کد خبر: ۲۳۹۳۵۳
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۷
کارشناسان ارشد مسائل بین‌الملل در گفت‌‌وگو با تجارت حوادث جدید منطقه را ارزیابی کردند

جایگاه ایران در تحولات سوریه

تحولات اخیر در سوریه در شرایطی صورت می‌گیرد که کشورهای ایران، روسیه و ترکیه در توافق کاهش تنش را در آستانه امضا کرده بودند. حالا در بدعهدی‌ای آشکار شاهد هستیم که نیروهای تحت الحمایه آنکارا جنگی بزرگ را علیه دولت دمشق آغاز کرده‌اند. در یک سوی ماجرا، گروه تروریستی هیات تحریر شام مدعی هستند که کنترل حلب را در دست گرفته‌اند. اما در سوی مقابل دولت سوریه این ادعا را رد و اعلام کره که همچنان درگیری‌ها در جریان است.

جایگاه ایران در تحولات سوریه

گروه سیاسی: معادلات میدانی بحران سوریه به شکلی دور از انتظار بعد از 7 سال بار دیگر تغییرات بزرگی را به خود دیده است. آخرین تحولات میدانی جدی را می‌توان به سال 2017 ارجاع داد؛ زمانی که ارتش سوریه با حمایت کامل ایران و سوریه به صورت دومینوار موفق شد، پیروزی‌ها بزرگ را در برابر تروریست‌ها کسب کند. اما درچند روز گذشته شاهد هستیم که گروههای تروریست تحت حمایت دولت ترکیه که قبلا در ادلب حضور داشتند، حملاتی گسترده و برق‌آسا را برای پیشروی در استان‌ها حلب و ادلب در پیش گرفته‌اند.
به گزارش «تجارت»، تحولات اخیر در سوریه در شرایطی صورت می‌گیرد که کشورهای ایران، روسیه و ترکیه در توافق کاهش تنش را در آستانه امضا کرده بودند. حالا در بدعهدی‌ای آشکار شاهد هستیم که نیروهای تحت الحمایه آنکارا جنگی بزرگ را علیه دولت دمشق آغاز کرده‌اند. در یک سوی ماجرا، گروه تروریستی هیات تحریر شام مدعی هستند که کنترل حلب را در دست گرفته‌اند. اما در سوی مقابل دولت سوریه این ادعا را رد و اعلام کره که همچنان درگیری‌ها در جریان است.
در جدیدترین اطلاع‌رسانی رسمی، ارتش سوریه دیروز شنبه اعلام کرد که نبرد شدیدی با تروریست‌ها در شهر حلب برای متوقف کردن پیشروی آنها در جریان است و نیروهای مسلح سوریه با آرایش دوباره و تکمیل شدن روند ورود نیروها و ادوات نظامی تقویتی، خود را برای ضد حمله و بیرون راندن تروریست ها از این شهر آماده می کنند. در مقابل دولت ترکیه در اطلاع‌رسانی‌ای هر گونه دخالت در تحولات میدانی اخیر سوریه را رد کرد.
با وجود تمام این تفاسیر اکنون برای افکار عمومی و ناظران سیاسی این مساله جدی قابل طرح است که بازیگران و دست‌های پشت پرده در اقدامات اخیر گروههای تروریستی کدام کشورها هستند؟ همچنین، مساله جدی‌تر این است که آینده درگیری‌ها به چه سمتی پیش خواهد رفت و جمهوری اسلامی ایران باید چه راهبردی را در قبال تحولات آتی در پیش بگیرد؟ «تجارت» به منظور بررسی این مسائل مهم، با عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک، استاد دانشگاه و سفیر پیشین ایران در مجارستان و نروژ و اردشیر پشنک، کارشناس ارشد مسائل منطقه و پژوهشگر ارشد مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه گفت‌وگو داشته است.

فرجی‌راد: تحولات اخیر سوریه مکمل آتش‌بس در سوریه هستند
عبدالرضا فرجی‌راد در ارتباط با تحولات میدانی اخیر در سوریه که شهر حلب را در آستانه سقوط قرار داده، تاکید کرد: «باید توجه داشت که تحولات اخیر یکباره نبوده بلکه از ماههای قبل آمادگی‌ها برای این حملات صورت گرفته است. ترکیه با در اختیار قرار دادن پهپادها و تجهیزات پیشرفته نظامی در تقویت این گروهها نقشی اساسی داشته است. همچنین، آنکار نقش اصلی را در ایجاد اتحاد و انسجام میان گروههای معارض که شامل دهها جریان هستند، داشته است.»
وی افزود: «واقعیت امر این است که تحولات لبنان و آتش‌بس اخیر یک مکمل نیاز داشت. این مکمل را اسرائیل، آمریکا، فرانسه، کشورهای عربی، ترکیه و شاید روسیه می‌خواستند. در این بین، ترکیه که در مقاطع مختلف فرصت‌طلبی خود را اثبات کرده، قصد دارد از خلاء به وجود آمده ناشی از جنگ‌های یک سال گذشته نهایت بهره‌برداری را داشته باشد. اردوغان به خوبی از این موضوع اطلاع دارد که وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی دولت جدید دونالد ترامپ، به شدت حامی کردها هستند. لذا او قصد دارد در 6 هفته باقیمانده بتواند تحولات را در راستای منافع آنکار پیش ببرد و به نوعی بتواند دغدغه‌های خود را در ارتباط با کانتوهای کردی شمال سوریه رفع کند. اردوغان در چند سال اخیر تلاش زیادی داشت که از هر طریق ممکن بتواند با بشار اسد تنش‌زدایی کند اما هر بار دولت دمشق به او دست رد زد. چرا که اسد معتقد بود برای تنش‌زدایی در ابتدا باید نیروهای ارتش ترکیه از این کشور خارج شوند. در نتیجه به نظر می‌رسد آنکارا فرصت را معتنم شمرده تا هم منافع خود را پیش ببرد و هم به نوعی از بشار اسد انتقام بگیرد.»

جایگاه ایران در تحولات سوریه

حمله به حلب در نتیجه توافقات بزرگ منطقه‌‌ای و بین‌المللی صورت گرفته است
این کارشناس مسائل ژئوپلتیک در ارتباط با اهداف بازیگران مختلف از نقش‌آفرینی در تحولات اخیر سوریه گفت: «اسرائیلی‌ها بیش از هر موضوع دیگری در پی آن هستند حلقه ارتباطی سوریه با نیروهای مقاومت در سرزمین‌های اشغالی را قطع کنند. لذا به نظر می‌رسد آن‌ها در پی پذیرش این موضوع از سوی بشار اسد هستند. ترکیه نیز قصد دارد در شرایطی که دیگر حزب‌اللهی برای حمایت از دولت بشار اسد وجود ندارد، دایره نفو خود را در سوریه بیش از بیش افزایش دهد. در سطحی دیگر، به نظر می‌رسد ولادیمیر پوتین نیز به نوعی با ترکیه و اردوغن کنار آمده است. در چند سال اخیر دولت روسیه به شدت نیازمند آنکارا شده است. بخش بزرگی را انرژی مسکو و نیز نیازهای روزمره روسیه در وضعیت تحریم، از سوی ترکیه تامین می‌شود. در نتیجه به نظر نمی‌رسد که روسیه گرایشی به تقابل با ترکیه و نیروهای تحت‌الحمایه‌اش داشته باشد.»
فرجی در ادامه تصریح کرد: « رویکرد دونالد ترامپ مبنی بر ضرورت پایان‌ جنگ‌ها و بحران‌ها در منطقه قبل از روی کار آمدن در کاخ سفید، در تحولات میدانی اخیر بی‌تاثیر نبوده است. مجموع این رویکردها نشان می‌دهد تحولات اخیر نشان‌گر نوعی تقسیم منافع میان قدرت‌های بزرگ منطقه و جهانی است. مهم‌ترین نمود این امر تماس تلفنی دو هفته قبل اردوغان با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور سوریه و نیز فرستادن نمایندگانی به اسرائیل است که البته رسانه‌ای نشد. به نظر می‌رسد توافقاتی در پست پرده صورت گرفته است. این احتمال وجود دارد که وعده‌هایی نیز به روسیه برای محفوظ بودن جایگاهش در سوریه داده شده باشد. با نظر به تمام این ملاحظات باید اظهار داشت که تحولات اخیر سوریه نتیجه یک کار اطلاعاتی، امنیتی و نتیجه ماهها مذاکره و همکاری نیروهای مختلف بوده است.»

بازیگران دخیل خواهان سهم‌خواهی از بشار اسد هستند
سفیر پیشین ایران در مجارستان و نروژ در بخشی دیگر از گفته‌های خود تاکید کرد: «روند تحولات نشان می‌دهد که احتمالا حلب به طور کامل تحت کنترل گروههای تروریستی قرار خواهد گرفت. اما بعد از این رخداد بازیگران دخیل می‌خواهند مواضع بشار اسد را مورد ارزیابی قرار دهند. این‌که آیا بشار اسد بعد از این تحول حاضر به پذیرش خواسته‌ها و مطالبات بازیگران مختلف است یا خیر؟ اسرائیل می‌خواهد بداند که آیا بشار اسد حاضر به پذیرش قاعده قطع حمایت از حزب الله از کانال سوریه است؟ ترکیه نیز می‌خواهد بداند که آیا بشار اسد، حاضر است دغدغه آن‌ها در مورد کانتون‌های کردی را مدنظر قرار دهد؟ باید پذیرفت که حمایت‌های از دولت دمشق به شدت تضعیف شده و بر خلاف ماههای گذشته دیگر نمی‌تواند از موضع قدرت تصمیم بگیرد. در این سکوت کشورهای عربی نیز به نوعی از تضعف محور مقاومت، ابراز خرسندی می‌کنند. اگر بشار اسد حاضر شود منافع تمامی بازیگران را تامین کند، احتمالا جنگ در نقطه کنونی متوقف می‌شود اما اگر دمشق رویکرد مقاومت را در پیش بگیرد، استراتژی توسه اشغال‌گری اتخاذ خواهد شد.»

احتمال در پیش گرفتن سیاست براندازی وجود دارد
عبدالرضا فرجی راد، در بخشی دیگر از اظهارات خود در ارتباط با احتمال اتخاذ رویکرد تغییر نظام سیاسی و براندازی از طریق جنگ اظهار داشت: «بر این باور هستم که بازیگران دخیل در دور جدید درگیری‌ها در سوریه، این موضوع را در اختیار بشار اسد قرار داده‌اند. نگاه آن‌ها این است که اکر اسد منافع آن‌ها را تامین کند، به باقی ماندن یک قدرت ضعیف در دمشق رضایت خواهند دارد اما اگر منافع بازیگران مختلف را تامین نکند، احتمالا استراتژی برانداری از طریق جنگ در پیش گرفته می‌شود.

ایران باید حمایت از بشار اسد را هوشمندانه انجام دهد
این استاد دانشگاه در بخش پایانی اظهارات خود در ارتباط با راهبرد مناسب برای ایران در میانه جنگ اخیر اظهار داشت: «در ابتدا باید توجه داشت یکی از ضامن‌های اصلی حفظ بشار اسد در قدرت حزب الله لبنان بود. حالا که حزب الله وجود ندارد، یک ایران باقی مانده و یک ارتش سوریه ضعیف. به طور حتم ایران برای حمایت ار ارتش و دولت سوریه در وضعیت کنونی کار بسیار دشواری دارد. باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در سوریه از دولت بشار اسد حمایت می‌کند. البته باید توجه داشت این حمایت تا زمانی باید ادامه داشته باشد که توانی در میدان نیز باقی بماند. در صورتی که ارتش سوریه عقب بنشیند، ایران نباید بیش از اندازه هزینه بدهد.»

اردشیر پشنگ: کُردها می‌توانند برگ برنده ایران در حلب شوند!
اردشیر پشنگ در ارتباط با تحولات اخیر در استان حلب سوریه به «تجارت» گفت: «ناتوانی دولت مرکزی سوریه و بازیگران بزرگ فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای برای دستیابی به یک فرمول با رضایت نسبی بازیگران مختلف داخلی باعث شده است، ماهیت این رقابت‌ها از 2011 تا به امروز یک وضعیت بُرد-باخت داشته باشد، بدین معنی که موفقیت یک جناح به معنای ناکامی و شکست جناح مقابل است و چون هیچیک از طرفین قدرت تسلط بر دیگری را نداشته این امر باعث تبدیل شدن پیروزی‌های نظامی به پیروزی‌های موقت و تاکتیکی شده است و لذا همواره در نقاط مختلف سوریه می‌توان انتظار وقوع تحولات پیش‌بینی نشده و سریع را داشت درست به مانند سرنوشت حلب طی این روزها.»
وی افزود: «اما در رابطه با تحولات سریع میدانی در حلب که به ضرر ارتش سوریه و جمهوری اسلامی ایران در جریان است به نظر می‌رسد از یک‌سو این تحولات محصول توقف و شکست در مذاکرات دو جانبه میان آنکارا و دمشق طی ماه‌های اخیر و از سوی دیگر محتملا ناشی از توافقات پشت‌پرده میان آنکارا با مسکو -حامی استراتژیک دولت بشار اسد- است؛ در این بین تحولات منطقه‌ای همچون درگیری‌های اسرائیل با حماس، حزب‌الله و ج‌اایران نیز باعث شده تا محتملا تل‌آویو نیز به نوعی از آشفتگی و درگیری‌های جدید در شمال سوریه استقبال کند. عدم‌حمایت جدی روسیه از نیروهای مستقر در حلب و سپس حملات نه چندان موثر نیروی هوایی این کشور نیز، برخی گمانه‌زنی‌ها مبنی بر گرفتن چراغ سبز روسیه توسط ترکیه را تقویت می‌کند.

جایگاه ایران در تحولات سوریه

سقوط حلب در تبانی محتمل آنکارا – مسکو!
پژوهشگر ارشد مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در بخش دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «قطعا تحولات میدان سوریه متاثر از توافقات بازیگران غیرسوری است و همانطور که می‌دانیم وضعیت فعلی سوریه شبیه ایران در دوره‌ی قاجاریه است که شمال آن تحت اختیار روسیه و جنوب آن تحت امر بریتانیا بود و هیچ تحولی بدون اذن و در نظر گرفتن منفعت این دو بازیگر ممکن نمی‌شد. در سوریه هم همانطور که می‌دانیم حدود 30 درصد خاک سوریه در کنترل نیروهای کُرد مورد حمایت آمریکاست، بیش از 50 درصد خاک هم در اختیار ارتش سوریه که حمایت روسیه و ایران را پشت سرش دارد می‌باشد و مابقی هم در اختیار ترکیه و .... قرار دارد. در همین چارچوب و در حلب هم که بخشی است که امنیت آن بر عهده روسیه و سپس ج‌اایران است، طبیعی است اقدام سریع نیروهای معارض سوری بدون رضایت یا عدم‌واکنش متناسب روسیه شدنی نیست، چون حامی اصلی نیروهای معارض آنکاراست و آنکارا هم در حد فاصل سال‌های 2015 و 2016 به نیکی دریافته است زدن منافع روسیه و دشمنی با این کشور هزینه‌های سنگینی بدنبال خواهد داشت. لذا احتمال تبانی مسکو آنکارا بر سر حلب بیش از تبانی آنکارا با تل‌آویو است چرا که تل‌آویو توان و قدرت کافی و انگیزه‌ی لازم در این سطح برای اثرگذاری بر حلب و رویدادهای شمال سوریه را ندارد.

روس‌ها اجازه سقوط حکومت بشار اسد را نخواهند داد
پشنگ در بخشی دیگر از اظهارات خود در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه احتمالی پیشرفت تحولات به سمت براندازی حکومت مرکزی و تصرف وجود دارد، تاکید کرد: «هرچند ظاهرا روسیه در حلب یک کم‌کاری تعمدی کرده است اما لزوما این امر به معنای خالی کردن پشت بشار اسد توسط ولادیمیر پوتین نیست، چون 25 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه به بهانه حمایت از دولت بشار اسد فرصت یافت یکبار دیگر وارد خاورمیانه شود، در نتیجه چنین موقعیت استراتژیکی را با هیچ بازیگر دیگری از جمله ترکیه معامله نخواهد کرد. اما در سطحی پایین‌تر از رقابت‌ها، روس‌ها محتملا از تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی ایران در مناطق شمالی سوریه استقبال می‌کنند. از سوی دیگر بازیگران دیگری نظیر ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در کنار ترکیه خواهان پایان یا دست‌کم کاهش حضور نیروهای وابسته به ایران در سوریه هستند.»

کردهای سوریه می‌توانند برگ برنده ایران در تحولات سوریه باشند
این کارشناس مسائل خاورمیانه در بخش پایانی اظهارات خود در ارتباط با راهبرد مناسب برای ایران در موقعیت کنونی اظهارا داشت: «هرچند ظاهرا ایران روابط نزدیکی هم با ترکیه و هم با روسیه دارد، اما نیک می‌دانیم با هر دو کشور دارای رقابت‌های جدی است و در جاهایی نظیر سوریه و در زمان فعلی تعارض منافع ایران با این دو بازیگر بسیار زیاد است، لذا تضعیف ایران در سوریه یکی از انتفاع‌های مشترک روسیه و ترکیه خواهد بود. طبیعتا در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران بدنبال تقویت خطوط نظامی ارتش سوریه برای جلوگیری از پیشرفت مخالفین بشار اسد است و هم با مسکو در حال رایزنی. اما یکی از نیروهایی که تقویت آنها و نیز تضمین نقش آنها در آینده سوریه می‌تواند برنامه‌های جاه طلبانه و امنیت ستیز اردوغان در ترکیه با موانع جدی مواجه کند، نیروهای کُرد تحت عنوان سوریه دموکراتیک است. نیروهایی که اینک کنترل فرودگاه بین‌المللی حلب را نیز در دست گرفته‌اند، نزدیکی و حمایت از این نیروها ولو در اتحاد با آمریکا هستند و نیز میانجیگری جدی و عملی میان آنها با دولت مرکزی سوریه، می‌تواند موقعیت تضعیف شده‌ ایران در شمال سوریه را تغییر داده و بازی را به ضرر ترکیه تبدیل کند.»

آخرین اخبار