«آن مرد که رفت» گاهگاهی که پشت تریبون قرار می گرفت و جوگير می شد و بگم – بگمش گل می کرد، حرفهای قشنگی می زد و شعارهای جذابی می داد؛ مثلا چند باری گفته بود که اسم مفسدان اقتصادی در جیب من است ولی اعلام نمی کنم! آن مرد رفت، در حالی که گویا در طول هشت سال لیست در جیبش بود ولی آخرش هم مشخص نشد که اسم چه کسانی در آن نوشته شده بود! در طول دو سال گذشته تعدادی اختلاس ناقابل کشف شده، برادر بابک زنجانی که افتخار کاسبی تحریمها را داشت و بنا به ادعای خودش، در این راه یاری بسیاری به دولت سابق
می رساند به علت بردن و خوردن کمی پول نفت (9 هزار میلیارد تومان ) در زندان است، برادر امیرمنصور آریا که در سالهای دولت احمدی نژاد از گاوداری به شرکتهای چند هزار میلیاردی رسیده بود به دلیل اختلاس ناقابل 3 هزار میلیارد تومانی اعدام شده است، برادر محمود خاوری رئیس بانک ملی در زمان دولت احمدی نژاد فراری است، برادر محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد که با حکم احمدی نژاد ریاست ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی را نیز بر عهده داشت هم که در زندان است ... و بازداشت یک برادر دیگر هم که این روزها خبرساز شده است. همه اینها، مردم را دوباره یاد آن لیست کذایی داخل جیب احمدی نژاد انداخته است؛ بالاخره کم کم دارد معلوم می شود که مفسدان اقتصادی چه کسانی بودند! حالا معلوم می شود که چرا این اسمها مثل دفترچه تلفن همیشه در جیب کت قرار داشته! چرا در طول هشت سال از جیب بیرون نیامده ؛ ... و چرا هیچ کس ترسی از بگم – بگم نداشت و همه می گفتند خوب بگو، ولی بازهم «آن مرد که رفته است» حرف نمی زد و فقط بگم – بگم می کرد! از قدیم
گفته اند عجله کار خوبی نیست، و به مرور همه چیز معلوم می شود ... حالا هم دارد این اتفاق می افتد و کم کم لیست اسامی ای که هشت سال در جیب مانده بود و بیرون نمی آید دارد افشا می شود؛ کار روزگار همین است دیگر!