گروه اقتصاد کلان: در حالی که سال گذشته دولت سقف نرخ بهره بینبانکی را 20 درصد اعلام کرده بود اما بانک مرکزی به نظر میرسد با ادامه روند افزایش نرخ سود بینبانکی و اجرای سیاست انقباضی میخواهد نرخ تورم را به قیمت رکود بیشتر کنترل کند.
به گزارش «تجارت آنلاین»، بر اساس آمارهای منتشر شده بانک مرکزی، نرخ سود بین بانکی در چهارشنبه هفته گذشته یعنی ۲۸ تیر ماه با ۰.۰۴ درصد به ۲۳.۵ درصد رسیده بود. این در حالی است که آخرین نرخ اعلام شده مربوط به ۲۱ تیر ماه بود که این نرخ ۲۳.۴۶ درصد اعلام شد. آخرین نرخ اعلام شده برای سود بین بانکی بالاترین نرخ در ماه جاری و از دهم خرداد ماه سال جاری است. نرخ بهره بینبانکی، نرخ استقراض بین بانکی است که در مدت کوتاهی تسویه میشود. سایر نرخهای بهره ازجمله سود سپردههای بانکی بر بازار سرمایه تأثیر مستقیم دارد. افزایش نرخ بهره بینبانکی با وجود تأثیر نه چندانی که در بازار سرمایه دارد، نشاندهنده موفق نبودن بانکها در جذب نقدینگی است این در حالی است که حجم معاملات بازار سرمایه در این روزها نشان میدهد که نقدینگی، جذب بازار سرمایه هم نشده است.
تأثیر نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه
بانک مرکزی به وضوح سیاست انقباضی را در پیش گرفته ک این موضوع میتواند ریسک رکودی اقتصاد را بیش از پیش افزایش دهد چرا که افزایش نرخ بهره بینبانکی سیگنال رشد نرخ سود سپردههای بانکی را میدهد. اگرچه نرخ سود سپرده مستقیما توسط بانک مرکزی تعیین میشود اما تجربه نشان داده که بانکها برای اینکه بتوانند سرمایه جذب کنند ناچار به افزایش چراغ خاموش نرخ سود سپرده هستند. از طرف دیگر به طور کلی هر قدر نرخ بهره بین بانکی پایینتر باشد، به نفع بورس است زیرا صاحبان سرمایه برای سرمایهگذاری بازده آن دارایی را با بازده دارایی بدون ریسک مقایسه میکنند. سپردهگذاری بانکی و خرید اوراق خزانه و مشارکت نوعی دارایی بدون ریسک است. هرچقدر بازده داراییهای بدون ریسک، پایینتر باشد، انگیزه برای سرمایهگذاری در سایر بازارها از جمله بورس بیشتر میشود. همچنین هر قدر نرخ بازده داراییهای بدون ریسک افزایش یابد، انگیزه افراد برای خروج از بازار سرمایه افزایش مییابد و به این داراییها رو میآورند. اگرچه هنوز نرخ بهره حقیقی به دلیل تورم بالا منفی است اما ادامه رند افزایش نرخ بهره بینبانکی میتواند بازار سرمایه را در معرض خطر قرار دهد کما اینکه در شرایط کنونی که نرخ بهره بینبانکی در مسیر صعودی قرار دارد بازار سرمایه نیز قطعا به این نرخ واکنش نشان میدهد. پایین و بالا رفتن نرخ بهره بینبانکی نتایج متفاوتی دارد. به طور کلی زمانی که تورم افزایش مییابد نرخ بهره بینبانکی را نیز افزایش میدهند تا کمی انقباض در تسهیل مالی ایجاد شود. با این اقدام مسیر تورم کمی کاهشی میشود. در مقابل، زمانهایی که خطر تورم وجود ندارد، پایین آوردن نرخ بهره بینبانکی در کشورهای پیشرفته نوعی سیاست انبساطی است که رشد و رونق را در پی دارد. از طرفی با افزایش نرخ بهره بین بانکی علاوه بر نقش ضدتورمی، رکود نیز به وجود خواهد آمد و با کاهش این نرخ علاوه بر رونق، احتمال افزایش تورم را نیز به دنبال دارد. البته باید توجه داشت در ایران عوامل بسیار مهمتری بر رونق تولید و تورم تأثیرگذار بوده و نرخ بهره تأثیر جزئی در این مسائل دارد.
افزایش نرخ بهره بینبانکی و تعمیق رکود؟!
افزایش نرخ سود بینبانکی با هدف کنترل تورم در اقتصادی که گرفتار رکود تورمی شده است میتواند نقش آشفتهساز داشته باشد چرا که اگرچه تلاش بانک مرکزی کنترل نرخ تورم است اما از سوی دیگر سیاست انقباضی میتواند موجب تعمیق رکود و در نهایت بحران تولید شود.
اما فرهاد نیلی اقتصاددان بر این عقیده است که اقتصاد ایران اکنون در شرایط رکودی قرار ندارد و در مورد نرخ بهره سیاستی میگوید: مهمترین جزو سیاست پولی و کنترل تورم این است که به منظور لنگرکردن نرخ تورم فردا، باید امروز نرخ بهره افزایش یابد. بانک مرکزی، تورم فردا را برآورد کرده و در صورتی که از هدف تورمی بالاتر باشد، باید امروز نرخ بهره سیاستی (همان نرخ بهره شبانه بانک مرکزی در بازار بین بانکی) را افزایش دهد. اگر بانک مرکزی نتواند نرخ بهره مزبور را افزایش دهد، در این صورت در بازار بین بانکی با مازاد تقاضا مواجه خواهیم شد که ناشی از نرخ بهره فریز یا تثبیت شده و تقاضا پاسخ داده نشده است. تورم امروز اقتصاد ایران که سهم تورم تجارتپذیر آن بیشتر از تجارتناپذیر است، چند ویژگی مهم دارد: تواتر بالایی دارد و تقریبا هر روز در کلیه اقلام کالایی سبد هزینه خانوار قابل مشاهده است در حالی که سایر اقلام هزینهای تجارتناپذیر مانند هزینه خدمات درمانی از تواتر افزایشی مشابه کالاها برخوردار نیستند. همبستگی تورم با نرخ ارز بالا، و رابطه علّی میان آنها از تورم به نرخ ارز است نه برعکس. همبستگی تورم و نرخ ارز نامتقارن است یعنی با افزایش نرخ ارز، تورم بالا میرود ولی با کاهش نرخ ارز، تورم کاهش پیدا نمیکند. سهم تورم تجارتپذیر در دهکهای پایین نسبت به دهکهای بالا بسیار بیشتر است که در نهایت باعث افزایش نرابرابری میشود. اکنون در بدنه دولت نیز اراده همسو و هماهنگی درخصوص نرخ بهره بین بانکی وجود ندارد. در حالی که برخی از مسئولان دولتی تمایل به افزایش نرخ بهره دارند تا از این طریق انقباض ایجاد کرده و از تورم جلوگیری کنند؛ برخی از مسئولان درخصوص ربوی بودن نظام بانکی و لزوم تغییرات اساسی در آن صحبت میکنند. این افراد با نرخ بهره بین بانکی مخالف بوده و به دنبال کاهش آن هستند. آنچه که واضح است این است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران نرخ بهره از حالت ابزار سیاستگذاری خارج شده و بیشتر نقش آشفتهکننده در اقتصاد را پیدا کرده و این موضوع به دلیل بحرانهای ساختار در اقتصاد کشور است. حتی افزایش نرخ بهره بیبانکی آن طور که در گذشته مشاهده شده تقریبا تاثیری پایدار بر کنترل نرخ تورم ندارد و اکنون در کوتاهمدت این نرخ ارز است که تبدیل به یک مؤلفه تاثیرگذار در جهشهای تورمی شده است. حتی با وجود کاهش نرخ ارز اما خبری از کاهش تورم کالایی نیست که دلیل ان به انتظارات تورمی در اقتصاد ایران باز میگردد.