همشهری آنلاین- سمیرا شاهیان: از مسجد جامع گلمکان واقع در میدان امام حسین (ع) راه میافتیم. مسیر را تابلوهای راهنما نشان میدهند، اما جادهای که پیشرو داریم، خاکی و پر از دستانداز است. در همین ابتدای راه با اینکه شیشههای ماشین بالاست، خاک، شامه را پر میکند. جلوتر در قسمتهایی، لایهای از گل و آب سطح راه را پوشانده و رد چرخها در آن عمیق شدهاند که نشان از کوهستانی بودن منطقه دارد. در زمستان، تردد دشوارتر هم میشود. سواریها یکییکی با احتیاط میگذرند، چرخها لیز میخورند و رانندهها فرمان را محکم میگیرند. بعضی از چالهها هم تا نیمه پر از آباند. ماشینهای آفرود اما، بیمکث، از دل گل و سنگ عبور میکنند، ردشان را روی زمین جا میگذارند و از دید دور میشوند.
سپیدارهای بلند دو طرف جاده، تنههای کشیده و بیبرگشان را به آسمان دادهاند. از پیچ جاده که بالا میرویم، کوههای بینالود خود را نشان میدهند، رشتهای که همچون دیواری بلند میان نیشابور و مشهد کشیده شده و قلههایش در زمستان چهرهای متفاوت دارند. این کوهها در بهار سبز میشوند، اما حالا ترکیبی از سفیدی و تیرگی، درهم آمیخته روی دامنههایشان نقش بسته است. باد غبار را از جاده بلند کرده و روی برفهای بعضی قلهها نشانده، برفهایی که دیگر آن سپیدی اول فصل را ندارند. مقصد چشمه سبز است و همچنان باید جاده باریک کنار رودخانه را دنبال کنیم.
در مسیر رودخانه...
رودخانه، مسیر خودش را از میان سنگها باز کرده، پیچوخم خورده و پیش رفته است. در بعضی نقاط، آب آنقدر زلال است که میتوان کف گودالهایی را دید که در بستر آن شکل گرفتهاند. سنگچینهایی که انگار با دقت کنار هم چیده شدهاند، در روشنایی روز، از پشت جریان آرام آب، نمایاناند. جایی که آب کمعمق است، حرکتش نرمتر شده، مثل اینکه روی سطح شیشهای سر بخورد. اما همانطور که مسیر را دنبال میکنی، جاهایی هم هست که آب رنگ عوض کرده، تیرگی گرفته، انگار که چیزی از دل زمین بلند شده باشد و شفافیتش را به هم ریخته باشد.
رودخانهای که در مسیر جاری است، از دل همین کوهها سرچشمه میگیرد و در نهایت، به دریاچه چشمه سبز میرسد. این دریاچه در ارتفاعی حدود ۲۵۰۰ متری از سطح دریا، در دامنه کوه بینالود جای گرفته و آبش حتی در گرمترین ماههای سال هم خنک میماند.
دریاچهای که زنده است
در آسمان، ماه از همان روشنای روز دیده میشود. از پیچها که عبور میکنیم، صدای حرکت آب همراهمان میآید. از جایی به بعد، راه برای خودروها سخت میشود. حالا یا باید موتور کوهستان داشته باشی، یا دل به پیادهروی بدهی. یک ربع، شاید بیست دقیقهای تا چشمه راه مانده است. راه تا چشمه سبز آسان نیست. خودروهای سواری در نقطهای متوقف میشوند. زمین در بعضی جاها سفت و کوبیده، در بعضی نقاط گل نرم است. رد کفشهایی که از اینجا عبور کردهاند، خشک شده، بعضیها عمیق، بعضی سطحی.
بعد، دریاچه نمایان میشود. سطحی یخزده، پهن و آرام. لایهای سخت و درخشان که زیر نور خورشید، سایههای آسمان را بازمیتاباند. رد پاهایی روی یخ دیده میشود، کسانی جرأت کردهاند تا وسط بروند. کنار دریاچه، تابلویی ایستاده، چند خط نوشته که هشدار میدهد عمق زیاد است، مراقب باشید. حالا که یخ بسته، این جمله معنای دیگری پیدا کرده. انگار کسی دارد میگوید آن پایین، چیزی هست، چیزی که هنوز زنده است، فقط منتظر گرم شدن دوباره هواست.
چشمهای که یخ بست
میگویند اگر کسی به چیزی که میخوری نگاه کند، باید تعریفی کنی تا به دلش نماند. اگر این کار را نکنی، بعضیها باور دارند که از برکت میافتد یا دیگر مثل قبل نمیماند. حالا در سرمای اسفند ماه، دریاچه یخ زده است. سطح آب دیگر تکان نمیخورد، موجی رویش نیست، هیچ صدایی از آن شنیده نمیشود. انگار طبیعت در این نقطه متوقف شده. مردمی که سالها برای دیدنش میآمدند، میگویند چنین یخی کمتر در اینجا دیده شده است. بعضیها میگویند شاید به این دلیل که دیگر کمتر کسی دربارهاش حرف میزند، کمتر کسی به آن توجه میکند.
به هرحال زمستان ماندگار نیست. چند ماه دیگر دوباره یخها آب میشوند، چشمه جریان پیدا میکند و مثل همیشه زنده میشود. شاید آن موقع، کسی که به آن نگاه میکند، یادش باشد که دربارهاش چیزی بگوید، تا دیگر این چشم سبز یخ نزند.
بلندترین نقطه بینالود
اینجا، در دامنه شمالی رشتهکوه بینالود، دریاچهای هست که سالهاست آن را «چشمه سبز» مینامند. دریاچهای طبیعی که مشرف بر حوضه آبریز رودخانه گلمکان است و حدود ۲۰ کیلومتری روستای بزرگ گلمکان قرار دارد. مردمی که از گذشته به اینجا میآمدند، این چشمه را «چشم سوز» میخواندند. در برخی متون قدیمی هم نامش «چشم سو» یا «چشم سبز» آمده است. برخی هم باور دارند که چشم سو در شاهنامه، همان چشمهای است که اینجا میجوشد.
چشمهای که در یکی از بلندترین نقاط بینالود، در میان دیوارههای کوهستانی محصور شده است. مساحت آن به ۱۵ هکتار میرسد و آبش همیشه برای آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی استفاده شده است. اینجا، همیشه پر از حرکت بوده؛ از گردشگرانی که برای تفریح میآیند تا کسانی که برای ماهیگیری کنار دریاچه بساط میکنند. حالا که سطح دریاچه یخ زده است گردشگرانی که به ماهیگیری علاقه دارند تا مرکز چشمه رفتهاند و در تلاشند تا به آب و ماهی برسند.
چشمه سبز، همانطور که از نامش پیداست، در ماههای دیگر سال، جایی است که از دل سنگها، آب با فشار بیرون میجوشد. اطرافش چمنزارهای طبیعی رشد میکنند و در تابستان، هوایش از اطراف خنکتر است. اهالی روستاهای پاییندست، سالهاست که از آب آن برای زمینهایشان استفاده میکنند. اما زمستان، چهره دیگری به این دریاچه داده، سطحش یخ بسته، آبهای زیرین بیحرکت شدهاند.
زبالههایی که ناپدید نمیشوند
هوا آرام است. کوهها از هر طرف حلقه زدهاند، و آسمان، میان این حصار، یک تکه آبی است. در گوشهای، بطریهای پلاستیکی، کاغذهای بستهبندی، چند قوطی فلزی روی زمین مانده. زبالهها، که در هیچ جا ناپدید نمیشوند، خودشان را اینجا هم رساندهاند. تهماندههایی که معلوم نیست از کدام گردشگر جا ماندهاند. منطقهای که بکر است، اما بکریاش با این نشانههای آشنا خدشهدار شده. دریاچه و کوه و یخ، آنها را نمیپذیرند، اما اینها راه خودشان را بلدند.
شب دراز و فاصلههای زیاد
رفته رفته تلالوءها رنگ میبازند و خورشید پشت کوهها میرود. در راه برگشت، خانههایی که در مسیر رودخانهاند، چراغهایشان را روشن میکنند. فاصلهها زیاد است، اما نقطههای نور، تاریکی را میشکافند. تنها چیزی که این شب خاموش را همراهی میکند، صدای آب است. انگار که برای کوه و درخت و شبزندهداران روستا قصه بگوید. حتماً همین صداست که سحرها، وقت بیدار شدن، جان تازهای به آدمهای این روستا میدهد. شب، راه را سختتر میکند و هراسها را بیشتر. اگر کسی بیمار شود، اگر کودکی تب کند، اگر زنی دردی را تحمل کند که وقت و زمان نمیشناسد، این جاده، جواب آنها را نمیدهد. فاصله تا اولین مرکز درمانی، فاصلهای نیست که بشود نادیده گرفت. هر چاله، هر دستانداز، هر لحظهای که ماشین روی زمین ناهموار بالا و پایین میرود، میتواند به چشم کسی که درد دارد، بیاید.
در مسیر بازگشت، خودروهای تفریحی کماند. یکیشان که کیلومترها از ما جلوتر است، در پیچ جاده، خطی از نور میکشد، مثل کهکشان دنبالهداری که در این سیاهی، تنهاست. اطراف، کوه است و سکوت و تاریکی. جاده، همچنان خاموش و غریبه با این رفتوآمدهای شبانه باقی میماند و کیلومترها دورتر چشمهای که دوباره یخ بسته است.
فیلم دریاچه چشمه سبز را تماشا کنید: