غلامحسین دوانی
کارشناس اقتصادی
مبارزات انتخاباتی نامزدها شروع شده اما تاکنون فقط به شعار دادن منجر شده و هیچ برنامه کاربردی ارایه نشده است. از سوی دیگر برنامههای اقتصادی کاندیداها از جمله ارایه وامها و یارانههای با اعداد و ارقام نجومی شعارگونه و عوام فریبانه است. از بعد انقلاب تا امروز تمام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در بیان مشکلات و معضلات، مشکلی ندارند و در تمام ادوار هر چند مشکلات گفته شده اما تاکنون راهحلی به رفع این مشکلات هم ارایه نشده است و هر آنچه هم به عنوان راهحل و راهکار بیان شده، مشتی شعار بیش نیستند.چراکه ارایه هرگونه راهکار به این معنا است که منافع گروهی یا عدهای را از بین ببرند و به نظر میرسد این آقایان هر کدام در فکر تامین منافع گروهی دیگر هستند بنابراین بعید است که این کاندیداها منافع گروههای خاص و گروههای قدرت را مورد تعرض قرار دهند. باید بپذیریم که مشکلات کشور ساختاری است و مشکلات ساختاری به غیر از برنامههای عملی از طرق دیگر برطرف نخواهد شد. شعار صرفا به درد سیاست میخورد و در اقتصاد شعار کاربرد ندارد زیرا مبانی علم اقتصاد همه جای دنیا یکسان و راهحلهای آن نیز مشخص است. بعید به نظر میرسد این کاندیداها در صدد ساختارشکنی اقتصادی باشند.
در این بین شاهد شعارهای تسهیلات محور نامزدها هستیم. بسادگی پرداخت وام ۵٠٠ میلیون تومانی را وعده میدهند و برنامه افزایش یارانه را مطرح می کنند که پاسخ شعارهای وامگونه و پرداخت یارانه بیش از توانایی اقتصادی همان پاسخی را که مردم در دورههای قبل به نامزدها دادهاند، است، اینکه از کجا میآوری؟
یارانه و وامهای پرداختی صرفا شعارهای پوپولیستی هستند و اگر این نامزدها رییس جمهور شوند به طور قطع از عهده اجرای این شعار برنمیآیند.مشکل مردم ایران دریافت وام، یارانه و صدقه نیست، مردم میخواهند چرخ تولید به راه بیفتد و اشتغال ایجاد شود اما به نظر میرسد این کاندیداها خود از عوامل محل تولید هستند.
از آنجا که نارضایتی مردم از بورس افزایش یافته آقایان میخواهند بر روی این موج نارضایتی سوار شوند و رای اخذ کنند وگرنه هر کسی میداند که چرا بورس سقوط کرد. دلایل سقوط بورس سفته بازی در این بازار، دامن زدن به انتظارات غیر واقعی مردم و کسب درآمد برای کسری بودجه بوده و هر دولتی که بر سر کار بیاید این روند را ادامه میدهد. کشور نیازمند رییس جمهوری است که متعهد به منافع مردم در مقابل گروههای قدرت باشد و هیچ کشوری به دنبال رییس جمهوری که صرفا اقتصاد خوانده نیست کمااینکه میبینیم در کشورهای جهان روسای جمع لزوما اقتصاددان نیستند اما مدیرانی هستند که در استفاده از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی کارآمد انتخاب درستی داشتند.