کورش شرفشاهی: متاسفانه مدتهاست اقتصاد کشور دست به گریبان بحرانهای مقطعی است. گاهی بازار مسکن ملتهب میشود، زمانی دیگر شاهد آشفته بازار ارزی هستیم، در مقطعی بازار طلا با رشد وحشتناک رو به رو میشود، در یک مقطع خودرو بدون توجه به شرایط کشور و جهان گران میشود، در مقطعی دیگر لوازم خانگی رشد سرسام آور مییابد و خلاصه اینکه هر از چند گاهی اقتصاد کشور درگیر هرج و مرج در یک بخش میشود، اما تأسف آور زمانی است که بحران یقه همه بخشهای اقتصادی را بگیرد. در این شرایط همه آحاد جامعه زیان میبینند و تنها بخشی از اقشار خاص صاحب منفعتهای کلان میشوند.
باور مردم به مجلس یازدهم
از روزی که مجلس یازدهم تشکیل شد، باور عمومی مردم بر این بود که تحولات بزرگی در عرصه اقتصادی کشور واقع خواهد شد، چرا که این نمایندگان در تبلیغات انتخاباتی خود، تنها به شعارهای اقتصادی میپرداختند و رفع مشکلات اقتصادی و بهبود معیشت مردم را هدف تبلیغات خود قرار داده بودند. به همین دلیل مردم گمان میکردند با روی کار آمدن مجلس یازدهم، حرکتی عظیم برای رفع مشکلات اقتصادی رقم خواهد خورد. اما آنچه تا امروز شاهد آن هستیم، بدتر شدن اوضاع اقتصادی است، با نگاهی به آمارها متوجه میشویم که تا قبل از تشکیل مجلس یازدهم، بازار خودرو اینقدر آشفته نبود، قیمت سکه و طلا این روند صعودی را نداشت، قیمت مسکن بدین اندازه رشد وحشتناک نکرده بود و خلاصه آنکه اقتصاد تا بدین اندازه شاهد هرج و مرج و بی برنامگی نبود. البته اینکه توقع داشته باشیم همه بحرانها به دست مجلس رفع شود، هم بی انصافی و هم خوش خیالی است، اما واقعیت آن است که مجلس شورای اسلامی به عنوان دستگاه قانونگذار و ناظر، نقش مهمی در تنظیم وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور دارد.
نمایندگان همه کاره
امروزه نمایندگان مجلس در همه زمینهها اظهارنظر میکنند، از قراردادهای ورزشی تا واگذاریهای خصوصی سازی تا عرصه سیاست خارجی و قیمت خودرو، مسکن و تمام موارد از زیر نظر نمایندگان مجلس میگذرد. نتیجه اینکه نمایندگان مجلس هر کجا که احساس کنند، مشکلی وجود دارد، در قالب طرحهای یک فوریتی، دو فوریتی و سه فوریتی به آن بحث ورود میکنند و آنجا نیز که احساس کنند، چالش جدی نیست، طرحها را به صورت عادی مطرح میکنند. از زمانی که مجلس یازدهم روی کار آمد، فوریت طرح سؤال از رئیس جمهور و استیضاح را در دستور کار قرار داد. گویا بنا دارد قره مجریه را بهعنوان مسبب اصلی تمام بحرانهای اقتصادی محاکمه کند، اما استیضاح رئیسجمهور متوقف شد تا بخشهای دیگر مطرح شود.
چالش مسکن در دستور کار
بی شک بخش جدی مشکلات اقتصادی، در حوزه مسکن نمود میکند، به نوعی که بیش از ۱۴۰ شغل و حرفه از طریق مسکن فعال میشود و صنایع بزرگی را به حرکت در میآورد و این ارقام نشان میدهد که رکود در بازار مسکن، تبعات اقتصادی وحشتناکی دارد. از سوی دیگر بی توجهی دولت در ساخت و ساز در تمامی ۷ سال گذشته باعث شده بود معضل گرانی مسکن، باری بر دوش اجارهنشینان باشد و در نهایت حقوق بگیران را از داخل شهرها رانده و به حاشیه نشینی وادار کند. در نتیجه این واقعیت اسفبار، مجلس یازدهم طرح دوفوریتی مالیات بر خانههای خالی را تصویب کرد. از آنجا که این طرح دو فوریتی بود، میبایست به سرعت تصویب و اجرا شود، اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده و این طرح بین شورای نگهبان و مجلس پاسکاری میشود. از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی اقدام به تصویب طرح دو فوریتی جهش تولید و تأمین مسکن کرد. این طرح اگرچه با موافقان و مخالفان بسیاری رو به رو شد، اما در نهایت با ۱۶۹ رأی موافق به تصویب رسید تا چالش دوفوریتی ها ادامه داشته باشد.
دوفوریتی های بی خاصیت
مشکل طرحهای دو فوریتی این است که پس از تصویب آنها اتفاقی در عرصه مربوطه رخ نمیدهد. به عبارت بهتر اگر ارادهای بر اجرا نباشد، طرحهای دو فوریتی وقت تلف کردن است. نکتهای که در مورد این طرحها وجود دارد، رفتارهای احساسی طراحان است، نمایندگانی که این طرحها را تهیه و اقدام به جمعآوری امضا میکنند، قبل از آنکه این طرح را به صحن علنی بیاورند، لازم است زیرساختها، برنامهریزی، هماهنگی، اتاق فکر و بسیاری از موارد را پیشبینی کرده باشند، نه آنکه باور ذهنی خود را به عنوان طرح ارائه کنند. اگر این رفتارهای نمایندگان ادامه داشته باشد، طرح دوفوریتی پس از مدتی جایگاه، خاصیت و ارزش خود را از دست میدهد و نه تنها بر بازار تاثیری نمیگذارد، بلکه دستاویزی برای تخریب مجلس قرار میگیرد.
معضل شعار زدگی
نمایندگان مجلس یازدهم زمانی وارد بهارستان شدند که مردم مشکلات اقتصادی و معیشتی بسیاری داشتند و شعارهای این نمایندگان فساد ستیزی، مبارزه با حقوقهای نجومی، رانتخواری و سواستفاده های کلانی بود که بحرانهای اقتصادی را سبب میشد. بنابراین مردم به این باور رسیده بودند که با ورود نمایندگان مجلس یازدهم، انقلابی در حوزه رانت خواری و فساد ستیزی رخ میدهد. اولین سخنرانی قالیباف به عنوان رییس و مصاحبههای جنجالی نمایندگان منتخب، نشان میداد که ارادهای جدی برای ساماندهی وضعیت کشور به وجود آمده است. مردمی که این اظهارات را میشنیدند، احساس آرامش میکردند، زیرا باور عمومی بدان جا رسیده بود که تورم به زودی کاهش خواهد یافت و بساط گرانی جمع میشود، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.
مجلس درگیر فاز دوفوریتی
اینکه مجلس در فاز دوفوریتی افتاده، اما مردم بازخوردی از این دو فوریت ملاحظه نمیکنند، باعث میشود فوریت ارزش و جایگاه خود را از دست بدهد. لازمه موفقیت دو فوریت در اجراست، در حالی که اختلاف بیشتر از همکاری و همراهی خودنمایی میکند. گاهی حرفهایی از سوی سران قوا شنیده میشود که بیانگر ناهماهنگی و گاهی چوب لای چرخ گذاشتن است. هنگامی که رئیس یک قوه طرحی را پیشنهاد میکند، اما روسای دو قوه دیگر از آن طرح به شدت انتقاد میکنند، بیانگر آن است که هیچ هماهنگی وجود ندارد و همین تضادها باعث ناامیدی در بین مردم میشود.
طرحهای دو فوریتی نیازمند اتاق فکر
در بیشتر موارد نمایندهای بر اساس ذوق، مطالعه شخصی یا باور قلبی خود پیشنهادی را در مجلس مطرح میکند، آن را در قالب مذاکرات دوستانه با دیگر نمایندگان مطرح و اقدام به جمعآوری امضا میکند تا به طرح دو فوریتی تبدیل میشود. اما هنگامی که این طرح مطرح میشود و مورد انتقاد کارشناسان و صاحب نظران قرار میگیرد، تازه اشکالات آن روشن میشود. در حالی که بهتر آن است این طرحهای دو فوریتی قبل از آنکه به صحن علنی ارائه شود، از سوی کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی و سیاسی با مشورت بزرگان کشور تبدیل به طرحی پخته شود، سایه روشنها و تبعات مثبت و منفی آن و تاثیری که روی سایر بخشها و قوانین مربوطه میگذارد، نحوه اجرایی شدن آن و بسیاری موارد دیگر بررسی، سنجیده و پیشبینی شود. این در حالی است که بیشتر طرحهای دو فوریتی هنگامی که مطرح میشود، با انتقاد نمایندگان داخل صحن مجلس به یک فوریتی یا حتی عادی تبدیل میشود و چنانچه به تصویب برسد، مانند طرح مالیات بر خانههای خالی، از سوی شورای نگهبان اعاده میشود.
ناکارآمدی دوفوریتی ها لطمه به اعتماد مردم
مردم امروز به لطف فضای مجازی در جریان انواع اخبار از جمله مصوبات مجلس قرار میگیرند. آنچه امروز رخ میدهد این است که مردم مطلع میشوند نمایندگان دائم طرحهای دوفوریتی تصویب میکنند، اما هیچ خاصیتی از این دوفوریتی ها مشاهده نمیشود. هنگامی که قیمت مسکن به صورت سرسام آور بالا میرود و نمایندگان یا منتقدان اعلام میکنند فردی ۷۰۰ آپارتمان احتکار کرده یا بانکها دهها هزار آپارتمان را برای گرانفروشی نگهداری کرده و در بازار دلالی حضور دارند، مردم گمان میکنند با طرح دو فوریتی مالیات بر خانههای خالی، این آپارتمانها در بازار عرضه میشود و به زودی قیمتها سقوط خواهد کرد، اما با کمال تأسف قیمتها روند صعودی خود را طی کرده و میکند اما هنوز طرح مالیات بر خانههای خالی بین شورای نگهبان و مجلس پاسکاری میشود. با این روند نه تنها مشکلات مردم حل نمیشود، بلکه کارآمدی مصوبات مجلس زیر سؤال میرود و حتی به جایگاه مجلس خدشه وارد میشود.
فوریت هیاهو نیست
مفهوم فوریت یعنی قرار است به صورت ویژه و اورژانسی عملی اتفاق بیفتد تا چالش جدی و خطرناک به سرعت حل شود. مجلس نیز هنگامی که در آیین نامه، فوریت را تصویب کرده، یعنی در وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی کشور چالشی به وجود آمده که نیازمند است به فوریت به آن ورود کرد و دارویی برای این درمان تعریف شود. منظور از دو فوریتی یعنی آن که به سرعت در صحن علنی مجلس تصویب شود، به تأیید نهایی برسد، شورای نگهبان آن را تأیید و دولت آن را اجرا کند. فوریتها نباید در هیاهو گم شود و اصل ماجرا به فراموشی سپرده شود. اگر طرح دو فوریتی به شورای نگهبان میرود و تصویب نمیشود، یعنی این طرح به اندازه کافی چکشکاری نشده بوده و فردی که طراح این طرح است یا کسانی که به حمایت از ای طرح میپردازند، دقت لازم را نداشتهاند. این طراحان به جای آنکه فقط زیر طرح را امضا کنند، میتوانند در آن مورد بررسی و نظر دهند تا چالشها به حداقل ممکن کاهش یابد و حتی افراد منتقد به این طرحها ورود کنند. فردی که طرح دو فوریتی در دست دارد، میتواند به شورای نگهبان مراجعه کند یا از دیگر نمایندگان اظهار نظر بخواهد و یا حتی کارشناسان منتقد و مخالف خود را به چالش دعوت کند تا ایرادات طرح برطرف شود، نه آنکه به صورت احساسی و هیجانی طرحی را تهیه کنند و انتظار داشته باشد بدون در نظر گرفتن مشکلات و چالشهای بعدی، به تصویب برسد.
نتیجه گیری
بی شک نمایندگان مجلس به ویژه پس از وعدههایی که دادهاند، دغدغه دارند و میخواهند مشکلات اقتصادی، سیاسی و بخشهای دیگر کشور را حل کنند، اما قرار نیست با احساسات مردم بازی کنند. اینکه پیشنهاد بدهند کاری صورت بگیرد و مردم را امیدوار کنند، اما در عمل اتفاق نیفتد، اعتماد عمومی به بازی گرفته میشود و قبل از آنکه مجلس یازدهم به سال اول فعالیت خود برسد، اعتماد و جایگاه خود را در بین مردم از دست خواهد داد.