کد خبر: ۲۰۴۸۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۶
یادداشتی از رضا دبیری نژاد؛
رضا دبیری نژاد در یادداشتی به سیل عظیم بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی و موزه‌ها در نوروز اشاره داشت و عنوان کرد: آنچه می‌بینیم را باید بیش از هر چیز تلاش برای یافتن دوباره دلخوشی تلقی کرد باید این گردش‌ها را تفرج نام گذاشت.

این روزها شاهد استقبال بسیار زیاد مردم از اماکن دیدنی همچون محوطه‌ها و بناهای تاریخی و موزه‌ها هستیم که در نوع خود کم نظیر است.

این استقبال را شاید بتوان نوعی فرار تلقی کرد، فرار از دو سال گذشته و تبعاتش همانند ترس از سفر یا تجمعات و یا در خانه ماندنها؛ فرار از کرونا و قرنطینه هایش، اما باید به اینها فشارهای روانی را هم اضافه کرد که سبب شد نوعی افسردگی اجتماعی بر جامعه غالب شود و مردم در نوعی سرگشتگی طی کنند. فشارهای اقتصادی و ترس‌های دیگری که مردم نمی‌خواستند در آن‌ها فرو روند و می‌خواستند از آن‌ها فرار کنند یا با پناه بردن به شادی و دلخوشی علیه آن‌ها طغیان کنند این گونه است که شاهد حجم زیاد مردمی هستیم که از خانه‌ها بیرون آمده‌اند و به جای مهمانی‌های خانگی به دنبال تفریح در شهر یا سفر به شهرهای دیگر هستند.

آنچه می‌بینیم را باید بیش از هر چیز تلاش برای یافتن دوباره دلخوشی تلقی کرد باید این گردش‌ها را تفرج نام گذاشت. این گونه است که فضاهای باز، محوطه‌های تاریخی، باغ‌ها، پارک‌ها و موارد مشابه تغییر فاحشی در بازدید داشته اند. در تهران آمار سعدآباد و نیاوران یا پل طبیعت و تورهای پرسه زنی در شهر را ببینید و در استانهای دیگر حجم گردهمایی‌های بزرگ در تخت جمشید، حافظیه و سواحل را مشاهده کنید. در موزه‌ها هم موزه‌هایی که دارای باغ و فضای گسترده هستند و یا در جوار محوطه‌های باز تاریخی همچون میدان مشق یا ارگ تهران هستند با استقبال چند برابری مواجه شده اند.

این استقبال را البته شاید با بازدیدهای تخصصی از موزه‌ها و نگاه‌های آموزشی متمایز بتوان دانست و نتوانیم نام مخاطب موزه‌ها را بر آن‌ها بگذاریم چرا که جمعیت چند هزار نفری در یک بنای تاریخی و یا موزه نمی‌تواند به فهم آموزشی با تاریخی برسد بلکه دنبال تجربه‌ای گذراست که حتی هیچوقت دیگر بدست نمی‌آید او بدنبال سرگرمی، خوشی و تغییر حال است که در چنین شرایطی هم لازم است و از این رو وجود برنامه‌های موقت فرهنگی همچون کنسرت‌ها یا نمایش‌های سنتی و سرگرمی برای کودکان تجربه افزوده‌ای است که در شرایط کنونی ضروری هم باشد.

این موضوعی است که از قبل هم قابل پیش بینی بود و برخی ارگان‌ها و مکان‌ها و حتی برخی استان‌ها با درک شرایط پیش‌رو برنامه ریزی کردند اما برخی این وظیفه اجتماعی و شهری را نادیده گرفتند و بار افزون هری را برای برخی مراکز و موزه‌ها ایجاد کردند. این حجم بازدید را نمی‌توان حاصل یک برنامه ریزی یا دعوت از مردم دانست بلکه سیلی بود که می‌آمد اما برخی مراکز فرهنگی و موزه‌ای آن را به فرصت تبدیل کردند و برخی به همان اشکال تکراری و بی‌تاثیر همیشگی پناه بردند که گاه دور از شأن فرهنگ یا موزه است یادمان باشد برنامه ریزی برای موزه و فرهنگ و میراث فرهنگی هم باید ضوابط و نگرانی‌های حفاظتی را به همراه داشته باشد هم تناسب موضوعی در واقع هر برنامه‌ای را نمی‌توان در هر جایی قرار داد وگرنه به یک بازار مکاره تبدیل می‌شود بلکه باید سلیقه جامعه را ارتقا داد.

اکتفا کردن به آمار و رقابت‌های آماری حتی در کثرت برنامه‌ها همان چیزی ست که فهم فرهنگی را از محوریت برنامه ریزی خارج می‌کند. با این وجود باید به همه موزه‌ها و عوامل اماکن تاریخی خسته نباشید گفت چرا که بار این روزها و فشار جامعه بر گردن آن‌هاست و شاید آن‌ها بتوانند مسکنی برای جامعه و بیرون آمدن از فشارهای روانی باشند حالا آن‌ها تیماردهندگان مردمی هستند که حال بدشان گریزان هستند تجربه نوروز امسال اهمیت نقش اجتماعی موزه‌ها و اماکن تاریخی فرهنگی را در بستر زیست امروزی برای کمک به حال جامعه نشان داده است. تجربه‌ای که در شرایط دیگر هم می‌تواند به کار آید و جدای ارزش‌های علمی و تخصصی و حفظ میراث‌ها برای آیندگان در چرخه زیست امروزی و برای خود جامعه میزبان اثرگذار باشد.

از تجربه نوروز امسال نباید به راحتی گذشت، اگرچه نمی‌توان را به یک توقع استمراری در کل سال تبدیل کرد اما نشان می‌دهد که لازم است تا به برنامه ریزی و پیش‌بینی برای نیازهای مخاطبین توجه بیشتری شود و این مسئولیت فرهنگی و اجتماعی در برنامه ریزی جدی‌تر گرفته شود. باید در نظر داشته باشیم که چه فعالیت‌هایی در کنار موزه‌ها و اماکن تاریخی می‌تواند حال مردم را بهتر کند و تنها به آنچه هست بسنده نشود. جنبش خودجوش امسال از سوی مردم و موزه‌ها و نهادهای مورد خطاب جامعه را جدای از برخی کمبودهاو برخی رفتارهای ناشایستی که همواره به مقدار اندک وجود دارد اما باید قدر دانست و باید به یک برنامه پایدار تبدیل کرد. برنامه‌ای که حالا می‌تواند در یک نقطه عطف تاریخی تعریف و نگاه تازه‌ای را برای موزه‌ها و میراث فرهنگی پدید آورد. باید این تجربه فراگیر امسال را برای بازشناسی ظرفیت‌های فرهنگی به کار گرفت چه چیز دیگری می‌توانست مردم را این گونه به شور آورد و به آن‌ها روحیه دهد و در از فشارهای آن‌ها بکاهد.

انتهای پیام/
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار