حسین عبدی
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه جایی در اولویتهای دولت ندارد؛ این مسئله از خیلی جنبهها ثابت شده است، هم از بعد تأمین مالی و هم از بعد بحث افزایش تولید در برنامههای دولت؛ به عبارتی بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است، یعنی مسئولان امر خیلی وقتها صبر کردند تا بهصورت تبلیغاتی از بازار سرمایه برای اینکه نظر عموم مردم را جلب کنند.استفاده کنند، ولی در اقداماتشان هیچ اقدام حمایتی از بازار سرمایه نداشتند.
علیرغم اینکه بازار سرمایه میتواند به عنوان یک اهرم بسیار مؤثر و مفید در بحث تولید همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ایفای نقش کند، اما در برنامههای دولت جایی نداشته و دولت چه از بعد سیاستهای انقباضی و چه از بعد تأمین مالی از بازار سرمایه چندان تمایلی به رونق بازار سرمایه نداشته و آن را به عنوان یک مانع تورمی در فضای خود میبیند. به همین خاطر خیلی وقتها برای کسری بودجه دست در جیب شرکتها میکند، خوراک را افزایش میدهد و در این میان بحث حاملهای انرژی، مالیاتها و قوانین یک شبه برای وضع مالیات برای خیلی از صندوقهای سرمایهگذاری را هم داریم.
این موارد همگی به چشم بازار سرمایه یک مانع برای تولید به حساب میآید، بنابراین این دستورالعملها یا اعمالی که از دولت دیده میشود، هیچ کدام بحث حمایت از تولید و بازار سرمایه نیست، ولی بدون شک بهصورت تبلیغاتی همیشه صحبت میشود که بازار سرمایه مفید و مؤثر است.
همیشه در اقتصاد واقعی اعتقاد داریم که باید مالکیت بخش خصوصی به بخش خصوصی واقعی سپرده شود. در حال حاضر ۸۰ درصد شرکتهای بازار سرمایه در مالکیت دولت قرار دارند و اگر دولت از بحث مالکیت خیلی از شرکتها بیرون آید، بدون شک بخش خصوصی میتواند به خیلی از قوانین ناعادلانهای که از سوی دولت وضع میشود، اعتراض کند.
زمانی که جیب دولت خالی میشود نیم نگاهی به افزایش نرخ خوراک خیلی از شرکتها و افزایش خیلی از ورودیهای این شرکتها دارد، اما وقتی بخش خصوصی قوی باشد دولت نمیتواند هر کاری که میخواهد، انجام بدهد؛ بنابراین اگر بخواهیم واقعا به چشم دلسوزانه به اقتصاد نگاه کنیم، اقتصاد ما باید واقعی و خصوصی شود، اما اگر اقتصاد دولتی بماند و همین وضعیت رانتی و دولتی ادامه پیدا کند، هیچ وقت امیدی نخواهیم داشت که بازار سرمایه به معنای واقعی بتواند به تولید کمک کند و صرفا زمانهایی که ابر تورم و افزایش نرخ ارز داریم، این بازار هم همگام با او رشد خواهد کرد.