کد خبر: ۲۴۴۳۱۹
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۲

کودتای نرم اردوغان و کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند!

رئیس‌جمهوری ترکیه «پس از پیروزی انتخاباتی در سال ۲۰۰۷، وعده مصالحه و پذیرش مخالفان سیاسی خود را داد، اما کاملاً برعکس عمل کرده و اکنون موفق شده بخش قابل توجهی از جمعیت ترکیه را از خود دور کند.» همین سناریو پس از دستگیری اکرم امام اوغلو، شهردار استانبول، نیز تکرار شد.

به گزارش تجارت نیوز، مارتین ولف، مفسر ارشد اقتصادی در فایننشال تایمز، در مقاله خود با عنوان «جهانی با دو ابرقدرت غارتگر»، مدعی شد که اتحادیه اروپا در چنگالی بین یک ابرقدرت «استخراج‌کننده» و یک ابرقدرت «وابسته» گرفتار شده است: ایالات متحده و چین. همزمان مورنو بارتولدی و مارکو بوتی، دو اقتصاددان با استناد به کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» که در سال ۲۰۱۲ توسط دو برنده جایزه نوبل، دارون عجم‌اوغلو، متولد ترکیه و همکارش جیمز رابینسون، نوشته شده، ایالات متحده را در دسته اول قرار دادند.

چرایی رشد پایدار و ناپایدار

عجم‌اوغلو و رابینسون یک نهاد استخراجی را به عنوان نهادی تعریف می‌کنند که برای استخراج ثروت از زیرمجموعه یک جامعه به نفع زیرمجموعه دیگر طراحی شده است. تصادفی نیست که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، اخیراً در اواخر سپتامبر در کاخ سفید از دیداری صمیمانه با رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، لذت برد. یک ضرب‌المثل ترکی وجود دارد که مصداق این دیدار است: «دیگ، در خود را پیدا کرده است.»

فارغ از این‌ها باید گفت: «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: خاستگاه‌های قدرت، رفاه و فقر» اثری پیشگامانه است که از اصلی‌اش حول این محور تعریف شده که رشد و رفاه اقتصادی ماحصل نهادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر است، در حالی که نهادهای استثماری معمولاً منجر به رکود و فقر می‌شوند.

نهادهای فراگیر، هم مستلزم کثرت‌گرایی، حاکمیت قانون و فرصت‌های اقتصادی موجود برای بخش وسیعی از جامعه هستند و آن را حفظ می‌کنند. اما رشد اقتصادی تحت رهبری سیستم استثماری، به عنوان مثال، با تکیه بر برده‌داری، ساختار ارباب- رعیتی یا استعمار، امکان‌پذیر است اما پایدار نیست. چنین سیستم‌هایی با بی‌ثباتی سیاسی، جنگ‌های داخلی و درگیری‌های داخلی مشخص می‌شوند که در نهایت می‌تواند منجر به سقوط‌شان شود.

چرا انقلاب‌ها لزوما موفقیت‌‍آمیز نیستند؟

«چرا ملت‌ها شکست می‌خورند»، که بر اساس پانزده سال کار تحقیقی تدوین و نگاشته شده، نسخه‌ای تجویزی نیست، بلکه تجربی است و مرجعی عمیق و قابل استناد قلمداد می‌شود. به عنوان مثال، در این کتاب به امپراتوری‌های روم و آزتک، تمدن مایا و کشورهای متنوعی مانند بریتانیا، ایالات متحده، روسیه، کره، ژاپن، چین، آمریکای جنوبی و کشورهای جنوب صحرای آفریقا پرداخته شده است. همزمان نقش مشروط تاریخ نیز لحاظ شده که با مقاطع حساسی مانند طاعون سیاه، انقلاب باشکوه انگلستان در سال ۱۶۸۸، انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه مشخص می‌شود؛ متغیرهایی که منجر به توسعه جوامع فراگیر از نظر سیاسی و اقتصادی شدند.

تدوین‌کنندگان این کتاب جبر تاریخی را رد کرده و معتقدند، یک انقلاب یا تحول سیاسی موفق لزوماً به تغییر به سمت بهتر شدن منجر نمی‌شود. انقلاب بلشویکی نمونه خوبی است. همچنین، حرکت به سمت نهادهای فراگیر می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد. گلاسنوست و پرسترویکا زمینه را برای قدرت گرفتن پوتین در روسیه هموار کرد.

اردوغان به دنبال چیست؟

ترکیه نمونه بارز همان مصادیقی است که در بالا بدان اشاره شد. فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکست آن در جنگ جهانی اول منجر به ایجاد جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ به رهبری ژنرال ترک مصطفی کمال شد که بعدها به عنوان «آتاتورک» مورد ستایش قرار گرفت. لغو خلافت و معرفی جمهوری سکولار زمینه را برای دوره‌ای از اصلاحات غرب‌محور فراهم کرد.

با این حال انتخاب حزب عدالت و توسعه (AKP) در سال ۲۰۰۲ به رهبری شهردار سابق استانبول، اردوغان، با هدف بازگرداندن نقش دین در زندگی عمومی معادلات را تغییر داد. در دهه ۱۹۸۰، فتح‌الله گولن، یک امام ترک، و پیروانش شبکه‌ای از مدارس را در ترکیه با همین هدف تأسیس کردند. تا پایان دهه ۱۹۹۰، این شبکه گسترش یافت و مدارس و منافع تجاری در سراسر جهان را نیز در بر گرفت. گولن که در ابتدا متحد حزب عدالت و توسعه بود، با اردوغان اختلاف پیدا کرد و همین تنش‌ها منجر به آن شد که اردوغان این جنبش را به ادعای کودتای نافرجام ۲۰۱۶ هدف قرار داده و پاکسازی در قوه قضائیه، ارتش و خدمات شهری را کلید بزند.

هدف اردوغان پیروی از مربی خود، نجم‌الدین اربکان، پدر اسلام سیاسی در ترکیه، و ایجاد هژمونی این ایدئولوژی بر ترکیه است. مانع نهایی، اپوزیسیون سکولار، CHP (حزب جمهوری‌خواه خلق)، تأسیس شده توسط آتاتورک، است که او در حال تضعیف آن است.

کودتای آرام اردوغان

کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» به «قانون آهنین الیگارشی» رابرت میشل، جامعه‌شناس آلمانی، اشاره دارد که می‌گوید رهبران جدیدی که رهبران قدیمی را با وعده تغییرات اساسی سرنگون می‌کنند، اغلب نتیجه‌ای جز همان نتایج قبلی به بار نمی‌آورند. با این حال، نویسندگان خاطرنشان می‌کنند که همه تغییرات اساسی محکوم به شکست نیستند. این خطری است که ترکیه اکنون با آن مواجه است. 18 سال پیش، در روزنامه دیلی‌نیوز ترکیه (که اکنون حریت نام دارد) در مورد «انقلاب آرام اردوغان» یادداشتی نوشته و اشاره شد که مشخصه اکثر انقلاب‌ها این است که به افراط کشیده می‌شوند. این مورد در ترکیه در سال ۱۹۲۳ و دوباره در سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاد. در ژوئیه ۲۰۱۳، در رابطه با اعتراضات پارک گزی، بر این نکته تاکید شد که «مشخصه و قدرت جامعه ترکیه آن است که همگن نیست و شامل پیشینه‌های قومی و مذهبی متنوعی است. از همین رو تلاش کمالیست‌ها برای قرار دادن همه دستاوردهای آتاتورک در یک قالب شکست خورد، همانطور که تلاش دولت حزب عدالت و توسعه نیز شکست می‌خورد.

رئیس‌جمهوری ترکیه «پس از پیروزی انتخاباتی در سال ۲۰۰۷، وعده مصالحه و پذیرش مخالفان سیاسی خود را داد، اما کاملاً برعکس عمل کرده و اکنون موفق شده بخش قابل توجهی از جمعیت ترکیه را از خود دور کند.» همین سناریو پس از دستگیری اکرم امام اوغلو، شهردار استانبول، نیز تکرار شد.

آزمون بزرگ ترکیه

اردوغان با کثرت‌گرایی مشکل دارد و ترکیه به رهبر جدیدی نیاز دارد که بتواند سبک‌های زندگی و عقاید مختلف را هماهنگ کند. اکرم امام اوغلو برای این منظور مناسب است، به همین دلیل از نامزدی‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۳ جلوگیری و در ماه مارس بازداشت شد. اردوغان قصد دارد قدرت را حفظ کند، رخدادی که منجر به برکناری شهرداران حزب جمهوری‌خواه خلق و تلاش او برای کنترل حزب شده است. اوغلو و رابینسون به موفقیت لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا در تشکیل یک ائتلاف گسترده و مترقی در برزیل اشاره می‌کنند، فرآیندی که باید در ترکیه تکرار شود. به همین دلیل، تصمیم دادگاه آنکارا در ۲۴ اکتبر در مورد مشروعیت تصمیم حزب جمهوری‌خواه خلق برای انتخاب اوزگور اوزل به عنوان رئیس حزب در اکتبر ۲۰۲۳، می‌تواند عامل تعیین‌کننده‌ای در این باشد که آیا ترکیه سرانجام به ورطه استبداد فرو خواهد رفت یا خیر.

برچسب ها: ترکیه
آخرین اخبار