به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، روابط ایران و طالبان در حال تغییر است. این را میتوان از سفرهای دیپلماتیک مقامات دو کشور فهمید. البته هنوز بهطور مشخص و رسمی ایران مواضع خود را اعلام نکرده است، اما به هر حال در آینده نزدیک شاهد تغییرات جدی در منطقه خواهیم بود. چنانکه ابوالفضل ظهرهوند، سفیر سابق ایران در افغانستان هم رفتوآمدهای دیپلماتیک میان مقامات ایران و حکومت «امارت اسلامی افغانستان» را معنادار میداند و تأکید دارد که فعلا نه در مقام نفی و نه در اثبات نمیتواند در این زمینه اظهارنظر کند که این روابط مطابق منافع ملی است یا خیر. مشروح گفتوگوی همشهری با این دیپلمات سابق را بخوانید.
این رفتوآمدها به هر حال در چارچوب سیاستهای جدیدی است که مسئولان ذیربط در مسئله افغانستان پیش میبرند و من هماکنون نمیتوانم نقد کنم و در نفی یا اثبات آن حرفی بزنم. در هر حال مسئولیت این سیاست هم، مثبت یامنفی با همین دوستانی است که آن را عملیاتی میکنند.
بله. به هر حال مفهوم این روابط بهطور غیرمستقیم این است که طالبان در این دوره از تحرکات دیپلماتیک مورد نظر هستند. ما باید توجه کنیم که این کارها بنا به ملاحظاتی انجام میشود، اما به هر حال هم رفتن استاندار خراسان به کابل و دیگر رفتوآمدها یا این که مقامات طالبان در پاسخ قرار است راهی ایران شوند، همگی اینها معنی دارد. چنین رفتوآمدهایی از جنبه دیپلماتیک و منظر سیاسی بار و معنا دارد و باید دید کسانی که این سیاستها را اینگونه مدیریت میکنند چه پاسخی دارند. بنده فعلا در مقام تحلیلگر، نه در نفی و نه در اثبات نمیتوانم موضعی بگیرم و باید صبر کنیم در ماههای آینده که زیاد هم دور نیست تحولات به ما خواهند گفت که این سیاستها مطابق با منافع ملی بوده و یا خیر.
ببینید! از نظر من نفس سفری هم که قرار است انجام شود و هیأتی بهزودی از طالبان به ایران بیاید با شرط ایران، یعنی تشکیل دولت فراگیر در تعارض است. یک زمان شما نشستی را منطقهای یا بینالمللی برگزار میکنید و بنا به دلایلی که آن نشست با خود به همراه دارد اعلام میکنید که طالبان هم بیایند، اما یک زمان بهطور دوجانبه رفتوآمد برقرار میکنید و این بهنظر من با آنچه اعلام کردهایم که باید دولت فراگیر تشکیل شود، در تعارض است. ضمن این که بهنظر من طالبان در این سیاست هم زیر بار نخواهند رفت و موضعشان سخت هم خواهد شد.
بله من معتقدم طالبان نهتنها زیر بار نمیروند و تسهیل که نمیکنند هیچ، موضعشان سخت هم میشود.
از نظر من که ۳۸ سال در سیاست خارجی هستم اصلا قابلتوجیه نیست. البته خب، توجیه است دیگر. میگویند خداوند انسان را آفرید و انسان توجیه را! زمانی یک توجیه میتواند قابلپذیرش باشد که هم در صحنه میدانی و بهصورت نقد و هم در قبال تحولات آینده فرد توجیهکننده مسئولیت را بپذیرد. که اگر چنانچه اتفاقی که وعدهاش را دادهاند، نیفتاد پاسخگو باشند. الان هم سیاستی که در حال اجراست هر چه هست، بیایند شفاف بگویند و از آن دفاع کنند و بگویند چرا این مسیر را میرویم و چرا به منافع ملی ما نزدیک است. البته مسئولیتش را هم بپذیرند. تغییر و تحولات در افغانستان خیلی دور نیست و تا اسفند ماه خیلی اتفاقات رخ خواهد داد که صحنه را هم روشنتر خواهد کرد.
آن زمان جریان حاکم در وزارت خارجه بهدنبال این بودند که طالبان را به رسمیت بپذیرند که دوعامل مانع شد؛ یکی شهادت دیپلماتها و دیگری موضع مقام معظم رهبری بود که خیلی مستدل و با دلایل صحیح ممنوع کردند. گرچه عدهای بازهم با وجود این تلاش میکردند که طالبان را به رسمیت بشناسند. بحثی که من الان دارم این است که ما کلا باید ببینیم مسئله سیاست خارجی و روابط با منطقه و نگاه به ملت افغانستان که مقام معظم رهبری هم بر آن تصریح داشتند که ما سنگ نشانمان مصالح و منافع ملت افغانستان است. آیا منظومه معرفتی ما و نگاه و رسالت انقلابی ما در قبال منطقه، بهویژه حوزه تمدنیمان اقتضای این سیاست را دارد یاخیر؟ ما باید سیاستمان را با این محک بسنجیم. پاکستان را ببینید. شب و روز در تلاش است که طالبان را به رسمیت بشناسد البته خیلی هم با احتیاط این کار را انجام میدهد حتی از ما هم با احتیاطتر رفتار میکند، اما خب منافع خود را طوری تنظیم کرده که حاکمیت طالبان در راستای منافع و مصالح منطقهای و ژئوپلیتیکی آنهاست.
ما باید مواضعمان را برای خودمان روشن کنیم. گاهی حتی شاید لازم باشد که بهخاطر ملاحظات ژئوپلیتیکی خود در کوتاهمدت هزینه هم بدهیم. در ملاحظات ژئوپلیتیکی منافع و مصالح آنی اصلا مطرح نیست. حتی لازم میشود که شما برایش بجنگید. اگر ما نگاهمان را به منافع و مصالحمان در حوزه ژئوپلیتیک خوب تنظیم نکنیم بعدا اصلا قابلجبران نخواهد بود.
بههرحال انتظار مولفههای ژئوپلیتیکی ما در این حوزه، همین است و ما اگر از این موضوع غفلت بکنیم میبازیم و اصلا شوخیبردار نیست. روی مسائل ژئوپلیتیک باید با وسواس و باجدیت و بهعنوان خط قرمز عمل کنیم. البته آمدن احمد مسعود هم به ایران طبیعی است. به هر حال بروید بررسی کنید ببینید خانوادهاش کجا هستند. ضمن این که احمد مسعود مهمترین مسئله ژئوپلیتیکی ما یعنی تاجیکها را نمایندگی میکند و این موضوع مهمی است که باید دیده شود. دوباره تأکید میکنم که در حوزه سیاست خارجی باید با دقت و وسواس و اجماع کارشناسی کار شود. اگر کسی هم مسیری را رفت باید مسئولیتش را بپذیرد تا طرف پاسخگو هم روشن باشد.