سلامت نیوز-*دکتر حسن داناییفرد: بحران، فاجعه و رویدادهای غیرمترقّبه از خواص ذاتی این جهان است که خاستگاه آن ممکن است به جوهره طبیعت برگردد یا دست انسان در کار باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،علت آن هرچه باشد در عصر وجود حکومت و دولت کنترل، همه این پدیدهها تا حد ممکن از وظایف اصلی حکومتها و دولتهاست. پدیده کرونا نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ پدیدهای که همه کشورهای جهان و از جمله ایران را تحتتاثیر خود قرار داده است. چند ماهی است کیفیت کشورداری حکومت و دولت ایران در بوته آزمون قرار گرفته است.
بدون از سر گذراندن بحرانها نمیتوان در مورد کشورداری حکومتها سخن به میان آورد. به نظر شما منظور از کشورداری چیست؟ کشورداری: فهم محتوا و روابط سطوحدر هر کشوری رفتار اداره کشور دارای سه سطح اصلی است که تعامل این سه سطح کشورداری را رقم میزند.
1- سطح حکمرانی یا راهبری ملی: این سطح که رأس آن رهبری و بازیگران اصلی آن سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه هستند، عهدهدار کارویژههای اصلی ذیلاند:
1- تبیین اهداف عرصههای ملی: این اهداف با تجلی یافتن در بیانیههای رسالت کشور در عرصههای مختلف و از قبلِ طرح راهبردی تدوینی اجرا میشود. این اهداف با تعریف غایی کشور در آن عرصهها، چگونگی تحقق آن هدف غایی را شرح میدهند.
طرح راهبردی کشور در هر عرصه حلقه واسط دستگاه حکمرانی آن عرصه و سطح مدیریتی است که متولی تدوین راهبردها برای تحقق آن اهداف است.
2- تعیین چارچوب اخلاقی حاکم بر عرصههای ملی: مشخصکردن ساحتهای مهم رفتاری در اَعمال مدیریتی و فعالیتهای عملیاتی در عرصههای مختلف کشور. تعیین پروتکلها و منشورهای اخلاقی برای ساری و جاریشدن در تار و پود جامعه.
3- تعیین چارچوب شکلدهنده تعاملات مردم با هم (فرهنگ ملی): تزریق دولتپذیری یا حکومتپذیری در میان آحاد ملت از طریق راهبردهای مورد عمل منصوبان سیاسی یا مدیران اجرایی. هدایت رفتاری، گفتاری و اندیشهای ملت به سمت و سوی تحملپذیری، خطرپذیری، تابآوری ملی، نوعدوستی، مراقبت از همدیگر، گذشت، ایثار، فداکاری، میل به تسهیم داشتههای خود با دیگران، یاریرسانی در شرایط بحران، کشوردوستی و عِرق ملی و رعایت حلال و حرام الهی در رفتار، زبان و فکر.
4- تعیین چارچوب تبعیتپذیری ملی مدیریت و کارکنان کشوری: شناسایی، تدوین و اشاعه منظومههای تنظیمگری در جامعه طوری که اَعمال و کردار مدیریت وکارکنان در پرتو تبعیت از قانون منجر به تحقق اهداف ملی شود.
5- تضمین پاسخگویی مدیریت در قبال اهداف محوله و اختیارات واگذارشده: این کار از طریق ارتقای کیفیت محیط اخلاقی و فرهنگی ابلاغی دستگاه حکمرانی درون دستگاه مدیریتی کشور در عرصههای مختلف و پاسداری کارآمد و اثربخش از منابع در اختیار مدیریت و بهکارگیری آنها در راستای خطمشیهای ابلاغی و اجرای با کیفیت طرح راهبردی و تحقق اهداف ملی صورت میگیرد.
6- عملکردبینی، پایش و نظارت بر مدیریت: از طریق ابلاغ اصول، ساختارها و ابزارهای پایش و نظارت بر عملکرد مدیریت
2- سطح مدیریت: این سطح عهدهدار وظایف ذیل است:
1- پیشبینی و برنامهریزی برای اجرای طرح راهبردی دستگاه حکمرانی
2- سازماندهی منابع در اختیار طرح راهبردی دستگاه حکمرانی
3- جهتدهی، هدایت و همراستایی همه عناصر مدیریت برای اجرای طرح راهبردی دستگاه حکمرانی
4- هماهنگی افقی با هیأت حکمرانی و همینطور هماهنگی عمودی درون مدیریت و تعامل با سایر مدیریتها
5- کنترل نیل به اهداف مندرج در طرح راهبردی دستگاه حکمرانی 3- سطح عملیات: این سطح عهدهدار انجام عملیات اصلی در حوزه تخصصی است.
انجام امور عملیاتی ممکن است توسط خود دولت، بخش خصوصی، غیردولتی و... انجام شود.نکته قابل توجه اینکه این تقسیمبندی هم در کلیت کشورداری صادق است و هم در حالت موضوعی و بر اساس قلمرو خطمشیای. برای مثال کشورداری در عرصه آموزش و پرورش، گردشگری، علم و فناوری، نظامی و انتظام، فرهنگی و اقتصادی.نکته دوم اینکه پیوند بین «راهبری، مدیریت و عملیات» لزوماً در قالب یک سند جامع ممکن است ارائه نشود.
بر این اساس، پیوند بین نظام راهبری مبارزه با کرونا -مدیریت آن- و عملیات مبارزه را در نظر بگیرید. اکنون در مورد کیفیت کشورداری در این حوزه میتوان نکاتی متذکر شد:
1- چابکی در راهبری: اصلی اساسی در کنترل بحرانها چابکی در راهبری است. منظور از چابکی در راهبری سرعت در تنظیم چارچوب هدایت مدیریت و در نتیجه انجام بهموقع عملیات است. همراستایی سه قوه با رهبری نظام از یک طرف و هماهنگی و بهطور خاص انسجام وزارتخانهها و نهادها و سازمانهای تحت نظارت رهبری و همینطور قوای نظامی در رسیدن به خطمشیای واحد برای هدایت مدیریت عملیات مبارزه با کرونا توانست تا حد زیادی از آسیبهای جدی این بحران به کشور جلوگیری کند.
دلیل این امر به رهبری واحد کشور و کاهش فاصله بین سه قوه از یک طرف و کشوردوستی و حفظ تمامیت حکومت اسلامی در میان همه راهبران ملی، جهتدهی واحدی به سمت کنترل کرونا، آن هم تا حد قابل قبولی ترسیم کرد.
2- چابکی مدیریتی: رمز موفقیت چابکی راهبری در چابکی مدیریتی است. برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل اهداف مصوب در هیأت راهبری کشوری اگر به سرعت انجام شود، میتواند سرعت در کنترل بحران را افزایش دهد. بهطور کلی بر این اساس میتوان چابکی مدیریت را در اعمالی هنگام فرایند مدیریت بحران جستوجو کرد. مدیریت بحران اِشعار به فرایند برخورد اداره امور عمومی کشور با رویدادی غیرمنتظره و ویرانگر دارد که کشور و شهروندان را تهدید میکند. اگرچه گامهای مورد عمل در اجرای این فرایند بعضاً متفاوتند ولی گامهای ذیل در بیشتر مدلهای مدیریت بحران مشابه است.
1. دارابودن یک طرح: مشتمل بر اهداف، روشها، راهبردها و اقدامات اجرایی مبارزه با بحران
2. عیین یک سخنگو: نظر به اینکه جوانب مختلف بحران مورد توجه رسانهها قرار خواهد گرفت و امنیت روانی شهروندان در اثر اخبار و گزارشهای سوگیرانه رسانهها و مطبوعات آسیب خواهد دید، انتخاب یک سخنگو برای ارائه اطلاعات صحیح و مصاحبه با رسانهها میتواند گام دوم مفیدی باشد.
3. صداقت و بازبودن در گفتار و کردار: تزریق نبود صداقت و شفافیت در فضای رسانهای آسیب جدی به روحیه شهروندان خواهد زد. باز و شفاف عملکردن تا حد ممکن میتواند بازار شایعات را کساد کرده و دستاندازی رسانهها به ذهن و روح شهروندان را قطع کند.
4. آگاهیبخشی مستمر شهروندان: آگاهیبخشی مستمر شهروندان میتواند اطمینان از فرایند مبارزه با بحران را در اذهان شهروندان تضمین کند و شایعات درون و برون کشوری را حداقل کرده و اثرگذاری گزارشهای سوگیرانه بر روح و روان شهروندان را کاهش دهد.
5. ارائه گزارشهای بهموقع به نهادها و سازمانهای بینالمللی و کشورهای همکار و دوست: سازمانهای بینالمللی و همسایگان باید گزارشهای دست اول را از متولیان مدیریت کنترل بحران کشور دریافت کنند و نه از راههای غیررسمی که زمینهساز تبلیغات مسموم علیه کشور میشود. تعاملات آتی ما با این نهادها و کشورها در گرو صداقت ارتباطاتی است.
6. بهروزرسانی مستمر اطلاعات: ارائه اطلاعات مستمر مکرر بهتر از فرصت دادن به بازار شایعات است. از این رو صدور بیانیههای مختصر مختلف، بهروزرسانی طرحهای اقدامات عملی مبارزه با بحران و نوآوری برنامهای مستمر میتواند شایعهسازان را بیکار کند.
7. مدیریت رسانههای اجتماعی بهجای مدیریت جامعه به وسیله رسانههای اجتماع: رسانههای اجتماعی مجاری بلاواسطه ارتباطات شهروندان هستند. ایجاد تیمی برای نظارت بر جریان رسانههای اجتماعی، ارسال مستمر اطلاعات به آنها و واکنش پیوسته در سراسر بحران نسبت به آنها بخشی از مدیریت کنترل بحران است.
به نظر میرسد میزانی از چابکی در اجرای چابکی مدیریت کنترل بحران کرونا در کشور انجام شده است. طراحی پدیده مدیریتی ستاد ملی مبارزه با کرونا در ایران، تعیین سخنگوی ستاد، رعایت تقریبی مشی صداقت و شفافیت در نحوه مبارزه با کرونا و دستاوردهای آن، آگاهیبخشی مستمر شهروندان در حوزههای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی و ارائه گزارشهای مستمر به سازمان بهداشت جهانی و همینطور سایر کشورهای دوست و همکار و همه کشورهای جهان و نوآوریهای مستمر در تقویت مبارزه با کرونا و در نهایت توسل خوب به رسانههای اجتماعی تا حد زیادی مدیریت فرایند مبارزه با بحران کرونا در کشور را عملیاتی کرده است.
3- سطح عملیات: در سطح عملیات اِعمال مدیریت کنترل بحران در سه طبقه 1- پیشابحران 2- واکنش به بحران 3- پسا بحران قرار میگیرد که میتواند در مراحل ذیل عملیاتی شود:
1.پیشگیری: اشاره به اقداماتی دارد که دولتها برای اشاعه بحران در پیش میگیرند. این اقدامات برای حفظ سلامتی جسمی و روحی شهروندان، زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و فناورانه کشور صورت میگیرد.
2. آمادگی مبارزه با کرونا: تمهید ترتیبات، تدوین طرحها و آزمون آنها، آموزش و تسهیم اطلاعات برای آمادگی بازیگران جامعه برای مبارزه عملی با اثرات بحران.
3. واکنش به بحران: کمکرسانی و مداخله عملی دولت حین ایجاد بحران یا بلافاصله پس از شروع بحران. هدف، حفظ جان انسانها و پاسداری از داراییهای شهروندان و کشور است.
4. بازیابی اوضاع: فرایند احیا و تبدیل اوضاع بحرانزده به شرایط عادی. احیای امنیت روانی شهروندان، بهبود بیماران و برپایی ترتیبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور.به نظر میرسد حکومت و دولت جمهوری اسلامی با انجام انواع اقدامات عملیاتی سه مرحله نخست را تا حدی با موفقیت نسبی پیش برده است.
علت این امر به چابکی تقریبی عملیات برمیگردد که بر عکسهای کشورهای سرمایهداری که همه چیز در ید قدرت بخش خصوصی قرار دارد و حکومت به جای راهبری تابع بخش خصوصی است، در ایران سرعت در تغییر خطوط تولید کارخانهها به خاطر ماهیت مالکیت آنها و حضور نیروهای مردمی در سراسر کشور، حضور نیروهای نظامی و انتظامی و بهطور خاص سپاه و بسیج توانست به چابکی عملیات مدیریت کنترل کرونا کمک کند.
چالش فرارو
همانطور که گفته شد، سیستم کشورداری جمهوری اسلامی ایران (راهبری، مدیریت و عملیات) در برخورد با ویروس کرونا (بنا به شواهد و گزارشهای ملی و بینالمللی) و با توجه به وضعیت خاص ایران (از حیث تحریمهای مختلف آمریکا) تا حد خوبی موفق بوده است. به نظر میرسد درجهای از چابکی سطوح سهگانه کشورداری و پیوند نسبتاً خوب این سه سطح در کنار همراهی اسلامی-ایرانی مردم ( با همه رفتارهای خطا و بعضاً آزمایشی دولت) تا حدی این موفقیت را تبیین میکند.
از آنجاییکه ویروس کرونا بحرانی را رقم زد که نااطمینانیها نسبت به ظهور و بروز آن از یک طرف، علل و پیامدهای آن، شیوع و تدام آن از طرف دیگر بسیار بالا بود و جهان و همینطور ایران تجربه مواجهه با این بحران را نداشت، بخشی از اَعمال راهبری، مدیریت و علمیات به صورت آزمایش و خطا انجام شد. از این رو هم راهبری نرم و هم راهبری سخت دولت بعضاً نتیجهبخش بود و در مواردی هم چندان با موفقیت قرین نبود.
بر این اساس رویکرد اولیه نظام مدیریت مبارزه با بحران کرونا توسل به اقتصاد رفتاری بود، یعنی به کار گرفتن بینشهای رفتاری برای کنترل بحران (برای مثال آموزشهای صداوسیما و دیگر رسانههای دیداری و شنیداری در مورد «ماندن در خانه ضامن امنیت جامعه است»، «برای جلوگیری از شیوع کرونا مرتباً دستهایتان را با آب و صابون بشویید»، «چگونه از یکدیگر فاصله بگیریم تا مبتلا نشویم» و...). از آنجایی که اقتصاد رفتاری مدعی است عقلانیت حاکم بر انسانها عقلانیت هیجانی است، محاسبه زمان رخ دادن «خستگی رفتاری» در شهروندان تاکنون به نتیجه نرسیده است.
از این رو دولت باید زمان قرنطینه را طوری تنظیم میکرد که بازه پیک شیوع کرونا را در بر میگرفت و مانع بروز خستگی رفتاری میشد. آنچه اکنون با همه تلاشهای دولت ممکن است چالش مهمی فراروی ایران ایجاد کند حفظ یک «خیر عمومی» یا کالای عمومی بهنام «جلوگیری از شیوع کرونا» در کشور است. کالای عمومی کالایی است که استثناناپذیر است و مصرف آن غیررقابتی است، یعنی همه میتوانند آن را مصرف کنند. هوای پاک یا دفاع ملی نمونه دیگری از کالای عمومی هستند که دو ویژگی فوق را دارند.
مساله مهمی که در حفظ کالای عمومی باید مورد توجه قرار گیرد، «مساله سواری مجانی» است. سواری مجانی اشاره به این دارد که شهروندانی هستند که ممکن است هزینهای بابت کالای عمومی پرداخت نکنند ولی از آن کالاها استفاده کنند.
لحظهای را تصور کنید که عده کثیری از شهروندان برای حفظ کالایی عمومی بهنام «جلوگیری از شیوع کرونا یا نبود کرونا» خود را در قرنطینه حبس میکنند ولی عدهای در کمال خونسردی و با استفاده از فضای آرام ایجادشده در سطح شهر (خلوتی خیابانها، سکوت شهر و هوای پاک و ...) به کسبوکار خود مشغولند و بهاصطلاح «سواری مجانی» میگیرند.
مردم در قرنطینه با مشاهده چنین شهروندانی، خود را فریب خورده قلمداد میکنند، از این رو آرایشگرهای مردانه و زنانه، شیرینیفروشان، ورزشکاران و در نهایت متولیان و علاقهمندان به امکان و مراسم مذهبی خواستار تخطی از منویات دستگاه راهبری مدیریت مبارزه با کرونا میشوند.
به موازات بازگشایی دستهای از اصناف، دسته دیگری خواهان رفع قرنطینه میشوند. نویسنده که چنین حالتی را بهعنوان «نظریه تکامل توقعات» مینامد و مدعی است که در گذر زمان عنان کنترل از دست دولت خارج خواهد شد؛ چیزی که بنا به گزارش شاهدان عینی از آمریکا و اروپا (بنا به فلسفه حکومتهای چنین کشورهایی که قانوناً نمیتوانند مردم را مجبور به ماندن در خانه کنند) شیوع کرونا را در آن کشورها سرعت بخشیده است.
بنابراین، چالشهای فرارو، مدیریت کاهش خستگی رفتاری شهروندان و همینطور مدیریت تدریجی افزایش توقعات شهروندان برای رفع قرنطینه است که دولت باید به آنها توجه کند.
*استاد مدیریت دانشگاه تربیت مدرس