كسب توافق هستهاي با غرب، آرام آرام كاركردهايش را رونمايي
ميكند. شايد در نگاه اول همه فكر كنند كه توافق هستهاي آنها به رونق
مراودات تجاري و بازرگاني منجر خواهد شد اما با يك بررسي دقيقتر خواهيم
ديد كه توافق مذكور به راحتي خواهد توانست كه صنعت توريسم ما را دوباره به
جنب و جوش وا دارد. دولت يازدهم از ابتداي روي كار آمدن به دنبال اقتصاد
آزاد غيرمتكي به نفت بوده و بدون ترديد برداشته شدن تحريمها كه از شروط
اصلي توافق بر سر جريان هستهاي بود ميتواند باور آنان دراين راهبرد باشد
و رونق و رشد اقتصادي كشور را سرعت ببخشد.
دراين ميان صنعت گردشگري
به عنوان يكي از ارزآورترين و اشتغالزاترين صنايع جهان به شمار ميآيد
كهاين صنعت درايران به دليل سابقه تاريخي، فرهنگي و جاذبههاي متعدد
ميتواند جايگاه ويژه خود را در اقتصاد پيدا كند؛ مشروط براينكه
فرصتسوزيها ادامه پيدا نكند و از موقعيت به دست آمده نهايت استفاده صورت
گيرد. چرا كه يكي از صنايع دنيا كه شديدا تحت تاثير فضاي سياسي كشورها و
ديپلماسي آنها قرار دارد حوزه گردشگري است و متاسفانه هنوز برخي از مسوولان
به شرايط و ملزومات خاص آن واقف نشدهاند. هماكنون سالانه بيش از يك
ميليارد گردشگر به مقصدي خارج از كشور خود مسافرت ميكنند. وجوداين تعداد
گردشگر، گردشگري را تبديل به يكي از بخشهاي اقتصادي پيشرو كرده است.
بااين حال نبايد فقط به جنبه قدرت اقتصادياين تعداد پرشمار گردشگر چشم
دوخت، يك ميليارد گردشگر يعني ظرفيت عميق و روزافزون صنعت گردشگري كه
ميتواند برخي از ضروريترين هدفهاي حال حاضر جهان را از جمله رشد اجتماعي
– اقتصادي، توسعه فراگير و حفاظت از محيط زيست به منصه ظهور برساند.
گردشگري حاصل ميليونها مراوده فرهنگي در همه جاي كره زمين است كه بدون
توقف هر روز به وقوع ميپيوندد، بنابراين گردشگري دروازهاي است به سوي
شناخت بهتر جهاني كه در آن سوي مرزهاي سرزمين ما قرار دارد.اين شناخت، سنگ
بناي ساختمان صلح و دوستي در ميان جوامع و دولتهاست.اين روزها به واسطه
توافقي كه صورت گرفته و تصوير مثبتي كه ازايران نزد جهانيان به نمايش
درآمده است، انگيزه گردشگران براي ورود بهايران بيشتر ميشود و مااين
علاقمندي را طي چند هفته اخير به عينه ديدهايم. طي يكسال گذشته،
گردشگراني كه واردايران شدهاند، با كشوري روبهرو شدهاند كه با تصوير
ذهني آنها كاملا متفاوت بوده واين مساله موجب شگفتي آنها شده است. در
گذشته هيچگاه صنعت گردشگري در اقتصادايران جايگاه درخوري به دست نياورده و
به همين دليل گردشگري درايران به عنوان يك سرگرميو تفنن تلقي ميشده
است، نه يك صنعت. آنچه ما امروز به آن احتياج داريماين است كه گردشگري را
به عنوان يك صنعت بشناسيم تا عوامل اجرايي و توانمندي مناسب بااين تفكر
فراهم شود.اين يك واقعيت است كه زيرساختهاي صنعت گردشگري، اعم از
فرودگاهها، حمل و نقل و آژانسهايي كه وظيفه حمل و نقل و تورگرداني را
برعهده دارند، بالغ نيستند. صنعت گردشگريايران علاوه بر عناصر سختافزاري
مثل هتلها و امكانات تفنني، در بخش نرمافزاري هم با كاستيهايي روبهرو
است. در مجموع ميتوان گفت كه رفع تحريمها، امري لازم براي توسعه گردشگري
تلقي ميشود اما علت غايي بهبود فضاي كسب و كار در داخل كشور است كه بايد
به صورت جدي و با درايت نهادهاي صنعت گردشگري را به سوي مدرنسازي حركت
داد. بهتر است كه دولتمردان سرمايهگذاران را در تاسيس هلدينگهاي بزرگ
گردشگري و هتلهاي زنجيرهاي حمايت كنند. در همين راستا تسهيل در صدور مجوز
تاسيسات گردشگري، صدور ويزا و كارتهاي اعتباري بينالمللي بايستي به صورت
جدي در دستور كار دولت قرار گيرد. بهبود شاخصهاي فضاي كسب و كار نيز از
ديگر ضرورتهاي توسعه صنعت گردشگري خواهد بود. در شرايطي كه گفته ميشود
ورود هر گردشگر به كشورمان بين 2 تا 3 هزار دلار درآمد عايد اقتصادمان
ميكند، جايز نيست كه بيش ازاين اتلاف وقت كنيم.