کد خبر: ۱۵۳۵۴
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۴
پس از دوران سختي که بر سینمای ایران در سالهای اخیر رفت این استنباط با انتخاب فردی معتدل برای سکانداری وزارت ارشاد در دولت یازدهم بیش از پیش در میان سینماگران مطرح شد که گویا دوران بازگشت سینما به سوی رونق اقتصادی فرارسیده است.

همگان از آینده ای روشن برای سینمای ایران می گفتند که تحت تاثیر دو کلیدواژه تدبیر و امید قرار است نه فقط در لفظ بلکه در همه مبانی یک صنعت پولساز باشد. این کاخ رویایی با اولین تلنگر مخالفان نمایش فيلمهاي قصه ها و عصبانی نیستم در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر سال 92 شکنندگی اش را نشان داد و مخالفانی که گفتمان نقد به سینما را فریاد می زدند گویا از مبانی چنین نقدی آگاهی نداشتند. به این ترتیب فضایی پرتنش سینمای ایران را دربرگرفت. سینماگران چشم به حمایت وزیر ارشاد داشتند و رئیس سازمان سینمایی نیز بر لزوم دوری از تنش و گفتمان سازنده با منتقدان فضای سینمای ايران سخن می گفت.

رویکرد وزیر و تیم سینمایی اش در دور کردن سینما از تنش اگرچه قابل تقدیر به نظر می آمد اما گویی منتقدان دوست نداشتند تا سینمای ایران از تنش خارج شود. از این رو بود که هر روز ندای مخالفت با اکران فیلم های سینمایی از هرجا بلند می شد.

رفتارهای انتقادی تا آنجا پیش رفت که گویی سینما متولی ندارد و عرصه فرهنگ و هنر بچه ای سرراهی است که هرکس در حال گذر از کنارش لگدی به سمت آن پرت کند.

وزیر ارشاد دلخسته از این رفتارها سرانجام سکوتش را شکست و گفت آثار سینمایی که مجوز قانونی نمایش داشته باشند اکران می شوند و ما پای مجوزهایی که داده ایم می ایستیم. این صحبت باز هم هجمه ای از انتقادات را متوجه علي جنتی کرد. گناه وزیر ارشاد این بود که می خواست سینما از تنش های تحمیلی دور شود و در فضایی آرام بتواند کارکردهای منحصر به فرد خود در فرهنگسازی و آگاهی بخشی به جامعه را نشان دهد.

مخالفان نظر دیگری داشتند. آنها هنوز در التهابات اوایل انقلاب باقی بودند و نگاهشان به سینما گویی متاثر از همان فضا بود؛ بدون آنکه این نکته را درنظر آورند که سینما، امروز آن جنبه سرگرم سازی صرف را ندارد بلکه یک رسانه قدرتمند در القای افکار، اهداف و آرمان هایی است که هر کشور دنبال می کند.

چنین است که مخالفت ها با فیلم های سینمایی که جهان ذهنی فیلمسازان را به مخاطبان ارائه می داد هر روز گستره بیشتری پیدا کرد و با نگرش محدودیت زایی که بر آن تحمیل شد روز به روز سینما را از کارکرد خود و از جامعه خود دور کرد.

بدینگونه سینمایی که زمانی در اوج مباحث مطروحه درباره ازدواج موقت در اواسط دهه هفتاد، هم، جنس تراژیک چنین رویدادی در زندگی آدم ها را در فیلم شوکران به تصویر می کشید و هم، بلد بود چگونه نگاهی کمدی به این موضوع داشته باشد در شرایط کنونی به جایی رسیده است که نه اقبالی به فیلم هایش وجود دارد و نه تاثیرگذاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از درون این آثار موج می زند.

با این تفاسیر، صحبت از اینکه فیلم های سینمایی می تواند به فروش مناسبی برسد و به قولی سينمايي اقتصادي باشد و سود داشته باشد از اساس اشتباه است. حال جای این سوال باقی است که آیا بچه ای که از همان ابتدا بی مهری دیده است می تواند نشر دهنده امید باشد؟

پاسخش با آنهایی است که هر روز سینما را با اتهام جدیدی روبرو می کنند و بدون در نظر داشتن کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب در الصاق صفت نجابت به سینما، این رسانه و خانواده اش را خانه تیمی استکبار می نامند و هر رگه انتقادی در آثار سینمایی را تعبیر به معاندت با نظام جمهوری اسلامی می کنند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار