به گزارش تجارت آنلاین، مدیر کمیته فنی فناوری اطلاعات (ساختار متناظر ISO/IEC JTC1 در ایران)، مقاله ای با عنوان خانه در آتش را به رشته تحریر در آورده که نقدی است بر نقش صنعت فناوری اطلاعات در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و توجه به اثر کربنی (Carbon Footprint) این حوزه که در هیاهوی انقلاب دیجیتال و نوآوری های حیرت انگیز آن، فراموش شده است.
علی آذرکار در خصوص این مقاله می گوید:
این مقاله زمانی نوشته شد که سران کشورهای جهان در «کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد ۲۰۲۱»، موسوم به COP26، در نوامبر ۲۰۲۱ در اسکاتلند گرد هم آمدند تا به بررسی مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی جهان بپردازند. در این نشست، بوریس جانسون، نخستوزیر وقت بریتانیا، خوشبین بود و مدعی شد که اگر این یک مسابقه فوتبال بود، جهان ۵ بر ۳ یا ۵ بر ۲، مسابقه را به تغییرات اقلیمی میباخت؛ در حالی که چند روز ۵ بر ۱ بود. این در مجموع، حاکی از نگرانی سران کشورهای جهان در خصوص تغییرات اقلیمی بود. در حالی که رهبران چین بر سر اینکه هدف کاهش گرمایش زمین ۵/۱ درجه سانتیگراد باشد یا ۲ درجه سانتیگراد چانهزنی میکردند، دیگر کشورها در تلاش برای رسیدن به کاهش غیرقابل تصور ۲۸ گیگاتنی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ هستند؛ در این شرایط بهراحتی میتوان از آنچه وجود دارد غافل ماند. به نظر میرسد فراموش کردهایم در چه شرایط فاجعهباری قرار داریم و آیا اصولاً قصد داریم سیاره را برای زندگی آیندگان حفظ کنیم؟
انجمن ماشینهای محاسب (ACM) گزارشی را اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی منتشر و به سیاستگذاران و بازیگران حوزه رایانش نقش این حوزه را در تولید گازهای گلخانهای گوشزد کرد. در این گزارش تاکید شده که سرمایهگذاریهای این حوزه باید با توجه به هزینههای تولید گازهای گلخانهای ناشی از آن، انجام شود. اگر چه توسعه و کاربرد فناوریهای دیجیتال مهم و در عین حال اجتنابناپذیر است، ولی باید توجه داشت که اگر همین روند فعلی ادامه داشته باشد، امیدی به کاهش آنها در این حوزه وجود ندارد.
در حال حاضر، تخمینها از اثر کربنی حوزه رایانش بسیار متغیر است و موافقین و مخالفین، بر سر اینکه کدام تخمین به واقعیت نزدیکتر است، اختلاف دارند. به عنوان نمونه، بیان شده که میزان مصرف انرژی مراکز داده جهان بین ۱% تا ۳% (کل انرژی تولید جهان) است، ولی اینها هم تخمینی بیش نیستند. به هر تخمینی در خصوص اثر کربنی حوزه گستردهای مانند شبکههای رایانهای و مراکز داده یا تجهیزات پردازشی باید بیشتر به دیده شک نگاه کرد. میتوانیم ادعا کنیم که سهم جهانی انتشار گازهای گلخانهای حوزه رایانش حدود ۸/۱ تا ۸/۲ درصد است؟ و حتی چیزی فراتر از آن؛ حدود ۹/۳ درصد. در میان این اختلافات، بهتر است حد بالا گرفته شده تا مسئولیتمان را در قبال موضوع بیشتر حس کنیم. با این حال، اختلاف بین ۸/۱ و ۹/۳ ماموریت ما را به شکل بنیادی تغییر نمیدهد: میزان انتشار گازهای گلخانهای توسط حوزه رایانش باید به فوریت و به شکل قابل ملاحظهای کاهش یابد.
اگر چه طبق یک منطق مرسوم به نظر میرسد کاهش گازهای گلخانهای از طریق استفاده از تجهیزاتی که کارایی بیشتری دارند، قابل دستیابی باشد. ولی واقعیت بر عکس آن است. منحنی روند رایانش طی نیم قرن گذشته همواره صعودی بوده، حتی اگر تجهیزات کاراتری (در حوزه ارتباطات، پردازش و ذخیرهسازی اطلاعات) تولید و استفاده شده باشد. تولید تجهیزات کاراتر به معنی افزایش میزان انتشار کربن است. واقعیت این است که بسیاری از راهحلهای حوزه رایانش از نظر کربن «مازاد» هستند. اگر چه برخی راهحلها با هدف کاهش کربن تولید و استفاده میشوند، ولی اغلب آنها به منظور ارائه خدمات بهتر تولید و ارائه شده و منافع زیستمحیطی ندارند. اگر چه افراد مسئولیتپذیر، تلاش دارند اثر کربنی خود را به روشهایی مانند استفاده از برق خارج از ساعت اوج بار مدیریت کنند، ولی در حوزه رایانش کماکان نیاز به استفاده از پردازندههای بیشتر و توسعه زیرساختهای رمزارز بوده که به شکل روزافزونی در حال افزایش است. در غیاب یک محدودیت خارجی، بعید است این حوزه برای کاهش اثر کربنی خود کاری انجام دهد. با این حال، کاراییهای ارائه شده توسط فناوری حوزه رایانش میتواند نقشی حیاتی در استمرار عملکرد آن، در آیندهای که با محدودیت منابع روبرو است، ایفا میکند.
یکی دیگر از موضوعات ناامیدکننده در خصوص این بحران، این است که ما برای دههها میدانستیم که برای حل آن چه باید انجام دهیم: کنار گذاشتن سوختهای فسیلی و روی آوردن به انرژیهای تجدیدپذیر. اگر چه موضوع در ظاهر درست به نظر میرسد، ولی باید به دو نکته توجه داشت: اول اینکه جابجایی در تغییر منابع انرژی یک شبه قابل انجام نیست؛ و دوم اینکه، ساخت خود تجهیزات مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر هم حجم قابل توجهی گازهای گلخانهای تولید خواهند کرد. علاوه بر آن، تاثیرات مخرب زیستمحیطی ناشی از استخراج مواد خام اولیه برای ساخت این تجهیزات هم باید مد نظر قرار گیرد. بنابراین، یکی از راهکارهای مواجهه با این بحران، استفاده کمتر از انرژی است؛ یعنی ساخت تجهیزات کمتر، پردازش و ذخیرهسازی کمتر دادهها و مدیریت انرژی در حوزه رایانش.
برخی شرکتهای بزرگ فناوری علاقه دارند اعلام کنند که «کربن خنثی» هستند. به عنوان مثال، گوگل ادعا میکند که در سال ۲۰۰۷ کل میراث کربنی خود را حذف کرده است. این ادعا که گوگل از ۲۰۰۷ تا کنون هیچ سالی انتشار کربنی نداشته، گمراه کردن افکار عمومی است. برعکس، شرکت حدود ۲۰ میلیون تنی را که از آن زمان تا کنون منتشر کرده، با پرداخت هزینه برای جذب گاز طبیعی، «جبران» کرده است. به هر حال، جبران کردن از هیچ بهتر است، ولی نه به اندازه حذف آنها در مرحله اول.
وقتی جف بزوس (مدیرعامل آمازون) در کنفرانس فوق پرداخت ۲ میلیارد دلار را به منظور انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای تعهد میکند، به جای اینکه این کار را یک اقدام خیرخواهانه تلقی کنیم، باید آن را همان طور که هست ببینیم: «بازپرداخت بدهی به بشریت.» اجازه بدهید شفاف صحبت کنیم: اقتصاد دیجیتال با عدم توجه به این موضوع، درآمد زشتی را برای تعداد انگشتشماری از افراد تولید کرده است.
بدون وجود یک محدودیت خارجی در خصوص اثر کربنی (که باید خوشایند حوزه رایانش هم باشد)، باید به نقش فناوری دیجیتال در بحران اقلیمی به شکل جدی فکر کنیم. کارهای داوطلبانهای در این حوزه توسط افراد مختلف انجام شده و خواهد شد ولی این سطح از التزام به نظر میرسد در مقیاس مشکلی که با آن مواجه هستیم، به قدر کافی جسورانه نباشد. آیا ما به عنوان یک بخش اهداف اقلیمی خود را بر یک مبنای علمی تهیه و تدوین کردهایم؟ برای مدت مدیدی، حوزه رایانش توانسته بدون توجه به پیامدهای مرتبط توسعه یابد؛ در واقع از نوعی آزادی برخوردار بوده که به دیگر بخشها داده نشده است. به عنوان مثال، خدمات اینترنتی بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی و اجتماعی آن میتواند تولید و عرضه شود، در حالی که طراحی و ساخت زیرساختهایی مانند ساختمان، نیازمند داشتن مجوزهای لازم است. بخش رایانش به شکل قابل توجهی در انجام مسئولیتهای خود عقب مانده است.
اگر درصدهای واقعی را کنار گذاشته و نگاهی به روندها داشته باشیم، مشاهده میشود که اثر کربنی حوزه رایانش به شکلی که در سایر بخشها غیرقابل تصور است، در حال افزایش است. واقعیت این است که تغییرات اقلیمی به عنوان یک مورد کاربرد مثبت برای راهحلهای دیجیتال بیشتر و اثر کربنی حتی بیشتر هم شده باشد. از این موضوع به عنوان «استثناگرایی دیجیتال» یاد میشود؛ ایدهای که طبق آن تمام زیادهرویهای حوزه رایانش صرفاً به دلیل ظرفیت منحصربهفرد آن برای افزایش بهرهوری و ایجاد سود موجه و قابل توجیه است. مثالهای فانتزی از تاثیرات مثبت فناوری دیجیتال وجود دارد که هنگام توجیه جایگاه برتر این فناوری در جامعه، به آن استناد میشود. تولید سود به خودی خود ضامن فواید اجتماعی نیست؛ به ویژه هنگامی که رشد اقتصادی به بهای از دست رفتن سیاره زمین باشد.
به نظر میرسد یادآوری این نکته لازم است که فناوری دیجیتال و بخش رایانش از اینکه باید انتشار گازها را به شکل قابل توجهی کاهش دهد، معاف نیست. به جای اینکه تصور شود رایانش میتواند مسیری را به سوی آینده بهتر خلق کند، شجاعانهترین و قهرمانانهترین اقدامی که این بخش میتواند اتخاذ کند، این است که با اولویت دادن سیاره زمین بر منافع خود، از خود خویشتنداری و راهبری نشان دهد.
منبع:
Bran Knowles et. al., “Our House Is On Fire”, Communications of the ACM, Vol. 65. No. 6, June 2022