به گزارش خبرنگار برنا، هر سال با نزدیک شدن به عید نوروز خبرهایی درباره تولید فصل جدیدی از سریال «پایتخت» شنیده میشود که در این سالها چند بار ساخت آن تکذیب و بعد در نهایت تولید شده و معمولاً در ایام نوروز روی آنتن رفته است.
مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به عنوان یک نمونه موفق در عرصه سریالسازی میتواند گزینهای برای تحلیل و بررسی باشد تا درباره عوامل موفقیت آن موشکافی شود تا شاید رسانه ملی بتواند به تولیداتی اینچنین موفق برسد اما امروز پس از ساخت 6 فصل از این مجموعه تلویزیونی بسیاری بر این عقیدهاند که تولید این سریال باید متوقف شود، در این بین یکی دیگر از نکاتی که میتواند دلیلی بر ادامه تولید این اثر باشد این است که فصل پایانی آن بدون پایانبندی به اتمام رسید و لازم است مخاطبان تلویزیون پس از سالها دنبال کردن این مجموعه تلویزیونی پایانی مشخص بر این مجموعه تلویزیونی شاهد باشند.
در گفتوگو با چند سینماگر نگاهی کلی به این مجموعه تلویزیونی داشتیم و نظرشان درباره تولید یا عدم تولید فصل هفتم سریال «پایتخت» را جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
جبار آذین: عمر تاریخی «پایتخت» به پایان رسیده است / قبل از اینکه سریال دچار اضمحلال شود باید به تولید آن پایان داد
جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» یکی از سریالهای پرطرفدار و ماندگار تلویزیون است که در بستر مناسبات فرهنگی، بومی و ملی کشورمان ساخته شد و توانست نظر موافق قشرهای مختلف را به خود جلب کند.
آذین خاطرنشان کرد: این مجموعه تلویزیونی تا فصل سوم به دلیل تنوع موضوعها، شخصیتها، ساختار منسجم و همچنین جذاب بودن موضوعی و مضمونی توانست به یکی از سریالهای موفق سالهای اخیر تلویزیون تبدیل شود اما از فصل چهارم به بعد با باز شدن پای اسپانسرها به تولید و اعمال نظر و سلیقه آنها که به واسطه تزریق سرمایه اتفاق افتاد مجموعه «پایتخت» از مسیر فرهنگی هنری و مضامین اجتماعی خود فاصله گرفت و به سمتی رفت که به جای دنبال کردن و تلاش برای به دست آوردن رضایت مخاطبان، کسب رضایت مدیران و صاحبان سرمایه ار اولویت قرار گرفت.
این منتقد در ادامه گفت: این وضعیت باعث شد مجموعه تلویزیونی «پایتخت» مسیر نزول را در پیش بگیرد و در قصه و شخصیتهایش دچار تکرار شود و این در حالی است که سازندگان این مجموعه تلویزیونی واقعاً توانایی تولید اثری جدید و با کیفیت را دارند.
او افزود: جدا از بحث اسپانسرمحور شدن تولید این سریال باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که عمر تاریخی «پایتخت» مدتهاست به پایان رسیده و سازندگان آن به جای اینکه از اساس طرحی نو در اندازند به درآمد این سریال دل خوش کردهاند و در حالیکه سازندگان سریال میتوانند از توانایی خود در تولید اثری بهتر و مردمیتر استفاده کنند. به نظر من «پایتخت» دیگر ظرفیت مضامین تازهتر را در این شکل و شمایل ندارد.
آذین در ادامه با اشاره به اظهاراتش تأکید کرد: مدیران تلویزیون به مضامینی چون سبک زندگی ایرانی اسلامی تأکید دارند و این سریال متأسفانه این از مضمون نیز فاصله گرفته و به دلیل تغییرهایی که در تیم تولید به دلیل حذف یا انصراف عوامل تولید این سریال که در فصلهای ابتدایی با آن همراه بودند سرنوشت نامعلومی برای «پایتخت» رقم خورده که باعث شده این مجموعه پرطرفدار از منظر تاریخی به آخر خط برسد و موضوعی جدید و حرفی تازه نداشته باشد.
این منتقد در پایان اظهار داشت: قبل از اینکه مجموعه ماندگار و پرطرفدار «پایتخت» به اضمحلال برسد بهتر است با حفظ احترام مخاطب و پاسداری از هزینهها و بودجهها بهتر است ادامه تولید «پایتخت» متوقف شود و عوامل آن به فکر تولید اثر جدیدی باشند چرا که قطعاً این سریال نشان داد تلویزیون اگر بخواهد میتواند با تکیه به نیروهای توانمند و باتجربه خود آثاری خلق کند که مردم کشورمان با آن ارتباط برقرار کنند و نیازی به کپیبرداری از تولیدات خارجی نیست و ایدههای داخلی خوبی مناسب با فرهنگ خودمان وجود دارند که باید به آنها توجه شود.
امیر پور رحمانی: «پایتخت» از حذف باباپنجعلی لطمه خورد
امیر پور رحمانی تهیهکننده تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: نکته مهم در سریالسازی این است که اثر از بطن جامعه و همراه با حال و هوای جامعه و از جنس مردم باشد. سنتهای خوب ما ایرانیان، احترام به والدین، سبک زندگی ساده و... نشانههایی هستند که در جامعه ما امروز علیرغم نیازی که به آنها احساس میشود، گم شدهاند.
پور رحمانی خاطرنشان کرد: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» همه این نشانهها را در خود دارد و ما در آن زندگی ساده، احترام به والدین و مسائلی از این دست را به خودبی شاهد هستیم. خانواده برای ما ایرانیان بسیار مهم است و در حدود 27 سالی که در عرصه سریالسازی کار میکنم تجربه به من ثابت کرده که اگر به خانواده در آثارتان توجه داشته باشید مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد.
او افزود: متأسفانه «پایتخت» در فصلهای اخیرش از اهدافی که دارد دور شده و به نظر من یکی از اتفاقاتی که به این مجموعه آسیب زد حذف بابا پنجعلی است. «پایتخت» از حذف این کاراکتر که عاملی برای حفظ احترام بین کاراکترها در خانواده بود لطمه خورد و از هدفش کمکم دور شد و عوامل موفقیتش را از دست داد. به نظر من دیگر لزومی به ادامه ساخت این سریال در جامعه احساس نمیشود و متأسفانه «پایتخت» درگیری حواشی بی موردی شده که بهتر است تولیدکنندگان آن به سراغ ساخت اثری دیگر بروند چرا که ادامه آن به محبوبیت این مجموعه تلویزیونی لطمه وارد میکند.
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «آسمان هوای باران دارد» با اشاره به کمبود آثار موفقی چون «پایتخت» در تلویزیون گفت: دلیل این اتفاق این است که ما به مقوله خانواده اهمیت نمیدهیم. ما در تولیداتمان از متخصصان و روانشناسان استفاده نمیکنیم و بدون شناخت به سراغ مسائل و موضوعات میرویم. مثلاً در تولید سریال «آسمان همیشه ابری نیست» به دلیل توجه به این مسئله موفق بودیم اما در فصل بعد که از توجه به تخصصها دور شدیم سریال لطمه خورد.
پور رحمانی در ادامه اظهاراتش گفت: به نظر من رسانه ملی به یک انقلاب فرهنگی نیاز دارد و معضلات و مشکلات خانوادهها در این رسانه باید بیشتر از قبل مطرح شود و در ثبت فیلمنامهها باید از کارشناسان و متخصصات نظر گرفت و از تخصص آنها بهرهمند شد. علاوه بر این کارگردان هم باید خانواده را بشناسد.
این تهیهکننده تأکید کرد: گویشها، لوکیشنهای زیبا و قصههای بومی واقعاً جذاب هستند. برخی نشانهها در زندگی ما به نوستالژی تبدیل شده است؛ به عنوان مثال صدای اذان خواندن مرحوم موذنزاده برای همه ما حس نوستالژی دارد و جذاب است و برخی آثار هم مثل «پایتخت» چنین ویژگی پیدا کردهاند اما چنین آثاری باید بیشتر ساخته شوند تا مردم حق انتخاب داشته باشند و بین آثار آنچه که مورد علاقهشان است را پیدا کنند. این مسئله همانطور که تأکید کردم نیاز به یک انقلاب فرهنگی در رسانه ملی دارد و از طرفی باید در کارگردانهایی که فعالیت میکنند و همچنین تهیهکنندهها تنوع وجود داشته باشد و از همه مهمتر نباید بدون مخاطبشناسی به سراغ ساخت آثار رفت.
حسین سلطانمحمدی: فصل هفتم «پایتخت» باید ساخته شود / تلویزیون باید از تصمیمات شتابزده فاصله بگیرد
حسین سلطانمحمدی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: به نظر من سریال «پایتخت» باید ساخته شود این سریال یک اثر موفق است که به نوعی بازتابی از طبقه متوسط ما در یک اثر نمایشی به حساب میآید چرا که خانوادهای که قصهاش در این سریال روایت میشود خانواده فقیری نیست اما نمیتوان آن را یک خانواده متمول دانست.
سلطانمحمدی خاطرنشان کرد: از فصل اول تا فصل ششم این سریال شاهد تغییراتی در کاراکترها هستیم که از تحولات شتابناک اجتماعی تأثیر گرفته و این تحولات را میتوان منطقی دانست چرا که در جامعه ما نیز دیده میشوند و برای همه ما ملموس است و علاوه بر این بازتاب میتوان از آن نکاتی را نیز دریافت کرد و نقدهایی که به این سریال وارد است بیش از هر چیز مربوط به موقعیتهای لحظهای آن میشود.
این منتقد در ادامه گفت: خانوادهای که در سریال «پایتخت» طراحی شده است هم نماد شهری در آن دیده میشود که کاراکتر هما است و هم نماد روستایی که نقی و ارسطو هستند. در هم آمیختگی زندگی شهری و روستایی در فصلهای مختلف «پایتخت» دیده میشود و همین فصل پایانی که نقی راننده یکی از نمایندگان مجلس است تلاش او برای به دست آوردن ثروت را نشان میدهد که در خانوادههایی مشابه با خانواده او کاملاً منطقی و ملموس است.
او افزود: ما میتوانیم به پرداخت برخی صحنهها انتقاد کنیم که چرا بار عبرتآموزیشان کم است اما ایراد گرفتن به برخی صحنهها مثل سکانس پایانی سریال «پایتخت» که شاید بازسازی سکانسی از یک فیلم مربوط به پیش از انقلاب است چندان منطقی نیست، کسانی که این ایراد را در این سریال پیدا کردهاند بیشتر تحت تأثیر جو رسانهای هستند که سعی دارند ادعا کنند چیزی کشف کردهاند و اولین نفر بودهاند اما همین ادعا چرا باید کل یک سریال محبوب را به نابودی بکشاند؟
سلطانمحمدی تصریح کرد: باید از کسانی که این سکانس را در این سریال دیدهاند بپرسیم خود شما چرا رفتهاید آن فیلم را دیدهاید و شباهت را کشف کردهاید. این نگاهها هیچ مشکلی حل نمیکند و به جای آن باید کاراکترها، قصه، فضاسازی و به طور کل خود اثر را نقد کرد. در سریال «پایتخت» هر فصل نکات جالب توجه و خوبی را شاهد هستیم که به شکل طنز در این سریال بیان میشوند اما آنقدر هیاهو و جنجال به خاطر یک سکانس به راه انداختند که اصلاً فرصتی برای نقد درست آن باقی نماند؛ این انتقادات نه تنها کمکی به جامعه و تلویزیون نمیکند که معضلات بیشتری هم به وجود میآورد.
این منتقد درباره بحث دستمزدها در تولید فصل هفتم سریال «پایتخت» گفت: در هر حرفهای وقتی یک نفر توان حرفهایاش بالا میرود و میتواند کار را با کیفیت و شکل بهتری انجام دهد دستمزد بالاتری درخواست میکند. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که محسن تنابنده تنها بازیگر این سریال نیست و علاوه بر بازیگری طراح قصه و سرپرست تیم نویسندگان است و دستمزدش مربوط به این کارها هم میشود. وقتی یک نفر توانایی این را دارد که با اثرش توجه مردم کشور را به خود جلب کند و خط قرمزهای تلویزیون را میشناسد و میتواند با کمترین حذفیات اثری با محتوا و جذاب خلق کند چرا نباید از تخصصش بهرهمند شد؟ مگر در تلویزیون ما چند محسن تنابنده وجود دارد که میتواند این کار را بکند؟ چرا باید این افراد را با تصمیمهای شتابزده حذف کنیم؟ تلویزیون باید در واکنشهایش به حواشی شتابزدگی را کنار بگذارد و کمی تحمل داشته باشد.
سلطانمحمدی تصریح کرد: تلویزیون باید از این سریال مراقبت کند و آن را به عنوان یک سرمایه حفظ کند. در همین یک سال اخیر کدام سریال توانسته مخاطبان «پایتخت» را داشته باشد؟ همین سریال «خانه امن» با وجود موضوع و ساختار خوبی که دارد نتوانست به اندازه «پایتخت» نظر مخاطبان را به خود جلب کند و حتی در برخورد با این اثر هم وارد حواشی شدند و به بمبگذاری یک نفر به عنوان هوادار استقلال و چنین مسائلی توجه شد. «پایتخت» تنها سریالی است که به فصل هفتم رسیده و تنها سریالی است که وقتی پخش میشود تمام کشور پای آن مینشینند. باید در مواجهه با این اثر سیاستمدارانه منطقی و سیاستمدارانهتر برخورد کرد.
او در پایان گفت: باید از انتقاداتی که امروز در فضای رسانهای ما به وفور دیده میشود و کارساز نیست فاصله بگیریم، دستمزد محسن تنابنده حقش است و انتقاداتی که گویا از سر حسادت است که این دستمزد به آنها نرسیده است به هیچوجه منطقی نیست. نقد سریال باید به قصه و موقعیت و فضاسازی و مسائلی از این دست باشد، در فصل ششم ایرادی که وجود داشت این بود که ایرادات اخلاقی در پایان نکوهیده نشد و تلویزیون باید این مورد را جدی گرفته و جلوی عادیسازی رفتارهای غلط را بگیرد اما این هم نباید دلیلی باشد برای منهدم کردن یک سریال پر مخاطب.
طهماسب صلحجو: تا زمانی که «پایتخت» مخاطب دارد، تولید آن منطقی است / هر بار که گفتند سریال ساخته نمیشود، فصل بعدی ساخته شده است
طهماسب صلحجو منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: از همان ابتدا که فصل اول سریال «پایتخت» ساخته و پخش شد من در یک برنامه تلویزیونی تأکید کردم که این سریال اثری پر مخاطب و موفق خواهد بود که دیدیم این اتفاق رخ داد و امروز به یکی از محبوبترین آثار تلویزیون تبدیل شده است. در این سالها برای هر فصل بارها درباره ساخته شدن یا نشدن سریال صحبت شده و معمولاً پس از چند بار که میشنویم سریال ساخته نمیشود ناگهان متوجه میشویم که سریال در حال ساخت است و به زودی پخش میشود.
صلحجو درباره حواشی دستمزدها در این سریال گفت: اگر نگاهی به میزان هزینه زندگی در کشورمان نسبت به سالهای گذشته داشته باشیم میبینیم که هزینه اکثر مایحتاج زندگی چهار تا پنج برابر افزایش پیدا کرده است و اگر عوامل تولید «پایتخت» هم به همین میزان یعنی چهار را پنج برابر درخواست دستمزد بیشتری داشته باشند منطقی است اما اگر این درخواست بیشتر باشد جای انتقاد دارد و منطقی نیست. به هر حال باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که تولیدکنندگان آثار سینمایی و تلویزیونی کارمند نیستند که حقوق و درآمدشان مشخص باشد و میتوانند خودشان درباره میزان دستمزد درخواست داشته باشند که یا قبول میشود و یا با آن مخالفت میشود.
این منتقد در ادامه خاطرنشان کرد: جذابیت سریال «پایتخت» به چند نکته مربوط میشود، یکی از این نکات این بود که خط و ربط داستانی سریال از کلیشهها فاصله میگرفت، نکته بعد کاراکترهای ملموس و قابل درک سریال بودند که تلخ و شیرینیهای زندگی را مخاطب با دنبال کردن آنها میتوانست حس کند.
او افزود: البته با همه این نکات باید این مسئله را هم مدنظر داشته باشیم که موفقیت آثار سینمایی و تلویزیونی در کشور ما معمولاً شانسی است؛ سازندگان «پایتخت» قطعاً هیچوقت در زمان تولید فصل اول آن فکر نمیکردند این سریال اینقدر موفق باشد که در 6 فصل تولیدش را ادامه دهند. همه سریالهای چند فصلی همین وضعیت را دارند و معمولاً تولیدکنندگان اثر پس از موفقیت فصل اول به فکر فصلهای بعدی میافتند. سریال «شهرزاد» که یکی دیگر از سریالهای موفق چند سال اخیر است هم بدون چنین پیشبینیهایی تولیدش ادامه یافته و بسیار بعید است که ذائقه و پسند مخاطب پیش از تولید شناسایی شده و مورد توجه قرار گرفته باشد. حتی در بسیاری مواقع آنهایی که ادعا کردهاند قصد دارند اثری تولید کنند که مردم ببینند و لذت ببرند اثری ساختهاند که در جلب نظر مخاطب ناموفق بودهاند.
صلحجو درباره ادامه ساخت سریال «پایتخت» گفت: آخرین فصل سریال «پایتخت» بدون پایانبندی به اتمام رسید و عوامل تولید این اتفاق را ناشی از شیوع ویروس کرونا و شرایط سخت تولید در این وضیت مطرح کردند. به هر حال مردم این سریال را دنبال کردهاند و باید پایانی برای آن در نظر گرفت. درباره فصلهای بعدی نیز به نظر من تا زمانی که مردم از یک برنامه و سریال استقبال میکنند تولید آن منطقی و طبیعی است چرا که تلویزیون برای مردم است و آن را رسانه ملی میدانیم.
او در پایان تأکید کرد: امروز میزان رسانههایی که برنامه و سریال تولید میکنند در دنیا بسیار زیاد است و در این حجم عظیم رسانههای رنگارنگ و متنوع مردم قطعاً ترجیح میدهند رسانه ملی خودمان را ببینند اما اگر رسانه ملی میل و علاقه مخاطبان را در نظر نگیرد قطعاً مردم به سراغ برنامهها و سریالهای ساخته شده در شبکههای دیگر میروند و این باعث میشود مردم به رسانههایی که با آن احساس بیگانگی دارند کمکم عادت کنند و این اتفاق قطعاً بسیار مخرب و آسیبزننده است.
سعید مستغاثی: «پایتخت» از فصل چهارم دچار افت شدیدی شد / اگر قرار است همین رویه را در پیش بگیرد، بهتر است ساخته نشود
سعید مستغاثی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سریال «پایتخت» شروع بسیار خوبی داشت و در فصلهای ابتدایی مهاجرتها به شهرهای بزرگ از جمله پایتخت محوریت قصه سریال بود و مسئله خانواده، احترام به بزرگترها و خیلی از مسائل فرهنگی و اجتماعی ما در فصلهای اول تا سوم این سریال به چشم میخورد.
مستغاثی خاطرنشان کرد: آمیختگی دین با زندگی را که در آثار تلویزیونی ما کمتر دیده میشود در این سریال به خصوص در فصل سوم به خوبی میدیدیم و شخصیتهای دلنشین، باورپذیر و دوستداشتنی این سریال کاراکترهایی بودند که مخاطب با آنها به خوبی ارتباط برقرار میکرد اما در ادامه این سریال از مسیر خود خارج شد و در فصل چهارم شاهد پراکندهگویی بودیم که داستان یکنواخت نبود و کاراکترها کنشهای منفی بسیار بالایی داشتند و به عنوان مثال نقی معمولی از یک فرد خانوادهدوست به یک فرد شارلاتان و خلافکار تبدیل شد که در نهایت در قسمت آخر همه این خصوصیات منفی تغییر پیدا کرد و گفتند که اتفاقات قسمتهای آخر پاک کننده نشانههای منفی قسمتهای اول است.
او افزود: فصل چهارم یک عقبگرد بود و فصل پنجم هم همین حالت را داشت و جنبههای منفی کاراکترهایی که مخاطبان آنها را دوست داشتند بسیار پر رنگ بود. فصل پنجم «پایتخت» به نوعی خودباختگی عوامل این سریال در کشور ترکیه بود که گویا سریالی تبلیغاتی برای معرفی جاذبههای توریستی ترکیه ساخته شده است و در نهایت فصل ششم بدترین فصل این سریال پرمخاطب بود که ایام نوروز پخش شد. پراکندگی و داستانکهای بسیار زیاد به فیلمنامه لطمه جدی وارد کرده و جنبه منفی شخصیت کاراکترها به قدری زیاد شده که آدمها دیگر آن آدم سابق نبودند و سریال هیچ ربطی به «پایتخت» نداشت.
این منتقد در ادامه تأکید کرد: در فصل ششم که بدترین فصل این سریال به حساب میآید شاهد شوخیهای سطح پایینی بودیم که انتقادات بسیاری را متوجه این سریال کرد که گویا باز هم قرار بود در قسمتهای پایانی اتفاقاتی رخ دهد که این انتقادات کمرنگ شود اما این بار همین قسمتهای پایانی هم ساخته و پخش نشد و سریال به همان شکل به پایان رسید. به نظر من اگر قرار است همین روند را این سریال در پیش بگیرد بهتر است ساخت فصلهای بعدی آن منتفی شود چرا که خاطرات خوش فصلهای درخشانش را از بین میبرد.
او افزود: اگر قرار است سریال «پایتخت» در فصلهای بعدی ساخته شود بهتر است با همان رویکرد قبل و دور از فضای مبتذلی که در فصلهای پایانی شاهدش بودیم ساخته شود. اگر سازندگان «پایتخت» بتوانند به همان نقاط قوت فصلهای اول برگردند میتوان به ادامهدار بودن این سریال امیدوار بود. به نظر من فشاری که تولیدکنندگان سریال «پایتخت» از جبهه شبهروشنفکران شاهد بود منجر به این مسیر غلط شد و بهتر بود عوامل تولید این سریال محبوب تحت تأثیر این فشارها قرار نگیرند و همان که هستند را در سریال ارائه دهند که مورد توجه و استقبال مردم نیز قرار گرفته است.
مستغاثی در پایان درباره ساخت فصل هفتم «پایتخت» تصریح کرد: فیلم سینمایی «جنگ ستارگان» یکی از پرطرفدارترین فیلمهای چند قسمتی تاریخ سینما است، جورج لوکاس کارگردان این اثر پس از ساخت سه قسمت چند سال بعد با پیشرفت تکنولوژی سه قسمت دیگر هم به این مجموعه اضافه کرد اما علیرغم همه جذابیت و طرفدارهای بسیاری که این مجموعه داشت لوکاس با این رویکرد که ادامه «جنگ ستارگان» در قسمتهای بعدی باعث لوث شدن قصه میشود از تولید آن کنارهگیری کرد اما چند سال بعد یک کمپانی امتیاز ساخت این مجموعه را خرید و فیلمها و سریالهای متعددی ساخته شد که دیدیم واقعاً همان پیشبینی لوکاس درباره لوث شدن این سریال درست بود و واقعاً به «جنگ ستارگان» لطمهای جدی وارد شد. میزان طرفداران و دنبالکنندگان «جنگ ستارگان» بسیار بیشتر از «پایتخت» است و میزان درآمد تولیدکنندگان چند برابرِ آن، اما لوکاس در اوج سر و صداهای این مجموعه تولید آن را متوقف کرد تا از قصهاش محافظت کند. سریال «پایتخت» هم از فصل سوم به جز بخشهای کوتاهی که در فصل پنج به داعش مربوط بود هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد و به یک تکرار دچار شده است. به نظر من اگر قرار است همین رویه ادامه داشته باشد و هیچ جهشی در قصه شاهد نباشیم بهتر است این سریال دیگر ساخته نشود چرا که ادامه آن نابود کردن خاطرات خوش فصلهای پر طرفدار قبلی است.
امیررضا نوریپرتو: تولیدکنندگان «پایتخت» باید یک نقطه پایانی برای آن تعریف کنند
امیررضا نوریپرتو منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» از همان فرمولهای همیشگی درامهای سینما و تلویزیون ایران استفاده کرد و توانست موفق باشد. تمرکز روی کاراکترهایی که ساده و خوشقلب اما پر ادعا هستند همان فرمولی است که در سینمای فارسی و پس از انقلاب به وفور دیده میشود.
نوریپرتو در ادامه گفت: به نظر من فصل دوم و سوم سریال «پایتخت» بهترین فصلهای این مجموعه تلویزیونی است اما عامل موفقیت «پایتخت» در همه فصلها از جمله فصل سوم و چهارم هماهنگ بودن کاراکترها با سلایق و معیارهای مخاطب ایرانی است. کاراکترهای «پایتخت» را چه به لحاظ پرداختهای داستانی و چه به لحاظ مسائل فرامتنی در جامعه میبینیم و همین کاراکترها در داستان «پایتخت» با مشخصههای غلو شده، فضاسازی و جنس تیپسازی کاراکترها کلیت سریال را به سمتی میبرد که برای مخاطب امروزی جذاب است.
او افزود: از طرفی تکهکلام کاراکترها و کشمکشهایی که با هم دارند دیگر نکات جذاب این سریال است اما «پایتخت» بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون بازی بازیگرانش است. در هیچکدام از فصلهای این مجموعه تلویزیونی با فیلمنامههای درخشانی روبهرو نیستیم و اکثراً تقابل کاراکترها در موقعیتهای مختلف است که بخش اعظمی از جذابیت آن روی دوش بازیگرانش است.
این منتقد خاطرنشان کرد: سریال «پایتخت» امروز مثل مجموعه «کلاه قرمزی» شده که با تمام ضعفهایی که دارد برای توده مردم جذاب است و همانند «کلاه قرمزی» به یک بِرَند تبدیل شده است. در این سریال هم مثل تمام محصولات داستانی و تصویریمان، وقتی یک فرمول جواب داده آنقدر تکرارش کردهاند که دیگر لوث شده و حرف و موقعیت تازهای در آن دیده نمیشود. این اتفاق برای این مجموعه تلویزیونی از فصل چهارم رخ داده و در فصل پنجم هم به وضوح دیده میشود که اگر قصه سوریه و داعش به آن اضافه نمیشد هیچ موقعیت و حرف جدیدی نداشت. در این فصل هم ماجرای داعش باعث شد سازندگان «پایتخت» موقعیتی برای شوخی و هجو ژانرهای دیگر پیدا کنند که به جذابیت اثر افزود. در نهایت فصل ششم هم از همین ضعف دو فصل قبلی ضربه خورد و نتوانست کیفیت فصلهای اول تا سوم را داشته باشد.
نوریپرتو در پایان تصریح کرد: باید مشخص شود که سریال «پایتخت» تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد، عوامل تولید این مجموعه تلویزیونی باید یک نقطه انتهایی تعریف شود و در این کاراکترها به نظر من دیگر چیزی برای ادامه دادن وجود ندارد. موقعیتها تکراری است و هیچ تازگی در کلیت این اثر دیده نمیشود. البته به نظر من بودن این سریال بهتر از نبودنش است اما اگر قرار است «پایتخت» با همین موقعیتها و شخصیتهای تکراری ادامه پیدا کند بهتر است تولیدش متوقف شود.