سالهاست مدارس دینی پاکستان مشغول تربیت طلبه هایی هستند که تربیت شدگان آنها امروز در خود این کشور تبدیل به تعداد قابل توجهی گروه مذهبی افراطی شده که شاخص این گروه ها را امروزدر قالب تحریک (نهضت) طالبان پاکستان(TTP) و یک گروه افراطی دیگر به نام حزب "تحریک نهضت لبیک" پاکستان (TLK) که در سال ۲۰۱۵ پس از گسترش تظاهرات اعتراضی به خاطر انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام در مجله ظنز فرانسوی شارلی ابدو تاسیس شد، مشاهده می کنیم. TTP خواستار اجرای کامل شریعت اسلام و TLK خواستار حفظ و اجرای دقیق و قاطع قانون توهین به مقدسات است که برخی نهادهای بینالمللی از جمله پارلمان اروپا خواستار لغو آن هستند. سابقه این قانون به شکلی کنونی آن در پاکستان به سال ۱۹۸۶ بازمیگردد و در آن قانون برای توهین به پیامبر اسلام مجازات اعدام یا حبس ابد پیشبینی شده است.
این دو گروه و چندین گروه مشابه کوچکتر با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان اکنون اینگونه استدلال میکنند که چرا تربیت یافتگان مدارس دینی پاکستان در افغانستان حکومت تشکیل دادند ولی ما در پاکستان اسیر دست سیاستمداران و تکنوکراتهای غرب زده هستیم. در آبانماه سال جاری تظاهرات و تجمعهای اعتراضی هواداران این دو گروه اوج گرفت و در اعتراضات آبانماه، شهر لاهور برای چند روز شاهد راهپیمایی و تظاهرات هواداران این تشکل های افراطی بود که در جریان آن چند نفر از نیروهای پلیس و تظاهرکنندگان کشته و صدها نفر مجروح شدند. روابط عمومی وزارت کشور پاکستان، فروردین امسال پس از سه روز تظاهرات خشونتآمیز که در آن اسلامگرایان افراطی خواستار اخراج سفیر فرانسه شده بودند، اعلام کرد، گروه تحریک لبیک براساس قانون مبارزه با تروریسم مصوب سال ۱۹۹۷، به دلیل نقض قوانین و تهدید امنیت ملی، منحل و غیرقانونی اعلام میشود.
اما ظاهرا فشار بر عمران خان، نخستوزیر پاکستان چنان افزایش یافته که او حاضر به یک عقبنشینی قابل ملاحظه و لغو ممنوعیت حزب تحریک لبیک و همچنین آزادی سعد حسین رضوی و ۲۳۰۰ فعال حزب تحریک لبیک شده است. بشیر فاروقی، یکی از اعضای تحریک لبیک میگوید دولت پاکستان پذیرفته که حزب تحریک لبیک دیگر یک تشکل تروریستی و یک سازمان ممنوعه به حساب نمیآید. یک روزنامه پاکستانی در خبری افشاء کرده که عمران خان اعضای کابینه خود را از اطلاعرسانی درباره توافقهای انجامشده با اسلامگرایان افراطی منع کرده است، زیرا این یک عقب نشینی مهم در مقابل گروه های افراطی است. جامعه پاکستان حدود ۴۰ سال است که تحت تاثیر آموزشهای افراط گرایانه مدارس دینی این کشور است و امروز جامعه پاکستان به مراتب از جامعه افغانستان برای پذیرش یک حکومت دینی به سبک امارات اسلامی افغانستان بیشتر آمادگی دارد.
این گروه ها هر چند که در جامعه پاکستان در اقلیت هستند ولی آنها را باید اقلیت فعال برشمرد که در تحولات ۱۰ سال اخیر در پاکستان نقش تاثیرگذاری داشته اند. یکی از تواناییهای این جمعیت و سایر گروه های همفکر قدرت بسیج مردمی آنها است، راهپیمایی ۲۲ روزه نهضت لبیک در سال ۲۰۱۷ که از لاهور به اسلام آباد در اعتراض به انتشار مطالب موهن علیه پیامبر اسلام در یکی از نشریات هلند انجام و به مدت ۱۸ روز کلیه امور جاری در پایتخت پاکستان را مختل کرد، اعضا و هواداران همین گروه ها سازماندهی کرده بوند. افرادی که با اتکا به آیات و روایات قرآنی اقلیت بودن خود را با تعداد اندک مسلمانان در صدر اسلام مقایسه می کنند و با توجه به روحیه ایمانی و اعتقادات دینی با از خود گذشتگی و پشتکار جایگاه خود را در صحنه سیاسی پاکستان تثبیت کردند.
در آن تظاهرات ۲۲ روزه تظاهر کنندگان نسبت به رقیق شدن قوانین سختگیرانه در مورد فعالیت های پیروان نهضت احمدیه ( جریانی انحرافی قادیانی تحت رهبری میرزا غلام احمد که ادعای مهدویت و منجی گری کرد) و قوانین ضد کفر گویی، خواستار پایان انتشار مطالب ضد اسلام در نشریات هلندی و یا قطع رابطه سیاسی دولت پاکستان با هلند بودند. این موج بزرگ تظاهرات یک نوع ابراز قدرت از سوی گروه های دینی در پاکستان بود که با شناخت ونفوذی که فیض حمید رئیس سابق ISI که در آن موقع مسئولیت شاخه امنیت داخلی ISI را داشت با سیاست و ابتکارات منحصر به فرد، توانست با وعده هایی به رهبران این گروه بطور موقت به این موج اعتراض خاتمه بدهد، موضوعی که اخیرا از سوی همین گروه ها به خلف وعده دولت و در نتیجه کان لم یکن شدن توافقنامه امضاء شده میان پیر افضل قادری رهبر نهضت لبیک در سال ۲۰۱۷منجرشده است.
در سالهای گذشته یکی از گلایه های حامد کرزی به دولت پاکستان این بود که این مار هایی که شما در آستین خود پرورش می دهید روزی خود شمارا نیش خواهند زد و امروز گفتار رئیس جمهور سابق افغانستان را خیلی خوب می شود درک کرد. احساس نگارنده این است که کنترل کار تا حدودی از دست دولت پاکستان خارج شده است و تحولات افغانستان، پاکستانی ها را دارد به دنبال خود می کشاند.
پاکستان که در سال های اخیر نقشه افزودن افغانستان به عمق استراتژیک خود را در سر داشت امروز مجبور شده است مناطقی را که امور داخلی آن بعد از تاسیس پاکستان به سران قبایل واگذار شده بود و قوانین دولت پاکستان در این مناطق اجرا نمی شد را با توجیه ضرورت های امنیتی به تدریج تحت کنترل در آورد. یکی از موانع ایجاد شده برای تحدید آزادی ساکنان این مناطق قبایلی که در واقع همان اقوام پشتو زبان (پتان ها) هستند، تردد به افغانستان و تردد اقوام آن سوی مرز به این مناطق بدون گذرنامه و تشریفات اتباع خارجی است که با حصار کشی و ایجاد موانع فیزیکی و استقرار نیروهای مرزبانی محدود شده است.
طرح انسداد فیزیکی و حصارکشی برای کنترل رفت و آمد ساکنان دو سوی مرز از چند سال قبل و بعد از عملیات ضرب غضب توسط ارتش پاکستان علیه نیروهای نهضت طالبان پاکستان و فرار نیروهای تحت تعقیب به افغانستان آغاز و با شدت پی گیری شد. در آن مقطع زمانی دولت افغانستان به جانبداری و حمایت از طالبان پاکستان متهم شد و بعد هم پای هندی ها و فعالیت های سرکنسولگری هند در جلال آباد به این موضوع باز شد و استقرار این افراد تحت تعقیب و خانواده های آنها در شهر جلال آباد به موضوعی اختلافی در روابط نه چندان دوستانه کابل و اسلام آباد تبدیل شد.
از حدود ۶ ماه قبل که طالبان قدرت را در کابل به دست گرفتند، نهضت طالبان پاکستان که بعد از توافق سال ۲۰۱۸ با دولت پاکستان به انزوا رفته بودند مجدداً فعال شده و اقداماتی را در بخشهایی از مناطق شمالی پاکستان انجام دادند. این بار دولت پاکستان به طالبان افغانستان متوسل شد و با وساطت سراج الدین حقانی، طالبان پاکستان با دولت آتش بس اعلام کردند. در نتیجه این آتش بس برخی از رهبران نهضت طالبان پاکستان به افغانستان گریختند و در مناطق شرقی افغانستان مخفی شدند ولی از آنجا که نفوذ سازمان ISI با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان افزایش پیدا کرده افراد کلیدی نهضت طالبان پاکستان در افغانستان شناسایی شده و ترور می شوند از جمله افرادی که در همین دی ماه سال جاری در شرق افغانستان ترور شدند، مفتی خالد بتی مشهور به محمد خراسانی از اعضای ارشد طالبان پاکستان و سخنگوی این سازمان بود.
محمد خراسانی مسئول یک پایگاه آموزشی در مناطق قبیله ای پاکستان بود که بعد از صلح طالبان پاکستان، به افغانستان فرار کرده بود. در سالهای گذشته تردد افغان ها به پاکستان بسیار ساده و بدون هیچ گونه مانعی انجام می شد. با توجه به اینکه مرز پاکستان و افغانستان موسوم به خط دیورند فاقد هرگونه علامت گذاری و مشخص بودن حدود مرزی بود و در این مرز ۲۴۰۰ کیلومتری پاسگاهی و کنترلی وجود نداشت و ساکنان دو سوی مرز که از یک قوم و قبیله بودند به راحتی تردد میکردند. رابطه ساکنان دو سوی مرز بسیار گسترده و انواع اقسام تبادلات را با یکدیگر داشتند.
برای اقوام پشتو زبان در افغانستان قابل قبول نبود که مرز موقت خط دیوراند بین اقوام و اعضای فامیل جدایی بیندازد. پاکستان بدون طی تشریفات قانونی معمول در علامت گذاری های مرزی بین دو کشور که باید با مشارکت و حضور کارشناسان فنی و حقوقی انجام شود، به طور یک جانبه، هرگونه که خودشان تشخیص دادند اقدام به حصار کشی مرز نمودند و نکته جالب اینجاست که دولت اشرف غنی در این سال ها هیچ اعتراضی به دیوار کشی یکجانبه مرز توسط پاکستان نکرد. پاکستان از این اقدام خود چند هدف را پیگیری میکرد؛
اول اینکه خط فرضی دیوراند را با کشیدن تور و سیم خاردار روی زمین تثبیت نماید.
دوم اینکه با گسترش فعالیت های نهضت طالبان پاکستان که به راحتی هرگاه از سوی نیروهای ارتش پاکستان تحت تعقیب قرار می گرفتند به داخل خاک افغانستان می گریختند، مانع این کار شدند و مرز با افغانستان را بسته و محدود کردند. آنچه که پاکستانی ها تصورش را هم نمی کردند این بود که با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان جایگاه حقوقی دیوار کشی مرز از سوی آنها به چالش کشیده شود.
حدود ۱ ماه قبل نیروهای طالبان با مرزبانان پاکستانی بر سر موضوع دیوارکشی در مرز دو کشور با این استدلال که خط دیوراند را به رسمیت نمی شناسند درگیری رخ داد و این درگیری باعث شد مجلس ملی پاکستان برای حل موضوع اختلاف مرزی با افغانستان آقای معید یوسف مشاور امنیت ملی پاکستان را مامور گفتگو با طالبان کردند و به او مأموریت دادند که هرچه سریع تر اختلافات به وجود آمده در مرز ۲ کشور راحل کنند. معید یوسف روز شنبه دهم بهمن ماه وارد کابل شد و با رهبران طالبان ملاقات و مذاکره داشته و نگرانی پاکستان از فعالیت اعضای نهضت طالبان پاکستان در افغانستان را منتقل کرده است که در چند ماه اخیر به یکی از نکات حساسیت برانگیز در روابط پاکستان و افغانستان تبدیل شده است.
در سال های اخیر فعالیتهای نهضت طالبان پاکستان در افغانستان که به ادعای پاکستانی ها با حمایت هندی ها و بر علیه منافع ملی پاکستان انجام می شود به معضلی تبدیل شده، به همین جهت طبق بیانیه وزارت خارجه پاکستان طرفین توافق کرده اند رفت و آمدها در مرزها قانونمند شود و همه رفت و آمدها از طریق پایانه های مرزی تورخم و اسپین بولدک انجام شود. این موضوع بیانگر این است که پاکستان برای کنترل تردد اعضای نهضت طالبان پاکستان به افغانستان حساس شده و در صدد کنترل این رفت و آمدها می باشد. حال این سوال مطرح می شود که آیا شرایط کنونی برای پاکستان مطلوب است که حکومت طالبان الگوی گروه های افراطی همچون تحریک (نهضت) طالبان پاکستان(TTP) و "تحریک نهضت لبیک" پاکستان (TLK) باشد،که اینگونه برای فاصله ایجاد کردن بین این گروه ها با طالبان تلاش می کنند؟
*کارشناس ارشد مسائل شبه قاره هند
۳۱۰۳۱۱