دورهی استخدام شدن در یک شرکت و کار در آنجا تا زمان بازنشستگی مدتهاست گذشته است. شاید یک کسب و کار کوچک به یک وب سایت نیاز داشته باشد اما توانایی استخدام یک طراح تمام وقت را نداشته باشد و شاید شما یک طراح با استعداد هستید که می خواهد رئیس خودش باشد. این می تواند نمونه خوبی از وضعیت اقتصاد «گیگ» باشد. اساساً اصطلاح اقتصاد گیک محیطی را توصیف می کند که در آن افراد به عنوان پیمانکاران مستقل برای دیگران کار می کنند. آنها ساعات کاری خود را تعیین می کنند، مشتریان خود را انتخاب می کنند و معمولا پروژهمحور کار میکنند، به جای اشتغال در ازای حقوق ماهانه. در ایالات متحده، بیش از یک نفر از هر سه نفر درگیر اقتصاد گیگ هستند. اقتصاد گیگ مزایای زیادی دارد از جمله: یک، آزادی شدید، چرا که شما تصمیم می گیرید چه کاری انجام دهید، برای چه کسی کار کنید و چقدر هزینه دریافت کنید. دو: متنوعسازی منبع درآمد، زیرا معیشت شما تنها به یک شرکت بستگی ندارد. سه: دسترسی به یک بازار جهانی؛ این برای بسیاری از کشورها میتواند به این معنی باشد که شما می توانید بسیار بیشتر از میانگین دستمزد محلی درآمد کسب کنید. با این حال معایبی وجود دارد مانند: یک: تور ایمنی اجتماعی کمتر. شما خودتان مسئول رسیدگی به مواردی مانند گزینه های بازنشستگی، بیمه و غیره خواهید بود، اگرچه راه حل های بیشتری برای اقتصاد گیگ در حال ظهور است. دو: مسئولیت بیشتر؛ درست است که اگر روزی حوصله کار کردن نداشته باشید، می توانید کار نکنید اما درآمدی هم به دست نمیآورید. سه: رقابت شدید در شرایط جهانی شدن؛ شما باید مدام مهارتهایتان را بهبود دهید و اگر در کشوری ثروتمند زندگی میکنید، کسب درآمدی بیشتر از یک شغل محلی سنتی دشوار است.