کامران ندری
کارشناس پولی بانکی
بانک مرکزی باید با اعمال مقررات مبتنی بر علم و همچنین نظارت بر اجرای این قوانین توسط شبکه بانکی خلق پول بیضابطهی بانکی را کنترل کند. بانک مرکزی در چند دهه اخیر در سیاستگذاری پولی و نظارت بر بانکها نمره خوبی نگرفته است. کار بانکها تسهیلات دادن است؛ از این جهت، همه بانکها برای فرایند تسهیلاتدهی ضوابط و مقرراتی دارند که بخشی از این مقررات، مقررات داخلی بانک است. هدف از وضع قوانین داخلی برای اعطای وام توسط بانکها این است که وامهای پرداختشده نکول نشود، کسی که وام دریافت کرده اقساط وام را به موقع پرداخت کند و در نهایت، بانکها بتوانند اعتبارسنجیهایی را انجام دهند تا تشخیص دهند که به چه کسی باید وام پرداخت کنند و به چه کسی نباید پرداخت کنند. یکسری مقررات نیز وجود دارد که بانک مرکزی وضع میکند؛ از جمله این مقررات میتوان به مقررات مربوط به تسهیلات و تعهدات اشخاص مرتبط بانک یا مقررات مربوط به تسهیلات و تعهدات کلان اشاره کرد. بنابراین بانکها باید تحت نظارت بانک مرکزی باشند و بانک مرکزی باید به صورت برخط و برونخط بانکها را رصد کند و اگر بانک مرکزی متوجه شود بانکها مقررات را رعایت نمیکنند، باید با آنها برخورد کند. بانکها به نفعشان است که تمهیدات و مقررات داخلی خودشان را رعایت کنند وگرنه با مشکل مواجه میشوند؛ در غیر اینصورت، بانک تسهیلاتی میدهد که وام گیرنده آن را به بانک پس نمیدهد و بانک با مشکل روبهرو میشود. وام و تسهیلات در نظام بانکی به معنای خلق پول جدید است. بانکها، وامهایی تحت ضوابط خاص پرداخت میکنند که این وامها به نقدینگی در دست مردم تبدیل میشود و عموم جامعه معاملات خود را با این نقدینگی انجام میدهند. اینکه این وامدهی و خلق پول چطور باید کنترل شود تا میزانش متناسب با شرایط اقتصادی باشد، اصطلاحاً به سیاستگذاری پولی مربوط است. در اقتصاد، سیاستگذاری پولی امری پیچیده و کاملا تخصصی است و بانکهای مرکزی عهدهدار این امر هستند. اگر بانک مرکزی بر بانکها نظارت کند، طبیعتاً فرایند خلق پول هم تحت کنترل در میآید و آثار و تبعات منفی نخواهد داشت. اگر بانکهای مرکزی در اعمال سیاست پولی با مشکل مواجه باشند و ابزار و ساختار، همچنین دانش و تعهد لازم برای اعمال سیاستهای مدنظر خود را نداشته باشند، فرایند وامدهی و خلق پول معیوب شده و متناسب با وضعیت اقتصاد کشور نخواهد بود و میتواند تبعات منفی برای کشور داشته باشد. مهمترین آسیب فرایند خلق پول بیضابطه در اقتصاد، ایجاد تورم است. هدایت این امر باید از سمت بانک مرکزی صورت بگیرد و مدیریت وامدهی و خلق پول بیضابطه بانکها بر عهده بانک مرکزی است. بانک مرکزی باید جریان وامدهی بانکها را بتواند هدایت کند تا تورم کنترل و مهار شود. کار بانک وامدهی است. اگر بگویید ما باید جلوی وامدهی را بگیریم به این معناست که باید در بانک را ببندیم؛ اما اینکه فرایند وامدهی چگونه باید مدیریت و هدایت شود تا آثار و تبعات منفی بر اقتصاد نداشته باشد، از وظایف بانک مرکزی است. بانکها در همه جا وام میدهند و پول خلق میکنند اما این وام دادن و خلق پول منجر به تورم نمیشود. علت اینکه در کشور ما خلق پول تورم ایجاد میکند برمیگردد به اینکه بانک مرکزی به عنوان نهادی که نظام پولی را مدیریت میکند و سیاستگذار و ناظر بر فعالیت شبکه بانکی است، نتوانسته وظایف خودش را به درستی انجام دهد که این هم دلایل زیادی دارد. ساختارهای فعلی برای اعمال سیاست پولی ناکارآمد و ضعیفی است. همچنین افرادی که به سیاستگذاری پولی منصوب میشوند و کار میکنند ممکن است صلاحیتهای حرفهای ممکن را نداشته باشد. اما آنچه مشخص است این است که تورم مزمن، بلندمدت و بالا در اقتصاد ایران حاکی از این است که کشور ما در این زمینه ضعف جدی دارد و متاسفانه نتوانسته سیاستگذاریهای پولی را در چند دهه گذشته به نحو احسن انجام دهد. آنچه که اکنون مسجل و ثابت شده، این است که بانک مرکزی ایران در چند دهه گذشته خیلی موفق نبوده و نتوانسته از پس وظایف و اهدافی که برایش تعیین شده بر بیاید. قطعاً کار بانک مرکزی این است که بر اجرای آییننامههای خود توسط شبکه بانکی نظارت داشته باشد. از یک طرف، این آییننامهها به لحاظ فنی و تکنیکی باید آییننامههای درست و منبعث از تجربه علمی و مبتنی بر دانش باشد.