نویسنده: عبدالعزیز انصاری، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در سال 1393 با آغاز دوره ریاست جمهوری اشرف غنی در افغانستان و استفاده از افراد با سابقه اطلاعاتی و امنیتی در دوره حکومت کمونیستی افغانستان در پست های مهم امنیتی در کابینه اشرف غنی، ایده ایجاد شاخه انشعابی و فرعی در گروه طالبان افغانستان و با هدف فروپاشی از داخل این گروه تحت حمایت پاکستان مطرح شد. این ایده با توجه به اینکه نهضتی در پاکستان با عنوان طالبان پاکستان شکل گرفته بود و در مناطق شمالی پاکستان فعالیت می کرد و خواستار نظام اسلامی در پاکستان بود و دولت پاکستان برای نابودی این گروه فعالیت می کرد مورد توجه قرار گرفت.
در مقطعی که ارتش پاکستان اقدام به نابودی این گروه کرد، افغان ها این اقدام ارتش پاکستان را برخورد دو گانه با یک تفکر واحد تلقی کردند و گفتند اگر تفکر طالبانی مذموم است چرا از طالبان افغانستان حمایت و با طالبان پاکستان مقابله می شود. مقامات امنیتی افغانستان از ایجاد انشعاب و انحراف در تشکیلات طالبان دو هدف را پی گیری می کردند اول اینکه انحصار برند طالبان از دست پاکستان خارج می شد و به ظاهر طالبانی شکل می گرفت که مستقل از پاکستان است و دوم اینکه با کنترل این شاخه انشعابی توسط عوامل اطلاعات افغانستان، امکان هدایت مجموعه طالبان به سمت اهداف دولت افغانستان فراهم می شد و حداقل اینکه طالبان متفرق و بین اعضای آنها در انتخاب پیوستن به این گروه مشکل ایجاد می شد.
در پی اعلام مرگ ملا محمد عمر، رهبر گروه طالبان در مرداد سال ۱۳۹۴، رهبری این گروه را ملا اختر محمد منصور برعهده گرفت. ملا عبدالمنان نیازی و تعدادی دیگر از رهبران طالبان و از جمله ملا محمد رسول با انتصاب ملا اختر محمد منصور به رهبری طالبان مخالفت کردند. در ماه آبان 1394 ملا محمد رسول در یک گردهمایی بزرگ در هرات رسماً اعلام کرد که به عنوان رهبر گروه انشعابی طالبان از سوی فرماندهان نظامی این گروه برگزیده شده است و ملا عبدالمنان نیازی را به عنوان معاون خود معرفی کرد. این همان مقطعی است که اطلاعات افغانستان زمان را برای ایجاد انشعاب مناسب دید و موفق به ایجاد شکاف در گروه طالبان شدند و از این به بعد این گروه راه متفاوتی را انتخاب کرد.
از طرف دیگر اطلاعات افغانستان با هدایت عوامل اطلاعاتی آمریکا بعد از فروپاشی داعش در عراق و سوریه زمینه انتقال عوامل این گروه را به افغانستان با هدف مقابله با طالبان فراهم کردند. تشکیل داعش شاخه خراسان و شعارنویسی این گروه بر دیوارهای دانشگاه کابل این سوء ظن را ایجاد کرد که داعش با چراغ سبز دولت افغانستان در این کشور فعالیت می کند و هدف از این اقدام نیز مقابله با طالبان از طریق ایجاد رقابت بین آنها و در نهایت با توجه به کنترل داعش توسط عوامل خودی زمینه برای اهداف بعدی فراهم می شد.
در فروردین ۱۳۹۵ اعلام شد که ملا محمد رسول در راه سفر به پاکستان در مرز توسط نیروهای پاکستانی بازداشت شده است. از این تاریخ به بعد خبری از مرگ و زندگی او در دست نیست و لذا از آن تاریخ به بعد عملا ملا منان نیازی رهبری این گروه انشعابی طالبان را برعهده داشت.
از میان نکات تاریک بسیار فراوان پرونده جنایات منان نیازی یکی این که او مسئول مستقیم نسل کشی شیعیان هزاره در استان بلخ به مرکزیت مزار شریف و احتمالا شهادت دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران در شهر مزار شریف بوده است. تعداد دقیق افرادی که در آن زمان توسط او کشته شده بودند، مشخص نیست، اما گفته شده است که بیش از دوازده هزار شیعه غیرنظامی در زمان تصرف دوباره شهر مزار شریف به دست این فرد و افراد تحت امر او کشته شدند. احمد رشید، یکی از خبرنگاران پاکستانی که در آن سال ها در مزار شریف بوده، در کتاب خاطرات خود نوشته است که در جریان حمله گروه طالبان بر مزار شریف، ملا نیازی از بلندگوهای مسجدها، داد میزد: «هزارهها مسلمان نیستند یا مسلمان شوند و یا افغانستان را ترک کنند در غیر اینصورت کشته می شوند. هر کجا که بروند دستگیرشان میکنیم. اگر به زیر زمین بروند و پنهان شوند، از موهایشان بالا می کشیم، اگر به آسمان بروند از پاهایشان. شیعههای مزار، شما سه انتخاب دارید: «یا سنی شوید، یا به ایران بروید و یا بمیرید.»
سال گذشته مستندی از قتل عام طالبان در مزار شریف منتشر شد که در آن مستند نشان داده شد که افراد وابسته به ملا نیازی در دیوارهای شهر مزار شریف نوشته بودند: «تاجیکها به تاجیکستان، ازبکها به ازبکستان و هزارهها به گورستان بروند.»
همچنین رد پای ملا عبدالمنان نیازی در گروگانگیری و کشتار هزارهها در سال ۱۳۹۴ در استان زابل نیز دیده میشود. در زمانی که نطفه شاخه انشعابی گروه طالبان گذاشته میشد، مسافران شیعه در مسیر کابل به هرات بارها در مناطق داخل استان زابل به گروگان گرفته و کشته شدند. در آن زمان عمدتاً مسئولیت این گروگان گیری ها بر عهده داعش انداخته می شد، اما بعداً ملا نیازی خودش به کشتار شیعیان اعتراف کرد و گفت که شیعیان را هر روز به شیوهای جدید میکشم که خود آنها هرگز نمیفهمند. ملا عبدالمنان نیازی در مرداد ماه ۱۳۹۹ شیعیان را به حمایت از عوامل لشکر فاطمیون در داخل افغانستان متهم و آنها را به مرگ تهدید کرده بود و در این اواخر نیز اظهارات بسیار وقیحانه ای علیه شیعیان هزاره و جمهوری اسلامی ایران بیان داشت. در کلیپی که از سخنان او در فضای شبکه های اجتماعی منشر شده بود او به شعیان هزاره افغانستان هشدار می دهد چنانچه دست از حمایت از ایران بر ندارند خانه هایشان را آتش می زند و خودشان را زنده زنده می سوزاند، اینجا افغانستان است عراق و سوریه نیست. حالا با این سابقه آیا تردیدی باقی می ماند که ملا نیازی در پشت بعضی از حملات بر مراکز تجمع هزارهها در غرب کابل از جمله زایشگاه و مدرسه سید الشهدا بوده است.
این فرد با این سابقه جنایت علیه مردم کشور خودش بالاخره در 21 اردیبهشت ماه در یک کمین مسلحانه در اطراف شهر هرات زخمی شد و به علت شدت جراحات برای معالجه به کابل منتقل شد ولی به علت شدت جراحات فوت کرد. جنازه ملا نیازی روز 25 اردیبهشت 1400 پس از تشییع توسط جمع کثیری از افراد مسلح طالبان گروه ملا رسول (بخوانید طالبان دولتی) در شهر هرات در کنار آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در شهر هرات دفن شد. اکنون با مشاهده شرایط و موقعیت طالبان می توان گفت که دولت افغانستان با ایجاد گروه انشعابی طالبان تحت رهبری ملا نیازی برای تضعیف گروه اصلی طالبان توفیقی بدست نیاورد اما در تاریخ ثبت شد که در دوره حکومت اشرف غنی حتی به نوزادان زایشگاه و دختران دبیرستانی شیعه نیز رحم نکردند و دولت هیچ اقدامی برای شناسایی و معرفی عوامل این جنایات بعمل نیاورد. قطعا این بخش از ماموریت ملا نیازی هم ناتمام باقی مانده و ظاهرا پسرش جانشین شده است تا ماموریت او را تکمیل کند.
حالا چند سوال و ابهام مطرح است، اگر ملا نیازی مخالف دولت بود چگونه او را برای معالجه به کابل منتقل کردند و چرا اجازه تشییع جنازه او در شهر هرات داده شد و چرا در مکانی که نیاز به اجازه دولت داشت دفن شد؟ آیا این به معنی آن نیست که ملا نیازی آدم خودشان بوده است. این رفتارها یک واقعیت را روشن کرد که دولت افغانستان از این عنصر برای ایجاد تفرقه در بین طالبان استفاده می کرده و اقدامات او در کشتار شیعیان افغانستان نیز با هدف ایجاد انزجار از طالبان در نزد افکار عمومی نسبت به طالبان انجام می شده و دولت افغانستان از این اقدامات اطلاع داشته و کشتار شیعیان با برنامه انجام شده است. در این رابطه اظهارات یکی از اعضای بریده و مستعفی اداره امنیت ملی افغانستان به نام عید گل وردک که در فضای مجازی انتشار یافته بر پیچیدگی موضوع افزوده و باید بررسی های بیشتری صورت بگیرد تا نقش عناصر دولتی افغانستان در حوادث اخیر که بطور خاص شیعیان افغانستان را هدف قرار داده است، مشخص شود.