امیرعلی ابوالفتح
کارشناس مسائل آمریکا
زمانی که موسسات افکارسنجی در آمریکا از رأیدهندگان درباره دغدغههای انتخاباتی و انتظارات آنها از نامزدها سوال میکنند، به صورت کلی بحث سیاست خارجی در این میان جایگاهی ندارد و عموماً آنها به دنبال مسائل داخلی هستند. آنها مباحثی مربوط به معیشت، اشتغال سقط جنین (به عنوان یک موضوع ایدئولوژیک) و مسائل اینچنینی را مورد نظر دارند و اساساً این موضوعات برای آنها اهمیت دارد. در نهایت با گذر از این مسائل، موضوع سیاست خارجی را زیر ذرهبین میبرند. این در حالیست که عموماً پس از مسائل داخلی و موضوعاتی که به آن اشاره شد شاید پروندههایی مانند اوکراین و خاورمیانه که هماکنون در جریان هستند برای رأیدهندگان آمریکایی مهم قلمداد شود. واقعیت این است که موضوع غزه چندان برای رأیدهندگان آمریکا مهم نیست اما میتواند بر روی افکار و رأی عربتبارها یا مسلمانان آمریکا در موقع رأیدهی تاثیر بگذارد که در نهایت این وضعیت شرایط را برای کمپین دموکراتها سختتر خواهد کرد. نکتهای که در این میان باید به آن اشاره شود این است که حامیان فلسطین صرفاً مسلمان نیستند بلکه ممکن است مسیحی، لائیک و حتی یهودی باشند اما باید توجه شود که در کنار حامیان فلسطین، یهودیانی که طرفدار اسرائیل هستند اهمیت پیدا میکنند و میزان قابل توجهی از رأیدهندگان آمریکا را به خود اختصاص میدهند؛ چراکه حدود ۸۰ درصد از یهودیان آمریکا عموماً به دموکراتها رأی خواهند داد و این برای کامالا هریس و تیم وی اهمیت زیادی دارد. اینکه بگوییم دموکراتها در این انتخابات شکست میخورند یا به دلیل عدم حمایت مسلمانان در انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر پیروز نمیشوند موضوعی است که نمیتوان آن را با قطعیت تایید کرد؛ چراکه دموکراتها در سطح کلان ایالات متحده طرفداران یهودی زیادی دارند. از منظر دیگر باید توجه شود که در داخل حزب دموکرات یک فشار مشخص بر جو بایدن و کامالا هریس در قبال پرونده جنگ در غزه وجود دارد اما در داخل حزب جمهوریخواه چنین فشاری وجود ندارد و حداقل دونالد ترامپ در خصوص سیاستهای اعلامی حزبش در قبال اسرائیل بسیار تندتر از دموکراتها ظاهر شده است. در کل باید متوجه بود که حزب جمهوریخواه با مواضع ترامپ به نفع اسرائیل و حمایت از آن هیچ مشکلی ندارد و حتی در برخی از لایههای این حزب از این تفکر او حمایت میشود. نکته مهم این است که باید در مورد ترامپ در حین انتخابات و همچنین در صورت پیروزی و به قدرت رسیدن مجدد، تمایز قائل شد و اساساً شعارهای او در این دو جایگاه تفاوتهای بسیار زیادی با یکدیگر خواهند داشت. او شاید در شرایط کنونی برای جلب نظر رأیدهندگان و به خصوص یهودیان آمریکا شعارهای تندتری را مطرح کند اما اگر به قدرت برسد دیگر نمیتواند به عنوان رئیسجمهوری ایالات متحده خارج از ساختارهای کلی این کشور حرکت کند. حتی اگر کامالا هریس هم در انتخابات نوامبر پیروز شود نمیتواند آنگونه که میخواهد و میگوید در خارج از ساختار اقدام بیشتری انجام دهد. بر همین اساس هر یک از دو نامزد در صورت پیروزی نمیتوانند برخلاف مصلحتسنجیهای مورد نظر ساختار بالادستی ایالات متحده گام بردارند.