خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: دو سریال تلویزیونی "آخر خط" و "افسانه هزارپایان" مجموعههای طنز این شبهای شبکه سه و شبکه نسیم است. "آخر خط" را علی مسعودی و "افسانه هزارپایان" را شهاب عباسی کارگردانی کردهاند. بعد از مدتها، پخش ملودرام و کارهای اجتماعی، بالأخره سیما رنگِ طنز به خودش دید. البته طنزهایی که تک و توک اتفاقات و موقعیتهای قابل توجه کمیک و موقعیتهای سرگرمکننده دارند. "آخر خط" بعد از حاشیههای بسیار حضور بازیگر اینستاگرامی (علی صبوری) و "افسانه هزارپایان" با مشکلات مالی خودشان را به آنتن رساندند.
در کنار توجه سریال "افسانه هزارپایان" به مسائل اقتصادی، "آخر خط" هم با طعنه به این مسائل میپردازد و البته انتقاداتی هم به فیلمنامه، شکل و شمایل اجرا و کارگردانی و البته شخصیتپردازی بعضاً بازیگرانی مثل علی صبوری که باید تا آخر منتظر بمانیم و بعد در یادداشتهای تحلیلی کاملاً درباره تمام ابعادش به اظهارنظر بپردازیم. نکتهای که باعث شد تا گفتوگویی تصویری با این دو کارگردان تدارک ببینیم، نگاهی به این دو سریال، فقدان فیلمنامه در تلویزیون و مشکل ساخت طنز که مدتهاست تلویزیونیها از کارهای قبلیشان بهره میبرند و پُزِ همان کارهای گذشته را میدهند.
مشروح این گپ و گفت را با علی مسعودی(مشهدی) و شهاب عباسی کارگردان، نویسنده و بازیگر در ادامه بخوانید:
مردم، کرونا و مسئولین
* بگذارید با علی مسعودی شروع کنیم که این روزها در تدارک سریال "نوروز رنگی" برای نوروز 1400 به مشهد رفته تا ضمن انتخاب لوکیشنها و بازیگران، مقدمات شروع کار را در 15 مردادماه فراهم کند. یک مقداری از حال و هوای حرم امام رضا(ع) که به خاطر شیوع کرونا بسیاری از مخاطبین ما از توفیق زیارت بیبهرهاند...
امیدوارم مردم در سلامت باشند، ماسک بزنند و تمام پروتکلهای بهداشتی که اعلام میشود را رعایت کنند. این بیماری شوخیبردار نیست و حتماٌ رعایت کنید و غیرضرور مسافرت نروند و تردد نکنند. همینطوری از خانه بیرون نروید، خبری نیست. هر دفعه حرم میروم دعایم این است که خداوند شرّ این بیماری را از سرزمین ما و دیگر کشورهای دنیا کم کند. مردم نفس راحتی بکشند و به کسب و کارشان و زندگی عادیشان بپردازند.
* آقای عباسی شما هم اگر توصیهای درباره کرونا به مردم دارید بفرمایید.
به نظرمن مردم دچار دوگانگی شدهاند نمیدانند باید کار کنند، در خانه بمانند و اینکه چقدر میتوانند تحمل کنند و به سراغ کسبوکارهایشان نروند. من خودم بازیگرم جلوی دوربین میروم باید ماسکم را بردارم؛ من به شما قول میدهم دولت مردم را تأمین کند هیچکس از خانه بیرون نمیرود و در آن صورت جلوی شیوع کرونا گرفته خواهد شد.
مردم با کسی شوخی ندارند
* مردم این شبها با تمام تلخیها و مشکلات، تلویزیون را روشن میکنند چشمشان به سریالهای طنز شما دو کارگردان میافتد. مخاطبینی "آخر خط" میبینند و کسانی هم پایِ تماشای "افسانه هزارپایان" مینشینند. البته مخاطبینی هم داریم که هر دو سریال را دنبال میکنند. برای لحظاتی خنده به روی لبان مردم نقش میبندد؛ در وهله اول از بازخوردهای مردم بگویید چه موافقین و چه مخالفین؟
علی مسعودی: مردم خیلی دوست داشتند و از گوشه و کنار و در خیابان میشنوم که مردم با "آخر خط" ارتباط گرفتهاند. من همیشه طوری نوشتهام که با جامعه ارتباط برقرار کند، چون خودم در کف جامعهام و کاراکترهای سریالهایی که نوشتهام و چه کارگردانی کردهام دنبال آن فضای واقعی و همذاتپندارانه بودهام. هنوز نقدها جدی نشده، شاید میخواهند یکدفعه خفت من را بگیرند. خوشبختانه تا الان بازخوردهای خوبی داشتهام و میدانید که مردم با کسی شوخی ندارند و در فضایمجازی به رگبار نقد میگیرند. برخی هم سلیقهای رفتار میکنند و گوش شنوایی دارم برای شنیدن نقدها که در کارهای بعدی برای تقویت بهتر کارهایم، از آن نقدها بهره ببرم.
علی صبوری نه شاخ بود و نه شوخ!
* شاید یکی از آن نقدهای مهم به سریال شما استفاده از بازیگر اینستاگرامی باشد که زیاد در فضای مجازی گفتهاند. این درخواست را داشتند که از بازیگران شناختهشدهتر و کاربلدتر استفاده شود و نکته بعدی زنپوشی و برخی از موقعیتهای قدیمی و تکراری طنز است که در "آخر خط" به کار رفته و میتوانستید از طنزهای به روزتری استفاده کنید.
انشاءالله در کارهای بعدی هم حتماً با توجه به این نقدها کار خواهم کرد. بله موضوع بازیگر اینستاگرامی یا علی صبوری را بسیاری گفتهاند اما اگر دقت داشته باشید من "آخر خط" را سال 1397 کلید زدم. علی صبوری در همان سال در برنامه "خندانندهشو" دیده شد و بعد من از او استفاده کردم. فکر میکنم آن موقع چیزی نبود و در یکسال اخیر در فضایمجازی دیده شد. جایی هم گفتم زمانی که از علی صبوری استفاده کردم واقعاً نمیدانستم ایشان در فضای مجازی فعالیت آنچنانی میکند. نه شاخ بود و نه شوخ!
* البته حواشی خیلی از این حضورهای در فضای مجازی، پخش سریال شما را به تأخیر انداخت...
بله کاملاً درست است.
شاید "افسانه هزارپایان" را نمیساختم
* آقای عباسی شما سریالی را این شبها روی آنتن دارید که فارغ از فضای طنز، یک نوع فانتزی تاریخی در آن دیده میشود. کاری که این روزها جایش خالی است آن خلاقیت در فضاسازی سریالهای تلویزیونی است. از بازخوردها بگویید؟
اول این نکته را بگویم به 4 سال قبل برگردیم من این کار را نمیساختم. نه اینکه دوستش نداشته باشم. من ابعاد قصهپردازی و تخیّلی که باید در بخش روایتهای داستانی "افسانه هزارپایان" داشته باشد را رعایت کردم. یعنی شما "افسانه هزارپایان" را در زندگیهای عادی نمیبینید. از این جهت گفتم نخواهم ساخت که خیلی سختی کشیدیم و مشکلات داشتیم. کار ما برآورد بالایی نبود، چون "افسانه هزارپایان" را مثلِ "شکرآباد" دیدند. مدیران شبکه نسیم خواستند این فضای کار را حفظ کنیم که امضای شبکه نسیم است.
بارها به من گفتند دیوانهای!
بارها به من گفتند دیوانهای چرا این را اینطوری ساختی؛ یعنی برای هر سکانس سه نفر میخواهند در خیابان راه بروند و حرف بزنند باید لباس میپوشیدند و گریم میشدند و حیوانات از آن سمت میآمدند و اصلاً این نبود که همهچیز آماده باشد. بازیگرها آنجا بایستند این خودش نصف روز وقت میبرد. شما میدانید اینها بر تولید تأثیر میگذارند، برآورد پایین ما را به مسیر ضرر مالی انداخت. اتفاقاتی افتاد که شاید برخی از دوستان بدانند و شاید هم ندادند، خیلی هم نمیخواهم به بحث حواشی ورود کنم.
وقتی کارگردانی دچار حاشیه میشود
در کل من از کار راضیام. با اینکه از نظر ذهنی کاری که ارائه دادم 50 درصد ذهنم بود و 50 درصدش هم صرف حواشی شد. شاید علی مسعودی که سریالش قبل از پخش دچار حاشیه شد میداند وقتی کارگردانی درگیر مسائل حاشیهای میشود چقدر او را از بازدهی عقب میاندازد و با چه مشکلاتی مواجه میکند.
خاطرهبازی با سریال "خانه به دوش"
* احساس میکنم مشکل اساسی ما در تلویزیون خصوصاً در مقوله طنز و سرگرمی فیلمنامه است. فارغ از معضل بازیگرهای یکبار مصرف و اینستاگرامی و تهیهکنندههای یکبارمصرف، شما دو سریال متنوع روی آنتن بردید و هر دو دغدغهمند بودید؛ انتقاداتی هم به کارهایتان وارد است. بفرمایید تلویزیون برای برونرفت از این مشکل چه باید بکند؟
شهاب عباسی: خوشبختانه من و علی مشهدی کار نوشتن را با هم شروع کردیم خیلی از سریالها را هم مشترک کار کردیم و ردپای علی هر جا بود من هم یک نگاه آنجا انداخته بودم. خاطره خوبی هم که از کار با علی دارم به سریال "خانه به دوش" رضا عطاران برمیگردد. که چند قسمت را نوشتیم اما اسمی از ما به عنوان نویسنده برده نشد. به مقتضیات آن زمان و توافقی که با تهیهکننده کرده بودیم. سریالی است که تاریخ مصرف ندارد و هرچه قدر تکرار میشود تازگیهایش بیشتر در معرض نگاه مخاطب قرار میگیرد. انگار برای امروز و آینده ساخته شده؛ بازیهای خوب و بینظیر و همهچیز درست در کنار هم قرار گرفته است.
متن نباشد هرچهقدر بازیگر بیاوریم به جایی نمیرسد
میخواهم حرفم را به این برسانم که متن تأثیرگذار در یک پروژه آنقدر مهم و سرنوشتساز است که نابازیگر هم در آن سریال حضور داشته باشد، 70 درصد کار را همان متن جلو میبرد. اما متن خوب نباشد هر بازیگر معروف و کاربلدی هم بیاورید کار را به سرانجام درستی هدایت نمیکند. کارهای مختلفی را شاهدیم که بازیگران سرشناس و کاربلدی دارد اما به دلیل فقدان متن و فیلمنامه، مخاطب را آزار میدهد. اینجا یادی کنم از سیروس گرجستانی که دیگر در بین ما نیستند.
در "سه دونگ سه دونگ" خاطرهها دارم
* آقای مسعودی شما در "سه دونگ سه دونگ" با سیروس گرجستانی بازی کردهاید؛ از آن دوران همبازیشدن بگویید؟
وقتی داشتم متن فیلمنامه "سه دونگ سه دونگ" را مینوشتم به کارگردان گفتم این نقش برای سیروس گرجستانی است. گزینه اول برای نقش آقاسیروس همین بازیگر پیشکسوت بود. خوشبختانه ایشان قبول کردند و ما چهار ماه با هم زندگی کردیم. یک هفته و 10 روز هم در ترکیه؛ چقدر خوش گذشت، سینما هم فیلم "ناردون" را با ایشان همبازی شدم. 45 روز با هم شمال بودیم واقعاً کاربلد و مهربان و متواضع بودند.
فقدان فیلمنامه مرا یاد "زیرآسمان شهر3" انداخت
* از این بحث بگذریم، شما نظرتان درباره فقدان فیلمنامه در تلویزیون چیست؟
علی مسعودی: مشکل اصلی ما فیلمنامه است حالا شهاب عباسی نخواست اسم ببرد اما من میگویم "زیر آسمان شهر1" اگر دیده شد به خاطر فیلمنامهاش بود. در "زیر آسمان شهر2" هم این اتفاق افتاد اما در "زیرآسمان شهر" سوم با وجود بازیگران سرشناسی همچون اکبرعبدی و حسن پورشیرازی نتوانست به موفقیت برسد و شکست خورد، چون فیلمنامه نداشت. متأسفانه نه در سینما و نه در تلویزیون اصلاً به فیلمنامه و نویسنده بها نمیدهند و کمترین دستمزد را به نویسنده میدهند.
اولین چیزی که از سبد کالا بیرون میآید، کالای فرهنگی است
در صورتی که خارجیها اعتقاد دارند 10 تا 15 درصد ساخت یک فیلم را به فیلمنامه و نویسنده اختصاص میدهند. مثلاً میگویند هزینه ساخت سریال 26 قسمتی 10 میلیارد باشد، یک میلیارد آن را باید برای نوشتن فیلمنامه اختصاص دهند. الان چنین چیزی وجود ندارد قیمتهایی که میدهند کسی رغبت به نوشتن نمیکند. متأسفانه الان هم آنقدر شرایط سخت شده و اوضاع اقتصادی روز به روز خرابتر میشود به بخش هنر ضربه میخورد. اولین چیزی که از سبد کالا بیرون میآید کالای فرهنگی است. در ارگانهای دولتی هم بودجه فرهنگی را حذف میکنند و به هنرمندها بیشترین ضربه وارد میشود. تهیهکنندهای که الان در پیشتولید است و میخواهد تولید کاری را شروع کند دچار مشکلات اقتصادی شده و تصویربرداری سریال به اما و اگر میافتد.
تعادل همهچیز را سریالهای خانگی به هم زد
* یکسری از بازیگران ما 75 درصد بودجه پروژهها به آنها اختصاص داده میشود. اما تمام سینما و تلویزیون ما استارها و بازیگران نیستند بلکه آدمهای پشت دوربین بسیار قابل اهمیتترند. وقتی تلویزیون بها نمیدهد بسیاری به نمایشخانگی میروند و کارهایی ساخته میشود که به سبک زندگی ایرانی اسلامی ضربه میزند. کاری مثل "افسانه هزارپایان" که تلنگری به مافیا و زدوبندبازی با برگزاری مراسم اهدای جایزه به تولیدکننده برتر در سریال وارد میکنید یا در "آخر خط" به خانواده و سر به راه شدن جوانان توجه میشود. اما این اتفاقات را در شبکه نمایشخانگی نداریم...
شهاب عباسی: در خنده بازار تمرکزمان این بود که وضعیت اقتصادی و مدیریتی و اجتماعی را به چالش بکشیم اما باور کنید هیچ اتفاقی نیفتاد و هنوز همان مدیرانِ چالشبرانگیز به شکل دیگری حضور دارند. دوباره مدیریتی میبینیم که دو دستی به میزش چسبیده و همان بوروکراسیهای اداری و ... شما درباره شبکه نمایشخانگی صحبت کردید؛ به هر حال آنجا بخش خصوصی وارد کار شده بخشی که مقدار زیادی سرمایه دارد و میتواند خیلی چیزها را جابهجا کند اصلاً از وقتی که شبکههای خانگی روند رو به رشدشان آغاز شد تعادل به هم خورد یعنی بازیگری که با قیمت استاندارد و در چارچوب ایفای نقش میکرد حالا با حضور در سریالهای خانگی که بعضاً هم معلوم نیست این پولها از کجا آمدهاند، رقمهای نجومی و هنگفت میخواهد و با آن ارقام دیگر جلوی دوربین قرار نمیگیرد.
برای سرمایهگذار، فرهنگ و هنر مهم نیست
خیلی اوقات تلویزیون توان رقابتی با فضای نمایشخانگی را ندارد. سرمایهگذاران و دوستان عزیزی که سرمایه دارند و وارد این کار میشوند کاملاً به چشم تجارت و سرمایهگذاری (بیزینس) همهچیز را میبینند حتی شاید اگر از آنها بپرسی 10 کار برتر تاریخ سینما را نام ببرید، شاید اصلاٌ ندانند چیست. فقط میخواهد این پولها را بگذارد و بهترین را بیاورد تا از آنها پول بردارد، اصلاً برایش مهم نیست که چه بلایی سرِ فرهنگ و هنر این مملکت میآید. یعنی ممکن است همان دوست سرمایهگذار فردا ببیند پول در سکه است برود و سکه بخرد سه تا هم کار ساخته، اصلاً توجهی به عواقب و تبعاتش ندارد. سرمایهگذارهای ما اینطوریاند که برایشان مهم نیست چه بلایی بر سر ما میآید. ویترین را پُر از آدمهای لوکس و ماشینهای آنچنانی و کاخ میکنند.
آببستن در سریالخانگی
علی مسعودی: خوانندهها باید بخوانند و ویدئو کلیپهایشان را در این سریالها رونق میدهند؛ به صورتی آببستن را در دستور کارشان قرار دادهاند. من خیلی خوشحال میشوم دوستان بازیگرم، دستمزدهای بالایی بگیرند اما دستمزد همکاران پشت دوربین هم بالا برود. این بیانصافی است که مدیر تدارکات هنوز مثل سه سال پیش حقوق میگیرد. البته در تلویزیون نسبت به تورم، دستمزد بازیگران هم بالا نرفته و این بازیگر مگر در سال چند بار میتواند کار کند؟ خیلی زرنگ باشد هر چهار ماه بتواند کاری بکند و دستمزدی بگیرد. واقعاً تقسیم کنیم در سال حقوقش به اندازه یک کارمند هم نمیرسد. امسال همه معادلات را دولت محترم در بخش فرهنگ به هم ریخته است.
نمایی از سریال "افسانه هزارپایان"
دست تلویزیون بسته است
* به بحث "افسانه هزارپایان" هم برسیم که مقولههای مختلفی از جمله معرفی سینما را هم مطرح کند. عمق نگاه شهاب عباسی به عنوان نویسنده، طراح و کارگردان این سریال مخاطب را به کجا خواهد رساند و تلویزیون رویه و رویکرد خودش را برای طنز و سرگرمی باید به چه سمتی ببرد؟
شهاب عباسی: تلویزیون تلاشش را میکند بالأخره مدیران را میبینیم و در جریانیم اما دستشان بسته است. اول صحبتهایشان میگویند یک کاری میخواهیم با فلان محصول شبکه نمایشخانگی رقابت کند اما خبری از آن بودجه و امکانات نیست. یک دهم هزینه را میدهند خب نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم. به نظرمن بودجه دستِ تلویزیون را بسته و امیدوارم اتفاقات خوشایند بیفتد، رئیسجمهور و مسئولین این بخش را بیشتر مورد حمایت قرار دهند تا تولیدات بهتری را در حوزه شاهد باشیم و آثار خوبی هم برای آنتنِ جمهوری اسلامی ساخته شود. بتوانند تأثیر مستقیم روی مخاطب و جامعه بگذارند. آرزوی من است این اتفاق بیفتد. در "افسانه هزارپایان" رویکرد ما اقتصادی بود و نگاه انتقادی به یکسری مقولههای مافیایی در تولید داشتیم و البته فضای امیدبخشی هم داشتیم. انشاءالله مردم ببینند و لذت ببرند.
"قرون به قرون" به زودی
*خبری هم به مخاطبینمان بدهید از آخرین کارهایتان؛ "قرون به قرون" چه زمانی وارد چرخه مسابقههای تلویزیونی میشود؟
شهاب عباسی: چند کار را صحبت کردهایم. فعلاً در مراحل مقدماتی است و نمیتوانم اسمش را ببرم تا قطعی شوند. مسابقه "قرون به قرون" کاری است برای شبکه ایرانکالا که چهار تا مجری و فضای جذاب خانوادگی دارد. در کنار فضای طنز و موسیقی به خانواده و فضای اقتصادی و تولیدی هم توجه دارد. کارهای مقدماتیاش پیش میرود.
واقعاً مشکل تلویزیون فیلمنامه است
*آقای مسعودی شما با توجه به تجربهای که در نویسندگی طنز دارید و سالها با رضا عطاران و جواد عزتی و برخی از سوپراستارهای طنز ما کار کردهاید چطور میتوان مردم را پای گیرندههای تلویزیون کشاند؟
به نظرمن مهمترین بخش، فیلمنامه است. سالها داریم این فقدان را فریاد میکنیم و آنقدر گفتهایم تکرار مکررات شده؛ یک مثال میزنم سال 89 احمد مهرانفر، محسن تنابنده و ریما رامینفر، "پایتخت1" را ساختند به نظر شما این ترکیب بازیگران میتوانستند موفق شوند؟ حتماً در وهله اول همه میگفتند نه؛ اما فیلمنامه و متن خوب، این سریال را بالا کشید. به نظرمن مشکل تلویزیون فقط فیلمنامه است؛ در صورتی که به فیلمنامه و نویسنده ارزش قائل شوند.
واقعاً این روزها تولید فیلم و سریال به مشکل برخورده است. هزینهها چند برابر شده و نمیتوانیم حساب و کتاب کنیم فردا هزینههای جانبی ساخت یک اثر هنری چقدر خواهد بود.
دورهمی با بازیگران طنز؛ تلفنهایی که جواب داده نمیشود؟
*از خندوانه هم خبری دارید؟
راستش آنقدر سر رامبد جوان شلوغ است که دیگر جواب ما را نمیدهد. ما کارگردان شدیم شاید جواب ما را بدهد اما دیدیم اختلافمان از لحاظ درجهای بیشتر شده که دیگر تلفن ما را جواب نمیدهند (خنده)! دورهمی داشتم و هر یک ماه یا 40 روز بچهها را دعوت میکردم آبگوشتی میدادم. یک روز خبرنگاری زنگ زد و گفت آقای مشهدی چرا این کار را دوباره نمیکنی؟ گفتم راستش 10 سال پیش که این کار را میکردم جواد عزتی سوپراستار نبود وقتی زنگ میزدیم زنگ اول جواب تلفن ما را میدادند و وقتی میگفتیم جمعه همه اینجا باشید همه میآمدند. الان دیگر مثل گذشته نیست.
ماجرای تعهد از بازیگران حاشیهساز
* به استفاده و شناسایی استعدادها و توجه به این بازیگران جوان و شناخته نشده اعتقاد دارید. اصلاً یکی از اهداف راهاندازی مسابقه "خونهمونی" همین بود. فارغ از اینکه گاهی استفاده از برخی بازیگران جوان، حاشیهساز است بفرمایید گفته میشود از فلان بازیگر، تلویزیون تعهد گرفته و یا میخواهد این تعهد از بازیگران را به هنگام قرارداد نهادینه کند تا کمتر شاهد چالش و حاشیه بازیگران در حین پخش و یا قبل پخش سریال باشیم. به نظرتان این کار درستی است؟
علی مسعودی: بگذارید ابتدا بگویم همه میدانند خط قرمز چیست و اینکه میگویند نمیدانیم و نمیدانستیم اینها فرار از واقعیتها است. وقتی تکنولوژی هم میآید فرهنگش را با خودش نمیآورد و خیلی طول میکشد ما بتوانیم و بدانیم چطور باید از این وسیله و ابزار درست استفاده کنیم. تلویزیون هم حساب و کتاب دارد و باید در این خصوص ضابطهمندتر شود. من به تلویزیون حق میدهم که تعهد بگیرد. بازیگری که 30 سال در این حرفه فعالیت میکند دستمزد معقولی میگیرد اما شخصی که تازهوارد است و بعد از دو پروژه سری در سرها پیدا کرده حالا دستمزدهای سنگینتری را طلب میکند. این تعهدها قدری فضا را از این التهاب و چالش خارج میکند و همهچیز را در دایره ضابطه و سامان یافتن قرار میدهد.
این نقد را قبول ندارم
* "آخر خط" روی آنتن است و فارغ از چند نقدی که به شما اشاره کردم نسبت به شوخی با متدینین هم برخی انتقاد دارند. در آینده و قسمتهای بعدی مخاطب با چه اتفاقاتی مواجه خواهد شد؟
علی مسعودی: ما دو کمدین و شخصیت پسرخاله داریم که آدمهای درستی نیستند و اصطلاحاً سر به راه نیستند. من دوستان متدین و اهل جبهه و جنگ دارم و به این دوستان تعصب دارم. خیلی از دوستان صمیمیام فرزند شهید و جانبازند. من این نقدها را قبول ندارم که من آمدم قشر متدین و انقلابی را دست انداختم. اتفاقاً من سعی کردم این بخش را طوری کارگردانی کنم که به کسی برنخورد. حالا به آنهایی که برخورده را میتوانم بنشینم صحبت کنم و درباره برداشتهایشان توضیحاتی بدهم. من با این طیف زندگی کردهام و موقعیتها و رفتارها و کردارهایشان را میشناسم.
"نوروز رنگی" 15 مرداد با بازیگران مشهدی
* نوروزرنگی سریال عید نوروز 1400 چه زمانی جلوی دوربین میرود؛ و از جزئیات این سریال تلویزیونی هم بگویید.
علی مسعودی: اگر دولت فخیمه آقای روحانی بتواند ترمز دستی تورم را بکشد نمیدانم این ترمز دستی دست کی است و کی باید بکشد، چون با این وضع، بخش فرهنگی ما خیلی آسیب میبیند و بخش فرهنگی نمیتواند با این سرعتی که تورم پیش میرود پیش برود. برنامهریزی ما 15 مرداد بود که حالا اگر اتفاقی پیش نیاید و همهچیز هم درست پیش برود همان 15 مرداد کار را کلید میزنیم. سعی میکنیم بیشتر از بازیگران مشهدی استفاده کنیم.
فصل دوم "خونهمونی" اواخر پاییز
* آخرین خبرها از فصل دوم "خونهمونی" چیست؟
علی مسعودی: بعد از اینکه از مشهد برگشتم اواخر پاییز انشاءالله شروع میکنیم. تغییر و تحولاتی خواهیم داشت که به محض قطعیشدن جزئیات آن را بازگو خواهیم کرد.
انتهای پیام/