کد خبر: ۲۴۴۲۲۱
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۱
قاسم ‌محبعلی کارشناس مسائل منطقه در گفت‌وگو با «تجارت» مطرح کرد

ضرورت بازنگری در اولویت‌های سیاست خارجی

امضای توافق شرم‌الشیخ برای اجرای صلح و آتش‌بس در غزه، نقطه عطفی است که می‌تواند تحولات آتی خاورمیانه را تحت تاثیر قرار دهد. این توافق که با طراحی و مدیریت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و حمایت قاطع کشورهای عربی، ترکیه و برخی کشورهای اروپایی همانند فرانسه همراه بود، روند تحولات در منطقه را وارد عصری جدید کرده است.

ضرورت بازنگری در اولویت‌های سیاست خارجی

گروه سیاسی: امضای توافق شرم‌الشیخ برای اجرای صلح و آتش‌بس در غزه، نقطه عطفی است که می‌تواند تحولات آتی خاورمیانه را تحت تاثیر قرار دهد. این توافق که با طراحی و مدیریت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و حمایت قاطع کشورهای عربی، ترکیه و برخی کشورهای اروپایی همانند فرانسه همراه بود، روند تحولات در منطقه را وارد عصری جدید کرده است. اکنون پس از اجرای مرحله نخست، طرح صلح ترامپ، مساله مهم این است که چشم‌انداز آتی تحولات در سرزمین‌های اشغالی و خاورمیانه به چه سمتی پیش خواهد رفت. به گزارش «تجارت»، در میانه تحولات اخیر، دعوت ایران از سوی مصر به نشست شرم‌الشیخ و عدم پذیرش آن از سوی تهران، در روزهای اخیر مورد بحث و اختلاف‌نظر بوده است. بعد از این رخداد، پرسش مهم این است که آیا عدم حضور ایران در این نشست به معنای عدم نقش‌آفرینی در تحولات آتی فلسطین است؟ در سطحی دیگر، تمرکز ترامپ بر موضوع ایران در جریان سخنرانی‌اش در پارلمان رژیم اسرائیل، کانون توجهات را به سوی خود جلب کرده است. این که ترامپ از طرح پیشنهاد صلح و احتمال پیوستن ایران به صلح ابراهیم چه اهدافی داشته است، در مقام یک پرسش مهم قابل پی‌گیری است. همچنین، دیگر پرسش کلیدی این است که جمهوری اسلامی ایران بعد از تغییر و تحولات اخیر در منطقه می‌بایست چه استراتژی را در پیش بگیرد؟ «تجارت» به منظور بررسی این مسائل با قاسم محبعلی، کارشناس مسائل خاورمیانه و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه گفت‌وگو داشته است.

ایران بیشترین حمایت را از گروههای فلسطینی داشته اما ...
قاسم محبعلی، در بخش ابتدایی اظهارات خود در ارتباط با جایگاه ایران در آینده تحولات فلسطین بعد از عدم حضور در نشست شرم‌الشیخ اظهار داشت: «طی سال‌های گذشته به وضوح ایران همواره در مناقشات و درگیرها حضور داشته اما در هنگام توافقات غایب بوده است. اگر منافعی در صلح وجود داشته، نصیب دیگران شده است، نه ایران. نمودهای تاریخی آن را می‌توان در بوسنی، افغانستان، عراق، لبنان و اکنون غزه مشاهده کرد. متاسفانه در دوران جنگ و دشواری‌های طی بیش از 40 سال گذشته بیشترین هزینه را ایران داده است. هم از نظر مالی و هم از نظر نظامی جمهوری اسلامی ایران بیشترین کمک را به گروههای فلسطینی داده است اما متاسفانه در زمان توافق جایگاهی برای ایران از سوی این گروهها تعریف نشد.»

ایران باید در نشست شرم‌الشیخ حضور پیدا می‌کرد
وی افزود: «در ارتباط با غزه، شاید انتظار این بود که تحت هر شرایطی گروه حماس بدون حضور ایران وارد مذاکرات آتش‌بس و صلح نمی‌شد اما متاسفانه این گونه نشد.  البته باید توجه داشت که سیاست امتناع و انفعال ایران نیز در عدم حضوراش در مذاکرات صلح غزه مزید بر علت بوده است. در ماجرای دعوت از ایران به نشست شرم‌الشیخ نیز بر این باور هستم که با وجود تمام احتمالات موجود، حداقل تهران باید در قالب یک هیات میان رده در مصر حاضر می‌شد. علی‌رغم بیانیه‌های کشورهای عربی در گذشته که همواره می‌گفتند ایران نباید در مسائل کشورهای عربی مداخله داشته باشد، این بار به طور رسمی از کشورمان دعوت کرده بودند. این مساله بسیار مهم بود که مورد غفلت و نادیده‌انگاری قرار گرفت.»

 توافق شرم‌الشیخ ضمانت اجرایی ضعیف‌تری نسبت به توافق اسلو دارد
این کارشناس مسائل خاورمیانه، در ادامه پیرامون چشم‌انداز آتی طرح صلح ترامپ و توافق شرم‌الشیخ با وجود کارشکنی‌های و تهدیدات رژیم اسرائیل تاکید کرد: «تا کنون تنها مرحله نخست توافق اجرایی شده است (البته آن‌هم نه به صورت کامل). اساس باید توجه داشت که صلح غزه یک زخم کهنه و بحران قدیمی است که بر اساس متن و نوشته از پیش تعیین شده قابل حل نیست. توافق شرم‌الشیخ تنها محدود به تبادل اسرا نیست؛ موضوعاتی همچون خلع‌سلاح جنبش حماس و آینده اداره غزه، به مراتب مسائل پیچیده‌تری هستند که در آینده موانع زیادی پیش‌روی اجرای آن‌ها است. همچنین، مسائل دیگری همچون آوارگان فلسطینی، شهرک‌سازی‌های رژیم اسرائیل، اداراه کرانه باختری و نهایتا تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس می‌تواند در آینده، چالش‌آفرین باشد.» وی افزود: «این‌که تصور شود تمامی موارد توافق شرم‌الشیخ اجرا خواهد شد، بسیار بعید است. این توافق به مراتب نسبت به توافق اسلو در دهه 1990 از نظر ضمانت‌های اجرایی و جزئیات ضعیف‌تر است. به نظر می‌رسد حماس نیز سرنوشتی همانند جنبش فتح خواهد داشت. به احتمال زیاد حماس نیز مجبور خواهد شد، سلاح خود را بر زمین بگذارد بدون آن‌که دستاورد محسوسی داشته باشد.» 

ترامپ قصد دارد فشار را بر ایران افزایش دهد
مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه در ادامه اهداف ترامپ از تمرکز بر ایران در جریان سخنرانی در کنست و پیشنهاد صلح اظهار داشت: «ترامپ در ظاهر امر از صلح صحبت می‌کند اما شروطی را برای جمهوری اسلامی ایران تعیین کرده که عملا امکان توافق را به حداقل رسانده است. مسائلی که ترامپ مطرح می‌کند، احتمالی پایینی برای اجرایی شدن دارند. با این وجود، رئیس کاخ سفید قصد دارد توپ را به زمین ایران انداخته و فشار مضاعفی را بر تهران وارد کند. او قصد دارد به مساله ایران را با هر ابزاری که ممکن است پایان دهد؛ حتی اگر این موضوع نیازمند اتخاذ تصمیمات بزرگ باشد.»

زمان بازنگری در راهبردهای سیاست خارجی فرارسیده است
این کارشناس مسائل خاورمیانه در بخش پایانی اظهارات خود در ارتباط با راهبرد مناسب برای ایران در مواجهه با تحولات جدید منطقه تاکید کرد: «در نخستین و مهم‌ترین گام ضروری است که اولویت‌های سیاست خارجی ما تغییر کند. تامین امنیت و منافع ملی برای ایران در اولویت است و بنا به مقتصیات جدید باید تغییراتی بزرگ صورت بگیرد. تغییر اولویت‌ها هم در مسائل منطقه‌ای و هم در پرونده هسته‌ای می‌تواند گشایش ایجاد کند. این امر در آینده می‌تواند منافع ملی کشورمان را تامین کند. اساسا باید واقع‌بینانه به مسائل نگریست. همان‌گونه که در سیاست داخلی به سمت سیاست‌های عرفی و پذیرش تغییرات گام برداشته‌ایم باید در سیاست خارجی نیز این روند صورت بگیرد. همان‌گونه که بسیاری از کشورهای عربی با توجه به واقعیات موجود، رویکرد خود را تغییر دادند، ما نیز باید با توجه به مصالح و منافع خود اولویت‌های سیاست خارجی خود را تغییر دهیم. رد حال حاضر مهم‌ترین مساله برای ایران جبران عقب‌ماندگی در روند توسعه در ابعاد مختلف است. کشورهای منطقه با سرعتی باورنکردنی به سمت توسعه در ابعاد مختلف گام برداشته‌اند. سیاست‌گذاران ما نیز باید با تغییر نگاهها و استراتژی‌ها این روند را دگرگون و به سمت جبران عقب‌ماندگی‌ها حرکت کنند.»

آخرین اخبار