گروه اقتصاد کلان: «احسان سلطانی» تحلیلگر مسائل اقتصادی کاهش بهرهوری را نتیجه مستقیم مهاجرت نیروی کار متخصص میداند و بر این عقیده است که با کاهش بهرهوری اقتصاد ایران نیز کوچکتر خواهد شد.
به گزارش «تجارت آنلاین»، روند فزاینده مهاجرت نیروی کار یکی از چالشهای اساسی ایران امروز است و این روند به ویژه از زمان فیلترینگ گسترده اینترنت شدت بیشتری گرفته و نیروی کار متخصص در حوزه تکنولوژی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. آمارهای ارائه شده توسط سالنامه مهاجرت ایران نیز این روند ناامیدکننده را تأیید میکند. رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۰، از ۲ برابر شدن میزان مهاجرت ایرانیها در طول ۳۰ سال گذشته خبر داده بود. حالا آخرین بررسیهای این رصدخانه نشان میدهد که با کاهش امیدواری اجتماعی، کاهش ثبات اقتصادی و كاهش آزادیهای اساسی مثل دسترسی به اینترنت آزاد، در کنار وضعیت وخیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، فنر فشرده مهاجرت ایرانیها باز شده و هماکنون مهاجرت عام و تودهوار ایرانیها گسترش یافته است. بر اساس گزارش رصدخانه مهاجرت، ایران در حالی در آستانه یک موج مهاجرتی بزرگ است که سایر کشورهای جهان به سبب رشد فناوری، کمبود نیروی کار و نیاز به جذب سرمایههای انسانی مستعد، نوآور و خلاق در حال رقابت شدید بر سر جذب سرمایه های انسانی نوآور هستند و برای جذب سرمایههای انسانی، در حال تسهیل مقررات جذب مهاجران هستند. طبق گزارش این رصدخانه چند دلیل به عنوان دلایل اصلی مهاجرت ایرانیان مطرح شده که نکته جالب این پژوهش این است که تمامی این دلایل مربوط به اقتصاد کلان کشور و ناامیدی از تحول اقتصادی است. این پنج دلیل شامل شیوه حکمرانی و مملکتداری، بیثباتی اقتصادی و فساد نهادینه کشور، تحریم، نوسان ارزی، تورم و شرایط اقتصادی هستند. پیمایش رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۱ همچنین نشان میدهد که بیش از ۶۰ درصد همه گروههای حاضر در نظرسنجی این موسسه، غیر از گروه پزشکان و پرستاران، تمایل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت دارند. این میل در میان کارکنان، مدیران میانی و همچنین کارآفرینان و مدیران ارشد از سایر گروهها بالاتر بوده و در حدود ۷۰ درصد است. میل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت در میان دانشجویان در سال ۱۴۰۱ نیز نسبت به سال گذشته، با یک درصد رشد به ۶۷ درصد رسیده است. در این بین، تعداد دانشجویانی که گزینه میل به مهاجرت کم و خیلی کم را انتخاب کردهاند، با ۶ درصد افزایش نسبت به سال ۱۴۰۰، بهحدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. آخرین گزارش دپارتمان امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد (UNDESA) در سال ۲۰۲۱ میلادی، نشان میدهد، ایران همچون سال ۲۰۲۰ میلادی در بین ۲۳۲ کشور، رتبه ۵۴ را در مهاجرفرستی دارد. نکته جالب دیگری که در سالنامه ۱۴۰۱ به چشم میخورد شاخص فرار مغزها است. بر این اساس ایران، در سال ۲۰۲۲ میلادی از بین ۱۷۷ کشور در جایگاه ۱۰۶ فرار مغزها قرار دارد.
کاهش رشد اقتصادی با مهاجرت نیروی کار
در همین راستا «تجارت» در گفتگو با «احسان سلطانی» تحلیلگر مسائل اقتصادی به بررسی تاثیر مهاجرت نیروی کار متخصص در ایران بر روی اقتصاد کشور پرداخت. وی در این گفتگو عنوان کرد: «در سالهای گذشته به دلیل شوکهای اقتصادی و نوسانات ارزی، ما با پدیدهای روبهرو شدیم که بر اساس آن نیروی کار با استعداد و تحصیلکرده، امیدی به آینده ندارد. از طرفی نیروی تحصیلکرده آن هم فردی که در دانشگاههای خوب کشور درس خوانده باشد، میبیند با توجه به درسی که خوانده نمیتواند شغلی پیدا کند. اقتصاد کشور دچار دلالبازی و سفتهبازی شده و عملا کسی انگیزه ندارد که بخواهد درآمدی از تخصص خود داشته باشد.». سلطانی در ادامه گفت: «در ابتدای سالهای دهه ۹۰ و قبل از اینکه شوکهای ارزی شروع شود، ارزش دلاری حداقل دستمزد کارگران ۶۰۰ دلار بود و حالا این رقم به ۱۵۰ دلار رسیده است. این موضوع برای حداقل دستمزد است و شرایط برای نیروی تحصیلکرده و متخصص بدتر است. استاد دانشگاه، مهندس و متخصص در این سالها دستمزدشان به یک چهارم و کمتر کاهش پیدا شده است. در واقع شوکهای ارزی باعث شده ارزش حقیقی دستمزدها کاهش پیدا کند. یک استاد دانشگاه در حال حاضر اگر بخواد لپتاپ بخرد، باید حقوق شش ماهش را پسانداز کند. در چنین شرایطی نیروی کار بیانگیزه میشود و بهرهوری کاهش پیدا میکند، به دنبال کاهش بهرهوری هم بهرهوری اقتصادی کم میشود و این موضوع باعث شده که رشد اقتصادی منفی و پایین داشته باشیم.». این تحلیلگر مسائل اقتصادی همچنین در ادامه سخنانش به تاثیر مهاجرت کارگران نیز میپردازد و میگوید: « کارگران به کشورهای همسایه مهاجرت میکنند تا درآمد دلاری داشته باشند و نیروی کار تحصیلکرده و نخبه هم به همین صورت مهاجرت به کشورهای با ثبات اقتصادی را ترجیح میدهد. بنابراین شوکهای ارزی و نوسانات در اقتصاد باعث میشود که کارگر و متخصص هم انگیزه نداشته باشد که این امر هم بهرهوری را کاهش میدهد و هم مهاجرت آنها را سبب میشود. کما اینکه در سالهای گذشته، تعداد دانشجویانی که برای تحصیلات دکترا به آمریکا و کانادا رفتهاند، بهشدت افزایش داشته است. در مجموع هم این اتفاقات باعث میشود که ذخیره نیروی انسانی فعال و موجودمان به شدت کاهش پیدا میکند، تعدادی از آنها انگیزه ندارند که کار کنند و کسانی که میتوانند هم مهاجرت میکنند.» وی میافزاید: « نیروی کاری که در بهترین دانشگاه هم درس خوانده باشد اگر بخواهد در جایی مشغول به کار شود، ۱۵تا ۲۰ میلیون تومان حقوق میگیرد که نصف این حقوق را باید برای اجاره خانه کنار بگذارد و بقیه هم خرج زندگی میشود. با چنین درآمدی فرد اصلا نمیتواند زندگی راه بیندازد و آیندهای برای خودش متصور نیست. بنابراین هرکس که بتواند سعی میکند مهاجرت کند. البته عدهای هم جذب مشاغل دلالی و کاذب و سفتهبازی میشوند که هیچ مابهازایی در اقتصاد ندارد. درواقع در درجه اول مشکلات اقتصادی و بیثباتی منجر به مهاجرت از ایران میشود و در درجه دوم موارد دیگری مانند برخورداری از آزادیهای فردی و اجتماعی میشود.».