احسان فدایی
کارشناس حوزه لوازم خانگی
تولیدکنندگان اگر بخواهند شـــرایط روبهرشدی را برای خود ترسیم کنند و نگاه توسعهای برای آینده داشته باشند و بازار را از سطح داخلی به جهانی گسترش دهند؛ چارهای جز رقابت با برندهای معتبر بینالمللی در گروههای خود ندارند و اگر در دورهای برندهای نامآشنایی چون ارج و آزمایش از گردونه رقابت و تولید حذف شدند دلیلش نبود نگاه به آینده بود و بر این .. باور بودند که ماندنی هستند، بازار در اختیارشان است و مردم مجبورند که هرچه تولید میکنند را بخرند ولی باید در نظر گرفت که برای مصرفکننده مزیتهای رقابتی چون قیمت، تکنولوژی، تنوع، جذابیت بصری و کارکرد محصول مهم است. اگر شرکت و برندی نتوانست دوام بیاورد به دلیل واردات بیرویه نبوده و مشکل آن برند داخلی، نداشتن برنامهای برای ماندن، همگامی و همسویی با بازار بوده است. اگر اکنون شاهد حضور برندهای داخلی در بازار هستیم و حرفی برای گفتن دارند نتیجه رقابتهایی است که با برندهای خارجی در دهه۸۰ و نیمه دهه۹۰ داشتهاند. اگر به واردات به عنوان فرصت نگریسته شود باعث مشود که در این فضا شرکت مجبور به مدیریت هزینه، تحقیق و توسعه شود و در نتیجه به مرور زمان میتواند با شرایط خود را تطبیق دهد و مزیتهای جدید رقابتی ایجاد کند. اگر به این سمت حرکت کنیم که جلوی واردات را بگیریم باعث میشود که فضای تولید را در یک فضای گلخانهای مسموم پیش ببریم و در این فضا یک مراقبت غیرمنطقی شکل گیرد و برند داخلی در مواجهه با فضای بیرون گلخانه و طبیعی، آسیبپذیر میشود. به دلیل همین فضای گلخانهای است که همچنان میبینیم که بعد از گذشت ۵سال از ممنوعیت واردات کالای مشابه، بازهم دغدغه تولیدکننده ما، واردات محصول است؛ خب سوال اینجاست که تا چه زمانی باید روند بدینگونه باشد؟ درست است که ممنوعیت واردات به صورت رسمی و قانونی شکل گرفته است اما میبینیم که کالای قاچاق به وفور در سطح کشور قابل دسترس است. ما با وضع این قانون مسیر قانونی واردات و رفع نیاز جامعه را بستیم اما مسیر غیرقانونی به دلیل سودآوری بسته نمیشود چراکه عوارض، گمرکی، مالیات و مولفههایی که تولید درگیر آن است در این روند وجود ندارد. در قاچاق کالا ارز پایه از کشور خارج میشود و کالا با ارز آزاد به فروش میرسد و از طرفی قاچاقچی درگیر موضوع خدمات پسازفروش هم نیست و چون به صورت نقدی هم بفروش میرسد دغدغه چک هم ندارد؛ با این توضیحات مشخص میشود بازار کشش خود را دارد. در این بازار، یک طرف سودآوری قاچاقچی است و در سوی دیگر تقاضا و سود مردم به دلیل قیمت پایینتر و برند بودن محصول؛ زمانیکه این دوعامل قدرتمند در کنار تولید گران محصولات داخلی قرار گرفت بازار در دست برندهای قاچاق شده به کشور قرار گرفت. سودآوری کالای قاچاق باعث به وجود آمدن اجناس تقلبی هم شد بدین صورت که اجناس با نام برندهای معتبر خارجی اما تقلبی در بازار رواج یافت و مصرفکننده بیاطلاع از این موضوع اقدام به خرید میکند چون محصولات تقلبی با ویژگیهای بسیاری وارد بازار میشود و مشتریپسند است اما خریدار بعد از مدتی که از خرید کالا گذشت به دلیل نبود گارانتی و شرکت خدماتدهنده گرفتار میشود. ممنوعیت واردات اصلا کمکی به تولید نکرد و به چهار ضلع صنعت که شامل تولید، توزیع، مصرف و دولت(که هزینههای خود را از این پروسه تامین میکرد) ضربه زد. هرچه واردات قانونی ممنوعیت پیدا کند آسیب صدچندانی وارد خواهد کرد.