در این روزها، مجلس هم در حال بررسی صلاحیت مسعود فیاضی وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش است؛ بر همین اساس به سراغ مسعود فیاضی رفتیم تا ببینیم نظر وی درباره بازگشایی مدارس و آموزش مجازی چیست.
مهمترین بخش سخنان فیاضی:
-موضوع بازگشایی مدارس، در حال حاضر یکی از دغدغههای جدی خانوادههای دانشآموزان و وزارت آموزش و پرورش است.
دلیلش این است که اکنون ۲۰ ماه هست که کشور درگیر کروناست و دانشآموزان از آموزش حضوری محروم هستند و با آموزش مجازی، فرایند یاددهی و یادگیری دنبال میشود که نقصها و اشکالاتی دارد.
-آموزش مجازی به عنوان یک مکمل جدی برای آموزش حقیقی یا حضوری، آثار و آوردههای خیلی زیادی در فرایند تعلیم و تربیت دارد و از این جهت کرونا این را تسریع کرد
- به جهت ضعف در توسعه زیرساختهای ارتباطی، اطلاعاتی و فناورانه کشور، دسترسی خیلی از معلمان و دانشآموزان به فضای مجازی و آموزشهای مجازی محدود شد
-همانطور که گفتم آموزش مجازی برکاتی داشت اما ضعفها و اشکالاتی هم داشت؛ از جمله اینکه به جهت ضعف در توسعه زیرساختهای ارتباطی، اطلاعاتی و فناورانه کشور، دسترسی خیلی از معلمان و دانشآموزان به فضای مجازی و آموزشهای مجازی محدود شد و در نتیجه امکان بهرهمندی از برخی دانشآموزان سلب شد.
-دادههای موجود به ما نشان میدهد که این موضوع باعث ترک تحصیل یا حتی عدم ثبتنام دانشآموزان در پایه اول ابتدایی شده است و لذا نرخ بازماندگان از تحصیل هم افزایش پیدا کرد.
-ما در مرکز پژوهشها پیشنویس طرحی در خصوص تأمین تبلت دانشآموزی و نحوه تأمین اعتبار آن از سوی دولت را تهیه کردیم و در اختیار مجلس قرار دادیم.
-خوشبختانه مجلس در قانون بودجه امسال، این اعتبار را با هدف تأمین ابزار دسترسی و تبلت دانشآموزی تصویب کرد که باید به سرعت این پیگیری و عملیاتی شود؛ البته برای این مهم از ظرفیت خیرین و نهادهای عمومی و غیردولتی هم باید استفاده کرد.
-دانشآموزان به جهت اینکه در خانهها پای کلاس درس مینشستند، تحرکشان کم شد، تعامل با گروه همسالان به حداقل رسید که این باعث آسیبهای جسمی مثل اضافه وزن و چاقی شد و مسائل و چالشهای روحی و شخصیتی برایشان پیش آمد.
-واقعاً هم به معلمان و هم به خانوادهها خیلی فشار آمد. حتی میتوان گفت برخی معلمان و خانوادهها را به ستوه آورد.
-تصور بفرمایید خانوادهای که چند فرزند دانشآموز دارد، چگونه باید ابزار دسترسی را تأمین کند، چقدر وقت بگذارد یا حتی آموزش مجازی چه فشار زیادی را بر معلمان تحمیل میکند و باید آمادگیهای زیادی را قبل از برگزاری کلاس تمهید بکنند و فیلمهایی تهیه کنند، محتوایی را پیدا کنند، بارگذاری کرده و ارسال کنند که بیش از آموزش حضوری، وقت و توان آنها را میگیرد و گاها کندی سرعت دسترسی، ارتباط موثر و مناسب را با اخلال مواجه میکند و موجب سلب آرامش دانشآموز و معلم میشود.
-مسأله دیگر، اختلال در فرایند یاددهی و یادگیری است. اشکال بعد این بود که اساس فرایند یاددهی و یادگیری در زمانی که آموزش چهره به چهره نیست، دچار اختلال میشود.
-آن جریان پویای یادگیری کامل اتفاق نمیافتد. یا حتی برخی از دروس را سخت میشود از طریق مجازی آموزش داد به خصوص درسهای مهارتی را. یا اساساً در برخی از موارد مانند کارهای آزمایشگاهی، یادگیری از طریق مشاهده مستقیم انجام میشود.
-یک مورد که آموزش حضوری را ضروری میکند، اختلال در امر تربیت است. دانشآموز در آموزش غیر حضوری از درسآموزی و سجایای اخلاقی و ملکات نفسانی و نحوه سلوک و سبک زندگی معلم محروم میشود که این موارد فقط در مواجهه مستقیم به دست میآید.
-آموزش حضوری بحث جدی است چراکه در فرایند تعلیم و تربیت، نبودن در محضر معلم و نبودن در مدرسه، اخلال جدی ایجاد میکند و دانشآموزان ضربه جدی میخورند.
-اگر نتوانیم سلامتی دانشآموز، معلم و کادر مدرسه را تأمین کنیم، به طور طبیعی باید سراغ آموزش مجازی، تقویت آن و رفع خلأها و کاستیهای آن برویم.
-اکنون با گذشت ۲۰ ماه و دستاوردهایی که در واکسیناسیون داشتیم، میتوانیم امیدوار باشیم که با رعایت برخی از جوانب امر و رعایت برخی پروتکلها و همچنین واکسیناسیون معلمان، کادر مدارس، دانشآموزان و حتی راننده سرویس مدارس میتوانیم مدارس را باز گشایی کنیم؛ حالا بازگشایی میتواند به صورت تمام وقت یا پاره وقت باشد.
-باید به این سمت برویم که اگر میتوانیم، بازگشایی را انجام دهیم. البته آموزش مجازی نباید حذف شود. آموزش مجازی رکن مهم آموزش است و باید همیشه کنار آموزش حقیقی یا حضوری وجود داشته باشد و تقویت هم شود.
-چند نکته باید در بازگشایی مورد ملاحظه قرار بگیرد و آن هم این است که باید راجع به ترکیبی بودن آموزش مجازی/حضوری و یا ترکیبی نبودن، مجازی صرف یا حضوری صرف، تصمیمگیری بشود.
-باید در مورد نحوه اجرای پروتکلها کاملا تصمیمگیری شود؛ چه تعداد دانشآموز بیاید و چه تعداد نیاید؛ تراکم کلاسی و مدرسه به چه نحو باید باشد. ساعت ورود و خروج دانشآموزان چطور باشد که بتواند آن ارتباط معلم با دانشآموز و ارتباط دانشآموز و مدرسه را تأمین کنیم.
-اینها به عواملی بستگی دارد از جمله میزان شیوع بیماری در منطقه، میزان تراکم دانشآموز در کلاس و در مدرسه، نوع درسهایی که مطرح است. بعضی درسها مهارتی است یعنی در فضای مجازی قابلیت یاددهی در موردش وجود ندارد یا آزمایشگاهی است و تجهیزات و وسایل خاصی میطلبد. ولی بعضی درسها کاملا نظری بوده و قابلیت انتقال دادن به صورت مجازی وجود دارد.
-ترکیب این عوامل است که ما را به تصمیم وادار میکند و اینکه چه نوع بازگشایی مدارس را انجام دهیم. به جهت تفاوت سرزمینی و شرایط اقلیمی و یحتمل شرایط کرونایی حاکم بر منطقه که داریم، نمیتوانیم نسخه واحد به کل کشور بدهیم.
-مکان به مکان، شرایط تفاوت پیدا میکند بنابراین بهترین کار این است که ما ظرفیت شوراهای استانی و شوراهای شهرستانی و شوراهای منطقهای و حتی شوراهای مدرسه که ترکیبی از کادر مدرسه و خانوادهها هست را فعال کنیم.
-دغدغه خانوادهها در خصوص فرزندانشان جدی است و نمیشود نادیده گرفت. بالاخره فرزند جگرگوشه آدم هست و باید کاملا سلامتیاش حفظ شود و خود معلم، مهمترین سرمایه کشور هست که اگر سلامتی اش در معرض خطر قرار گیرد، سرمایههایمان را از دست میدهیم. جا دارد همین جا از مجاهدت معلمان عزیز در این مدت به عنوان مدافعان تعلیم و تربیت صمیمانه تشکر کنم.
-بنابراین تصمیم گیری در این خصوص باید در یک ترکیبی، یعنی با یک شوراهایی از ترکیب معلم و کادر مدرسه و خانواده باشد.
۲۳۵۲۳۱