وحید شقاقی شهری
اقتصاددان
آنچه از مولدسازی به یاد داریم این است که از دولت یازدهم شروع شد و در دولت قبل این واژه مطرح و ادامه داشت حتی در وزارت اقتصاد هم بارها اعلام شد و اما اجرایی نشد در اصل ماجرا مخالفتی وجود ندارد چرا که این واژه معنای خوبی هم به همراه دارد یعنی داراییهای دولتی که منجمد شده است و در دولت مانده را به حرکت درآورد و ثروت آفرینی کند درنهایت باعث رشد اقتصادی شود و این ادبیات خوب است مثل بودجه ریزی که کسی با این ادبیات مشکلی نداشت اما در جزئیات مشکل ایجاد شد. مولد سازی کار بزرگی است اما اگر از تجربیات ناموفق درس بگیرند انتظارات از طراحان خصوصی سازی بیشتر بوده است و بعد از ۱۶ سال این انتظارات برآورده نشده است و از این تجربیات باید درس گرفته شود تا در مولد سازی موفق شود. مولد سازی سه روش دارد. روش اول مولد سازی است که غیر درآمدی است به طور مثال زمینی است با همکاری بخش خصوصی به پارک تبدیل میشود یا به مکانی برای ورزشهای همگانی نگاه درآمدی برای این طرحها وجود ندارد به نوعی سلامت جامعه را در بردارد و این خودش ثروت آفرینی است و همچنین رضایتمندی مردم را هم در پی خواهد داشت همانند آلمان که شرکتهای بیمه فضاهایی برای ورزشهای همگانی درست کردهاند که مردم سالمتر باشند تا کمتر بیمار شوند و به بیمهها برای درمان مراجعه کنند. روش دوم مولدسازی رویکرد درآمدی دارایی است اما فروش نه با همکاری با بخش خصوصی صورت میگیرد موضوع ثروت سازی است. روش سوم فروش اموال مازاد بانکها، وزارتخانهها و دولتیها است که باید صرف توسعه زیرساختها شود چرا که ما یک دوره فرسودگی در اقتصاد داریم با توجه به اینکه از سال ۹۷ تا به امروز رشد اقتصادی منفی داشتهایم و فرسودگی اقتصادی ایجاد شده است چرا که در ۳۸ سال اقتصاد ایران چنین فرسودگی را تجربه نکرده بود که سرمایه گذاری منفی ۵ باشد که در دهه ۹۰ تجربه کرده است با توجه به این موضوع فروش اموال دولتی باید به گونهای باشد که هزینه رفع فرسودگی و زیر ساختها شود و تیم مولدسازی باید به این نکته توجه کند که رویکرد مولدسازی را چگونه انتخاب کند. در مولدسازی بنده خط قرمز دارم آن هم این است که دولت هزینه فروش اموال را برای هزینه جاری ندهد چرا که این اموال فقط برای این نسل نیست و بین النسل است و ثروت ملی محسوب میشود و آیندگان به این اموال نیاز دارند مانند نقت که میفروشیم و در هزینههای جاری استفاده میکنیم چطور جواب نسل آیندگان را میدهیم؟ به جای استفاده اموال مازاد در هزینههای جاری باید از مالیات برای هزینههای جاری استفاده کنیم همه هم مثل من راضی هستند که مالیات بدهند برای آموزش و سایر هزینههای مورد نیاز دولتها هم شفاف است و خروجی مشخص است اما اموال مازاد دولتی باید در مسیر توسعه و زیر ساختها و جلوگیری از فرسودگی اقتصادی هزینه شود. به طور مثال من خانهای در شهرستان دارم و میفروشم و بنگاه تولیدی میزنم همه میگویند آفرین چه کاری برکت دارد یا خانهای دارم متروکه و زمینی در شهرستان زمین را فروخته و خانه را تعمیر میکنم سقف بالای سرم هست همه باز میگویند آفرین چه کار عقلانی اما اگر من فرش زیرپا را بفروشم و با آن به رستوان بروم همه میگویند چه کار احمقانهای کردهاید بحث مولد سازی هم همین است فروش اموال باید زیر ساختها را تکمیل کند و مولدسازی داشته باشد نه اینکه حقوق و دستمزد داده شود تاریخ اینها را در یاد خواهد داشت اگر مدرسه بفروش میرسد باید مدرسهای جای دیگر ساخته شود نه هزینه جاری با آن پرداخت شود. رویکردها را باید پذیریم از ۱۲۹۰ تا حالا یک تریلیون دلار نفت به فروش رفته است و آیندگان باید بدانند که پول نفت چه شده است و سرمایه گذاری ها باید سودآور باشد. هست واگذاری نباید دچار افراط و تفریط شود پاسخگو باشد همانطور که وزیر اقتصاد گفته است فروش اموال مازاد باید در اتاق شیشهای انجام شود فروش در بورس شفاف است اما خط قرمز باید رعایت شود. فروش فرش زیرپا برای هزینه کردها درست نیست باید شغل دوم ایجاد شود که هزینههای زیاد را جبران کرد اما هزینهها کم نمیکنم کشور هم همین است کشور نخبگان استفاده شود طلا برای زدن بنگاه تولید میفروشیم نه برای مسافرت رفتن دولت هم فروش اموال مازاد همین است هزینه کرد همان مسافرت است که نباید خرجش شود و از سوی دیگر تیم مولدسازی باید آزادی عمل داشته باشد و همانطور که وزیر اعلام کرد اتاق شیشهای این اتفاق رخ دهد همان طور که خودرو در بورس فروش رسید و شفاف بود که این فروش اموال مازاد باید اتاق شیشهای باشد و تیم پاسخگو باشد همانطور که بارها گفتم حقوقها نباید با فروش اموال مازاد پرداخت شود و هزینهها باید به برطرف کردن اقتصاد فرسوده و پروژههای عمران شود این اموال برای نسل کنونی نیست بلکه برای آیندگان هم هست.