بسیاری از رسانهها روحانی را به بازی با آمار و واقعی نبودن رقم اعلام شده متهم کردند. اما اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور به این حرفها انتقاد کرد و بیان آن را از سر بیاطلاعی در یک حوزه تخصصی نامید.
بی اعتمادی عمومی به آمار
با این حال اگر چه طرح آمار در سطح رسانههای منتقدان دولت مورد توجه قرار گرفت اما در میان عموم مردم و نزد افکار عمومی با استقبال مواجه نشد. مردمی که هنوز تورم ۵۰ درصدی سال ۷۴ را به یاد دارند نسبت به صفر درصد شدن تورم چندان واکنش نشان ندادند که این ناشی از بیاعتمادی مردم به نظام آمارستانی کشور است که میتوان آن را میراث دوران دولت احمدینژاد دانست.
توجه به نرخ تورم حتی در سالهای جنگ نیز تا این اندازه با بدبینی همراه نبود و اگر توجهی صورت میگرفت به عدد اعلام شده بود نه صحت رقم! از آنجایی که دستکاری آمار در دولتهای نهم و دهم – در مواردی غیر از تورم – باب شد و حتی بعد از یک دوره زمانی انتشار ارقام تورم ممنوع شد، طبیعی است که اعلام رقم صفر یک باره تا این اندازه از یک سو جنجال برانگیز و از سوی دیگر مورد بی اعتنایی قرار میگیرد.
گفتنی است برخی از منتقدان اظهارات اخیر رییس جمهور نیز با اشاره به شیوههای اعلام تورم و اینکه مسئولیت آن به عهده بانک مرکزی است نسبت به صفر درصد بودن تورم بهمن واکنش نشان دادند.
بخشی از این انتقاد درست و قابل توجه است زیرا به اعتقاد اغلب نهادهای بین المللی بانک مرکزی مرجع معتبر اعلام نرخ تورم است اما این به معنی تشکیک در ارقام اعلامی مرکز آمار نیست.
اختلاف 8 دهم درصدی
در مورد اختلاف اخیر موجود در ارقام این دو نهاد آماردهی در کشور بر خلاف آنچه که گزارشگر بیست و سی در برنامه سه شنبه شب نتیجه گرفت چندان قابل توجه نیست. منبع سخنان روحانی ارقام اعلامی مرکز آمار ایران است که بر اساس گزارش این نهاد تورم بهمن به 15.2 درصد رسیده و تورم ماهیانه صفر درصد شده است.
بر اساس گزارش بانک مرکزی نیز رخ تورم در ۱۲ ماه منتهی به بهمن ماه ۱۳۹۳ نسبت به دوره مشابه سال ۱۳۹۲ معادل 15.8 درصد و نسبت به ماه قبل 0.8 درصد افزایش یافت.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی این اختلاف اندک نیز ناشی از دلایلی همچون تفاوت در جامعه آماری است و تاثیر عمده ای در برنامهریزیهای دولت نخواهد داشت.
معنای صفر شدن تورم
گروهی از منتقدان روحانی با تکیه بر اینکه اعلام نرخ تورم یک ماه نسبت به ماه قبل شیوهای نامعمول است القا کردند که اعلام این رقم به قصد فریب افکار عمومی بوده است.
این درحالی است که تاکنون همه دولت ها در اعلام نرخ تورم به منفعت خود توجه داشته و از روشهای نقطه به نقطه، متوسط سالانه و ماهانه بهره بردهاند. به نظر میرسد این گروه متوجه نشدهاند که نرخ صفر درصدی نسبت به دی ماه از چه جهاتی حائز اهمیت است.
در ساختار سنتی اقتصاد ایران که کشاورزی بر صنعت غلبه دارد همواره این طور است که نرخ تورم در ماههای بهمن، اسفند، فروردین و اردیبهشت با کاهش محصولات کشوری و البته تزریق نقدینگی – در قالب دستمزدها – به بالاترین حد خود رسیده و در خرداد و تیر با رسیدن انبوه محصولات کشاورزی به بازار به حدود صفر میرسد لذا اگر آقای روحانی در تیر ماه از نرخ صفر درصدی میگفت جای تعجب نداشت چون صفر شدن تورم در این فصل امری عادی و طبیعی است اما همان طور که اعلام شده است نرخ تورم در بهمن ماه در حالی که میتوانست به بیشترین حد خود برسد، صفر شده و این معنادار است.
علاوه براین برخی از منتقدان دولت نیز در رسانههای مختلف نوشته بودند که اگر نرخ تورم به صفر رسیده است چرا قیمت مرغ بالا رفته یا...! در پاسخ به اینکه چرا تورم صفر درصدی در سبد کالای خانوار احساس نمیشود، باید گفت که این رقم اساسا معیار مناسبی برای نشان دادن تغییر محصولات مصرفی به خصوص غذایی در سطوح مختلف طبقات اجتماع نیست. روشن است که وزن محصولات غذایی در یک خانواده ساکن شمال تهران و با جنوب تهران یکسان نبوده و این تفاوت باعث میشود که میزان فشار حاصل تورم متفاوت باشد.
نباید فراموش کرد که تورم اگرچه با گرانی مرتبط است اما لزوما به معنای گرانی نیست به همین خاطر ممکن است که یک کالا در بازار گران و نرخ تورم از روند کاهشی داشته باشد.
روشن است که واقعی یا غیرواقعی بودن آمار اعلامی با اندکی تحقیق مشخص و تردیدهای موجود از بین میرود اما آنچه که در ذهن مردم ریشه کرده بیاعتمادی باقی مانده از دولت قبل است و به این سادگیها از بین نخواهد رفت.