حمیدرضا شکوهی
روزنامه نگار
هضم برخی خبرها سخت و دشوار است؛ بهویژه اگر خبر درگذشت فردی نیک باشد و باز هم بهویژه اگر درگذشت آن فرد غیرمترقبه باشد... حدود دو دهه از آشنایی من با دکتر اصغر نعمتی میگذرد. طی این مدت بیش از یک سال سابقه همکاری نزدیک و تنگاتنگ با ایشان داشتم و در بقیه این سالها، یا همکاری دورادوری داشتیم یا همیشه به نحوی در ارتباط بودیم. همین که طی دو دهه با ایشان ارتباط داشتم که فقط کمی بیش از یک سال آن رابطه کاری و مالی روزانه بوده، بهخودیخود اثبات میکند که آنچه موجب ارتباط من با ایشان شده بود، نه رابطه کاری، بلکه رابطه دوستانه بوده است. اکنون که چند روزی از درگذشت نابهنگام و شوکآور دکتر اصغر نعمتی میگذرد، بهعنوان فردی که حدود پنج سال است با مجموعه رسانهای ایشان، همکاری مالی و کاری ندارم و صرفاً با شخص ایشان ارتباط داشتم، وظیفه خود دانستم به یادشان بنویسم، تا حداقل در گوشهای از یک رسانه ثبت شود که چه فردی را با چه ویژگیهای منحصربهفردی از دست دادیم.
شخصیت دکتر اصغر نعمتی را میتوانم به دو بخش تقسیم کنم. بخش اول، شخصیت اخلاقی ایشان که کمنظیر بود. بهعنوان فردی که بیش از 21 سال سابقه کار رسانه دارم به جرئت میتوانم بگویم تعداد افراد شبیه به ایشان از لحاظ اخلاقی و شخصیتی در بین مدیران رسانهها بسیار اندک است. نزد هر فردی در مطبوعات، نام دکتر اصغر نعمتی را بیاورید، قبل از هر چیز به یاد شخصیت محترم و اخلاق نیک ایشان میافتد. در این باره بیشتر نمیتوان گفت چراکه هر فردی که ایشان را دیده باشد تصدیق میکند.
اما بخش دوم شخصیت ایشان، شخصیت کاری و حرفهای او بود. بهعنوان فردی که علاوه بر سابقه کار رسانهای، در حوزه روزنامهنگاری هم تحصیل کردهام، گواهی میدهم کمتر فردی به تخصص، درایت و توان ایشان در حوزه رسانه دیدهام. ایشان از کار رسانه، نه چشمداشت سیاسی داشت و نه چشمداشت مالی. فقط میخواست یک هلدینگ تأثیرگذار رسانهای داشته باشد. نه از رانت سیاسی بهرهمند بود و نه به دنبال رانت مالی بود. بدون هیچ نگرش سیاسی، چندین نشریه تأثیرگذار و روزنامه و پایگاه خبری ایجاد کرد و در کنار آن، چاپخانهای تأسیس کرد تا مجموعه افق رسانه پویا، یک مجموعه کامل رسانهای باشد. او مجموعهای را بدون وابستگی به دولت و حزب و جناحی و با تلاش خود بهعنوان یک مجموعه خصوصی شکل داد، که بسیاری از مجموعههای حاکمیتی با وجود بهرهمندی از مواهب مالی، موفق به ایجاد مشابه آن نشدند. او، هم گامهای بلندی در جهت اعتلای حوزه رسانه برداشت و هم برای تعداد زیادی از افراد، اشتغال ایجاد کرد. در بیش از یک سالی که با ایشان همکاری داشتم، به چشم خود دیدم که باوجود عدم برخورداری از بودجههای دولتی و با وجود مشکلات مالی فراوانی که بر رسانهها حاکم بود، تلاش میکرد حق و حقوق کارکنان مجموعه خود، از کارگران چاپخانه گرفته تا نیروهای اداری و خبرنگاران و روزنامهنگاران و حتی مشاوران رسانهای را تمام و کمال پرداخت کند. قدرشناسی نسبت به کارکنانی که به نحوی در مجموعه رسانهای ایشان تلاش کردند، از مهمترین ویژگیهای دکتر اصغر نعمتی بود که من کمتر در رسانههای ایران دیدهام.
واقعیت آن است که مجموعهای که ایشان با وجود تمام دشواریهای کار رسانهای در ایران و مشکلات مالی بنا نهاد و هر سال آن را توسعه داد، بسیار ارزشمند است چراکه مجموعهای برآمده از یک تفکر رسانهای مستقل و بدون برخورداری از رانت و حمایتهای پیدا و پنهان است و این ارزش کار ایشان را صدچندان میکند. ساده بگویم؛ اگر ایشان واحدهای ساختمانی را که به رسانههای خود اختصاص داده بود اجاره میداد، هم دردسر و استرس کمتری میکشید و هم درآمد بسیار بالایی کسب میکرد. اما آنچه باعث شد تا روز آخر، به دنبال تقویت مجموعه رسانهای افق پویا باشد، فقط عشق به کار رسانه و عشق به مجموعهای بود که از نقطه صفر بنا گذاشته بود. چنین فردی شایسته تقدیر و احترام است؛ هرچند تنها میتوان افسوس خورد که ایشان دیگر در بین ما نیست. آرزو میکنم چراغی که ایشان روشن کرده تا سالیان سال، روشن بماند و هر سال درخشان تر از قبل در عرصه رسانهای کشور بدرخشد. روحش شاد و یادش گرامی.