محمود تولایی
رئیس کمیسیون مالیاتی اتاق ایران
مدتی است در کشور ما مالیات بر عایدی سرمایه مطرح شده است. در کشورهایی که این مالیات اخذ میشود شاخصهای مشخصی وجود دارد که اگر آنها وجود نداشته باشد، کارکرد این مالیات منفی خواهد بود. در هیچ جای دنیا در شرایطی که تورم افسارگسیخته 40درصدی وجود دارد این مالیات را نمیبینیم، در جایی نیز که تورم 4درصدی وجود دارد، در مالیات بر عایدی سرمایه تورمزدایی میکنند، بهطور مثال یک ساختمان در تهران 1.5 میلیارد تومان بوده اما در زمان حاضر قیمت این ساختمان بهسبب تورم تا چهار برابر حتی بیشتر شده اما همان ساختمان است و حتی طی زمان مستهلک هم شده است، حال باید پرسید ؛مالک چه ثروت جدیدی پیدا کرده است؟
املاک و خودرو جزو کالاهایی هستند که مستهلک میشوند. طبق طرحی که در زمان حاضر در مجلس شاهد هستیم این موضوع دیده نشده است. تا اینجا موضوع عمومی است و چندان به فعالیتهای تولیدی و صنعتی و معدنی... بخش خصوصی ارتباط ندارد. در کشور منابعی وجود دارد که در دو بخش مولد و غیرمولد اقتصاد فعالیت دارند. رویکرد دولتها و مجالس بر این است که بخش مولد را گسترش دهند در نتیجه ما نباید شرایط را برای بخش شفاف اقتصاد سخت کنیم، بهطور مثال ساختمان، صنعتی است که بسیاری از صنایع دیگر را با خود میکشد و کنار آن بهواسطه ثبت املاک و نیاز به مجوزها و پروانههای مختلف کاملاً شفاف نیز هست، لذا وقتی فشار را روی آن میگذاریم افرادی که از این راه درآمد داشتند، محتمل است وارد بخش پنهان اقتصاد شوند. تا به امروز هرجا که بحث دلار بوده با عنوان دیگری در مالیات مستقیم با عناوین تسعیر با نرخ 25 درصد مالیات گرفته شده است. آنجایی دولت نتوانسته این مالیاتها را از مبادلات و سفتهبازی ارز خارجی اخذ کند که به آنها دسترسی نداشته، با این تفسیر در ادامه نیز دولت دسترسی نخواهد داشت.
امروزه عدهای هستند که سرمایههای خود را به مسکن تبدیل میکنند. این افراد معمولاً بهسراغ ساختمانهای لاکچری میروند. مشکل ما تأمین مسکن اقشار ضعیف جامعه است. در موضوع مالیات گرفتن از خانههای لوکس مخالف این مالیات نیستیم اما این موضوع تأثیری در قیمت مسکن و تأمین خانه برای اقشار ضعیف ندارد در این مورد باید تسهیلات در مجوز و زمین و... برای بازار خانههای کوچک را فراهم کنیم و این بخش را رونق دهیم.
نکته مهم دیگر این است که موضوع بورس در مالیات بر عایدی سرمایه نیامده است. سفتهبازیهایی که در این چند سال در بورس صورت گرفت نشان داد که برخی افراد با رانت اطلاعاتی میتوانند با ترفندهایی جیب مردم را خالی کنند، درآمدهای نجومی داشته باشند و مالیات نیز ندهند. آن افرادی که بهطور مثال سهامی را 100 تومان خریداری کردند و با ترفند 10 هزار تومان فروختند مالیاتی بسیار ناچیز پرداخت کردند. در شرایط امروز عمدتاً معاملات بورس پولی وارد تولید نمیشود و عدهای با سفتهبازی پولهای کلان به جیب زدند و در مقایسه با سودی که داشتند، نرخ مالیاتی که پرداخت کردند چیزی نزدیک به صفر بوده است، این در صورتی است که اگر شما همین پول را وارد ساختمان کنید پیشبینی نرخ مالیاتی 30 تا 40 درصد برای آن صورت گرفته است، حال باید پرسید؛ کدامیک مولدتر است؟