محسن خلیفه
فعال رسانه ای
سلام . خوبید ؟
صدا ضعیف و لرزان بود : سلام ...
تا آمدم از ارسال روزنامه برای اعلام وصول سوال کنم ، سنگینی و اندوه پاسخ سلام ، میخکوبم کرد .
- اتفاقی افتاده ؟
- دکتر نعمتی فوت شدن ...
وصدای هق هق گریه که از گوشی بیرون جهید و مثل غباری غلیظ ، نشست روی وجودم .
آشنایی با او در حد یک جلسه دو سه ساعته بود و در همان دیدار چنان شیفه منش ومرامش شدم که انگار سالهاست میشناسمش .
حرف هایش بوی امید داد و هنوز مشامم از آن رایحه پر بود. روی بودنش حساب کرده بودم برای انتشار روزنامه ای که در این وانفسا ، شدنی و ماندنی به نظر نمی آمد. کتاب تجربه هایش را بی منت گذاشته بود روی طاقچه خانمان .
این خبر اما بد جوری برای لحظاتی در استیصال واگذاشت ما را .
دکتر اصغر نعمتی رفت . کسی که مانده بود پای کار رسانه و چه ماندنی که سخت جانی می خواهد در این زمانه .
چند نفر مثل او باقی مانده اند ؟ تمام وجود رسانه های کشور داغدار است و نگران که بی او ، چقدر این عرصه حس خالی بودن دارد .