با شهادت ابراهیم رئیسی هشتمین رئیسجمهوری ایران و ناتمام ماندن دوره دولت سیزدهم، به زودی انتخاباتی زودتر از موعد برای انتخاب نهمین رئیسجمهوری در کشور برگزار خواهد شد. براساس جدول زمانبندی که وزارت کشور، مطابق با اصل۱۳۱ قانون اساسی برای برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده است، انتخابات ریاستجمهوری زودهنگام در تاریخ هشتم تیرماه۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. این انتخابات در شرایطی برگزار خواهد شد که بهدلیل محدودیت زمانی، در عمل نامزدهای احتمالی ریاستجمهوری وقت چندانی برای تبلیغ نخواهند داشت و از همین رو کارشان برای جلب نظر رایدهندگان سخت خواهد بود. در این بین شاید این انتظار که دولت چهاردهم ادامه راه دولت سیزدهم باشد کار را برای کاندیداهایی که میخواهند برای انتخابات بعدی وارد رقابتهای انتخاباتی شوند، سخت میکند؛ امری که طی روزهای گذشته از سوی برخی مقامات کشور تکرار و بر آن تاکید شده است.
طبق قانون انتخابات، ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری از ۱۰خرداد ماه آغاز و تا ۱۴خرداد ماه ادامه خواهد داشت. در ادامه شورای نگهبان از روز ۱۵تا ۲۱خرداد به بررسی صلاحیت نامزدها میپردازد. اسامی نامزدهای نهایی روز ۲۲خرداد اعلام و کاندیداها از ۲۳خرداد تا ۶تیرماه برای تبلیغات فرصت خواهند داشت. درنهایت انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری نیز روز ۸تیرماه برگزار میشود و نامزد پیروز سکان پاستور را بهدست میگیرد. براساس خبرهایی که به «دنیایاقتصاد» رسیده تاکنون حضور سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، محسن رضایی برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی تقریبا نهایی شده است. محمدباقر قالیباف نیز در انتظار نتایج انتخابات هیات رئیسه و نشستن بر کرسی ریاست مجلس است و لذا هنوز به جمعبندی نهایی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نرسیده است. علی لاریجانی نیز که با رد صلاحیتش در انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰به یکی از شگفتیهای تاریخ انتخابات ریاستجمهوری درکشور بدل شد، ظاهرا در انتظار سیگنالی برای حضور مجدد در این عرصه است. بنا بر گزارشها، او درصورت دریافت نشانهای مثبت برای حضورش در انتخابات تمایل دارد یکبار دیگر شانس خود را آزمایش کند.
براساس گزارشها، تکلیف محمد مخبر و مهرداد بذرپاش برای حضور در انتخابات هنوز مشخص نیست. این درحالی است که محمد مخبر، پس از شهادت ابراهیم رئیسی بر اساس اصل۱۳۱ قانون اساسی تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری به مدت ۵۰روز بهعنوان جایگزین موقت رئیسجمهور اداره کشور را بر عهده خواهد داشت و میتواند یکی از گزینههای مطرح برای تصدی پست ریاستجمهوری باشد. از سوی دیگر اخبار و اطلاعات از حضور احتمالی سیدپرویز فتاح که هماکنون بهعنوان رئیس ستاد اجرایی فرمان امام فعالیت میکند و سابقه ریاست بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی را در کارنامه خود دارد، حکایت میکند. خبرهای رسیده به «دنیایاقتصاد» همچنین حاکی از تمایل مصطفی پورمحمدی بهعنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری است. او نیز سابقه رد صلاحیت و اعتراض و درنهایت تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان در انتخابات مجلس خبرگان۱۴۰۲را درکارنامه خود دارد. محمدرضا عارف نیز ظاهرا تمایل خود رابرای کاندیداتوری اعلام کرده است.
در میان اسامیای که این روزها مطرح است، نام محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه اسبق نیز به چشم میخورد که براساس شنیدهها به جد اعلام کرده است که تمایلی برای حضور ندارد. علیاکبر صالحی نیز اعلام کرده که باتوجه به سنش امکان حضور در انتخابات ریاستجمهوری را ندارد و بنابراین نامش در لیست نامزدهای احتمالی انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری نیست. براساس قانون برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری حداقل سن نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۴۰ و حداکثر سن ۷۵سال در نظر گرفته شده است.
اینکه کدامیک از این اسامی یا افرادی که طی روزهای آتی نامزدی خود را برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اعلام میکنند و موفق به ورود به پاستور خواهند شد، آینده مشخص خواهد کرد؛ اما شواهد نشان میدهد چنانچه شرایط به سمت انتخاب نزدیکترین فرد به تفکر رئیس دولت سیزدهم پیش برود، سعید جلیلی احتمالا شانس زیادی را برای نشستن بر صندلی سلف خود خواهد داشت. در واقع با توجه به اینکه بسیاری از همان روزهای نخست تشکیل دولت سیزدهم، دولت ابراهیم رئیسی را مولود تفکر خاص در جبهه اصولگرایان میدانستند، حالا دست جلیلی رابرای تصدی کرسی ریاستجمهوری بازتر از گذشته میدانند و او را ادامهدهنده تفکر شهید رئیسی توصیف میکنند.
از سوی دیگر میتوان از پرویز فتاح درصورتی که جلیلی پا به عرصه انتخابات نگذارد، بهعنوان یکی دیگر از نمادهای این تفکر یاد کرد. فتاح یکی از افرادی است که به تفکر سعیدجلیلی نزدیک است و آمدن او به میدان رقابتها به عدم حضور پدر این تفکر وابسته است. در واقع با اطمینان میتوان گفت که احتمالا اصلیترین گزینه برای طرفداران ادامه راه رئیسی کسی جز سعید جلیلی نیست و چنانچه پا به میدان رقابتها بگذارد، نامزدی چهرههای مشابه نیز ملغی خواهد شد. از زمانی که شهیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ پیروز شد، خبرها حکایت از آن داشت که دولت سیزدهم از دو هسته اصلی تشکیل شده است.
هستهای با هدایت تفکر سعید جلیلی که برخی منتسبان رئیس جمهوری فقید هدایتکننده این تفکر در دولت بودند و هستهای دیگر که به نوعی منتسب به محمد مخبر و همچنین مهرداد بذرپاش بود. دراین میان ائتلاف امنا که توانست در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بخش مهمی از کرسیهای مجلس را بهدست بیاورد، حاصل ائتلاف این دو هسته بود. «شریان» نیز بهعنوان مهمترین تشکل سیاسی که نمایندگان سطح بالایی در دولت داشت، یکی از جریانهایی بود که به این ائتلاف پیوسته بود.
شریان یکی ازاحزاب جدید اصولگرایان است که سال۱۴۰۱ با محوریت مهرداد بذرپاش تاسیس شد و با ائتلاف با امنا در واقع دوهسته اصلی دولت راتشکیل میدهند. حالا باید دید کدامیک از این دوهسته اصلی میتواند نبض دولت بعدی را به دست بگیرد یا یکبار دیگر ائتلافی میان این دوهسته شکل خواهد گرفت یا نه؟
دراین میان گزینه دیگری نیز مطرح است و آن احتمال حضور جدی محمد مخبر درانتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۳ است. محمد مخبر که تا پیش ازاین معاونت ریاستجمهوری را در دولت سیزدهم برعهده داشت، به نظر میرسد نیم نگاهی به ریاستجمهوری دارد و شاید از دید بسیاری مطلوبترین گزینه برای ریاست دولت چهاردهم باشد. خصوصا انکه او از همه مسائل و مشکلات دولت سیزدهم آگاه است و از این منظر شاید بتواند امور را بهتر از دیگران بهدست بگیرد.
با این حال با توجه به برآیند امور در صورتی که سعید جلیلی نامزدی خودرا اعلام کند، برد مخبر در انتخابات با چالشهایی مواجه میشود؛ خصوصا که شنیدهها از برخی اختلافات او با هسته اصلی تشکیلدهنده دولت خبر میدهند و به نظر میرسد حالا با شهادت ابراهیم رئیسی او مهمترین حامی خود در دولت را از دست داده است. اما اینکه هرکدام ازاین نامزدها تا چه اندازه شانس حضور در عرصه رقابتهای انتخابات را دارند، بستگی به شرایط حاکم بر کشور دارد. در واقع فضای سیاسی کشور با توجه به شهادت ابراهیم رئیسی و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری هنوز شفاف نیست و نمیتوان از حالا تصویر روشنی ازانتخاباتی که قرار است ۸تیرماه برگزارشود، ارائه کرد.