مریم کاظمی: خبر کوتاه بود و باورنکردنی. خبری هولناک که صبح تابستانی روز 28 مردادماه را برای جامعه مطبوعاتی و رسانهای کشور به شبی سیاه و تلخ تبدیل کرد.
صبح شنبه ٢٨ مردادماه سال ١٤٠٢ جامعه مطبوعاتي رسانهای و دانشگاهي با شوك خبر ازدستدادن دكتر اصغر نعمتي مدیرعامل یکی از بزرگترین هلدینگهای رسانهای کشور مواجه شد!
خبري كه هر شنونده ای را در بهت و ناباوري فرومیبرد و ميخكوب میکرد. اين چه شوخي بیمزهای است؟ اين خبر نمیتواند صحت داشته باشد. حتماً اشتباهي شده حتماً!
برای کسانی که عکس دکتر نعمتی را با آن لبخند آرام روی لبها در اطلاعیه منتشر شده در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری میدیدند این اتفاق باورکردنی نبود و ابتدا تصور كردند متن تقدير و تشكر هست كه عكس آقاي دكتر نعمتي روي آن جا خوش كرده ولي چندباره متن اطلاعيه را خواندهاند تا بتوانند اين خبر را در ذهن خود هضم كنند. خبر تلخ کوچ دکتر برای دوستدارانش و کسانی که او را میشناختند هولناک و باورنکردنی بود و کسی نمیتوانست به خود بقبولاند قلب مهربان و پر از شور زندگی دکتر نعمتی از حرکت بازایستد.
زندهیاد دكتر نعمتي فردی معمولي نبود. هركسي كه با ايشان حتي يكبار مواجه میشد مجذوب منش، اخلاق و برخورد سرشار از محبت و انسانيت او میشد. دكتر نعمتي براي زندگي صاحب مكتب بود، مكتب انسانيت، ارزش و اخلاق، سختکوشی و ممارست. دكتر نعمتي پس از ٣٠ سال فعاليت فرهنگي، دانشگاهي و رسانهای ثابت كرد كه میتوان با حفظ چارچوب اخلاقمدارانه و سلامت مالي و اقتصادي و بدون اجحاف در حق همكاران رسانهای و كاركنان زيردست، بدون زدوبندهاي مالي، خبر فروشي و بسياري از این دست بیاخلاقیها كه در فضاي كاري رسانه میبینیم، با موفقيت و محبوبيت و اعتبار مثالزدنی به جلو حركت كرد و با همه گروهها و جناحها دوست و همراه بود. صادقانه قلم میزد و مشكلات مردم از مباحث اقتصادي گرفته تا فرهنگي و اجتماعي و سلامت، همواره دغدغه ايشان بود. دكتر نعمتي به هيچ ارگان و سازماني وابسته نبود بلكه كاملاً مستقل و با تكيه بر همت و تلاش شبانهروزی خود تا اينجا پيش آمد.
دكتر نعمتي فعالیت رسانهای خود را از يك ماهنامه شروع كرد و اكنون يكي از بزرگترین بنگاههای رسانهای كشور را از خود به جا گذاشت كه شامل هفت ماهنامه، دو هفتهنامه، دو روزنامه، چندين سايت خبري اطلاعرسانی، انتشارات كتاب و چاپخانه اي مجهز و به روز و بزرگ است.
در مكتب دكتر نعمتي علاوه بر موارد مورد اشاره، تربيت نيروي انساني در حوزه رسانه هم به چشم مي خورد. نيروهايي كه با او چندين سال كار مي كردند و درس مي گرفتند و مي آموختند و با كمك و همراهي ايشان رسانه خود را پايه گذاري مي كردند و از دكتر نعمتي جدا شده و تبديل به رسانه اي مستقل در اين حوزه شده و به مسير خود ادامه مي دادند. دكتر نعمتي لحظه اي از كمك و مشورت به كاركنان سابق خود كه اكنون مديران رسانه خودشان بودند، فروگذار نكرد.
در مكتب دكتر نعمتي اشتباه کارکنانش گناهی نابخشودنی نبود بلکه از آن به عنوان تجربه ای گرانبها یاد می کرد که باید پلی برای موفقیت های بعدی باشد. وقتي یکی از افراد مشغول در سازمان يا حتي بيرون از آن با اشتباه خود ضربه اي چه به لحاظ مالي و چه به لحاظ كاري به سيستم وارد مي كرد، ايشان با اينكه بسيار متأثر و متعجب مي شد كه چرا اين اتفاق افتاد و چه چيزي باعث بروز اينگونه اشتباه در سیستم مي گردد، ولي با اين حال باز هم درنهايت احترام و به دور از تحقير يا تخريب افراد خاطي، سعي در اصلاح شرايط و امور داشت و با توافقي دوطرفه موضوع را فيصله مي داد. رفتاری که سبب می شد تا هلدینگ رسانه ای دکتر پویاتر از همیشه و موفق تر از روز قبل به راه خود ادامه داده و در فضای سخت و پر از تنش این روزهای مطبوعات و رسانه چراغ اطلاع رسانی و آگاهی بخشی را روشن نگاه دارد.
اينها گوشه اي از خصوصیات و جهان بینی کاري و حرفه اي دكتر نعمتي بود ولي شخصیت و خصوصیات اخلاقی دکتر تنها در قامت مدیری موفق خلاصه نمی شد، او همچون سنگ صبوري براي اطرافيان، همكاران، دوستان و پرسنل خود بود تا جاييكه اگر کارمندی مشكلات خانوادگي داشت به ايشان مراجعه مي کرد. اگر مشكلات اقتصادي بود باز هم همه به ياد دكتر نعمتي مي افتادند. در طول اين سالها شاهد بودم كه چندين زندگي خانوادگي را از فروپاشي نجات داد. چارچوب خانواده براي دكتر نعمتي مقدس بود و همواره در تلاش براي وصل افراد و كمك به حل مشكلات چه از نوع خانوادگي و چه اقتصادي بود. او همواره نور اميد را در دل اطرافيان خود روشن مي كرد و وجودش سرشار از عشق به زندگي، محبت و مهر بود.
دكتر نعمتي از صبحگاه تا شامگاه همراه و در كنار نيروهاي خود بود و پا به پاي همه ما از مرارتها، مجاهدتها و تلاشهاي خستگي ناپذيري برخوردار بود. همواره در هر كار جمعي و تيمي پرسنل، خود در صف اول حضور داشت و هيچگاه نخواست كه نگاهی از بالا به کارکنانش داشته باشد تا ثابت كند رئيس مجموعه است. همین سجایای اخلاقی او را به دوستی صادق و همکاری بزرگوار و مدیری کاربلد تبدیل کرده بود. او ذاتاً خود قابل احترام و ستايش بود. در اتاق كار دكتر نعمتي همواره به روي همه باز بود و از پايين ترين تا بالاترين سطح همكاران در برابر ايشان از احترام يكسان برخوردار بودند. حضور پرسنل بيست سال پيش در مراسم خاكسپاري و ترحيم آن مرحوم خود گواه اين نكته است.
بی شک اگر بخواهم از مكتب زنده یاد دكتر نعمتي بنويسم چند جلد كتاب هم كم است. دكتر نعمتي همچون باران رحمتي بود كه بر سر اطرافيان خود بدون هيچ چشمداشتي مي باريد و زندگي آنها را سرشار از بركت، اميد، اطمينان، شور و سرزندگي مي كرد. باران رحمتي كه زلال، خالص، هميشه جاري و بخشنده بود تا روز 28 مردادماه که مرد باراني بالاخره آسماني شد…
بی شک راه و رسالت دكتر نعمتي ادامه خواهد يافت و همه ما جملگي در سايه آموزش هاي حرفه اي و اخلاقي ايشان و با ايمان و اخلاص، قطار پرسرعت اين بنگاه رسانه اي كه ماحصل دهه ها تلاش خستگي ناپذير، بي وقفه و صادقانه او مي باشد را همچنان در حركت و پويا نگاه داشته و به مسير ادامه خواهيم داد. انشالله…