پیام الیاس کردی
کارشناس بازار سرمایه
در خصوص اثرات گواهی سپرده ۳۰ درصدی بر بازار سرمایه به نظر میرسد دلیل بانک مرکزی از انتشار این گواهیها، جمعآوری پولهای درشت یعنی مبالغی بالای ۵۰۰ میلیارد تومان بوده است؛ در حالیکه بررسیها نشان میدهد که این مبالغ در هفتههای گذشته و به صورت سراسیمه در بازارهایی نظیر طلا و ارز ورود کردند که انتظارات تورمی را برای سال جدید بیش از پیش افزایش خواهند داد. در این میان، جذب نقدینگی دولت از این طریق میتواند تا حدی هیجانات بازارهای موازی را کنترل کند.
بانک مرکزی در انجام این طرح تا حدی موفق بوده است، این اقدام بانک مرکزی را، واکنشی در مقابل افزایش قمیت دلار میتوان برشمرد؛ چراکه بخشنامه و جزئیات آن در هالهای از ابهام است؛ اما بعضی از بانکها از اتمام سقف مجاز خود خبر داده و برخی دیگر نیز نرخ شکست را ۲۲ درصد اعلام کردند.
بخشنامه متقنی در خصوص نرخ شکست و سایر ابهامات این گواهیها منتشر نشده است؛ ضمن اینکه علاوه بر نرخ شکست، امکان و یا عدم امکان وام گرفتن بر روی این گواهیها نیز میتواند حائز اهمیت باشد و سرمایههای بیشتری را جذب کند. نرخی که بانک مرکزی برای گواهیهای سپرده اعلام کرده، چیز جدیدی نیست؛ چراکه برخی بانکها بهطور ضمنی این سود را تضمین کرده، ضمن اینکه صندوقهای درآمد ثابت تا نزدیکی این اوراق، بازدهی را نصیب سرمایهگذاران خود میکردند. سایر اوراق مانند اوراق گام، بازدهی مشابه گواهی سپرده خاص بانک مرکزی را دارا بودند؛ اما نکتهای که این ابزارها را از گواهی سپرده خاص ۳۰ درصدی بانک مرکزی متمایز میکند، قدرت نقدشوندگی است. این پارامتر با توجه به چرخش پول بین بازارها برای سرمایهگذاران از اهمیت بیسیار زیادی برخوردار است تا بتوانند بعد از شناسایی بازار هدف، سریعا سرمایه خود را انتقال بدهند؛ بنابراین مجموع این دلایل سبب شد تا تاثیر منفی بر بازار سرمایه نداشته باشد.دو دلیل تامین نقدینگی جهت هزینههای پایان سال و پوشش و تحقق eps پیشبینیشده توسط برخی هلدینگها، شاهد افزایش عرضه از اواسط بهمن هستیم؛ این در حالی است که الیاس کردی نظری متفاوت داشت و گفت: با توجه به حجم ۴ هزار ۸۰۰ میلیارد تومانی ارزش معاملات در هفته گذشته، دغدغه تامین مالی از طریق بازار سرمایه وجود ندارد. در حال حاضر جانی در بازار وجود ندارد که شاهد افزایش عرضهها باشیم؛ این بدان معنا است که به آدم بی جان بستری شده، دستور به شرکت در دو ماراتن را داد که قاعدتا اصلا شدنی نیست. به عقیده من سیاستگذار به جای تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه، به سمت نرخگذاری میرود که به مراتب کار آسانتری است؛ چه در خصوص نرخ خوراک و چه در خصوص مالیات، اهرم راحتتری برای تامین نقدینگی در اختیار دولت قرار دارد. البته در همه جای دنیا تامین مالی از طریق بازار سرمایه انجام میشود ولی متاسفانه در کشور نه علاقه و نه توانایی برای انجام این کار وجود ندارد.