براي درک آنچه در ترکيه رخ داد بايد به عميقتر از سطح رفت. مدرکي که باعث
دستگيري هزاران افسر نظاميو ديگر سکولارها شده شباهتي به حمله گسترده
اردوغان به طرفداران فتح الله گولن در سال 2008 دارد. حزب عدالت و توسعه
اردوغان در آن زمان کاري براي توقف اين امر نکرد زيرا ضعيف کردن اين گروه
مناسب بود. در گذشته گولن متحد اردوغان و هردو اسلامگرا و داراي عقايدي
مشابه براي آينده کشور بودند و شبکه حزمت گولن در به قدرت رسيدن حزب عدالت و
توسعه کمک کرده بود. ولي دو رهبر زماني که گولن از تمايلات استبدادي
اردوغان انتقاد کرد از یکدیگر فاصله گرفتند و اردوغان از شبکه گولنيستها
متنفر شد. گولن همچنين از سرکوب معترضان گرزي پارک در سال 2013 نيز ابراز
مخالفت کرد.
دستگيري صدها قاضي، افسر پليس و خبرنگار به دليل
طرفداري از گولن به معني مدرکي معتبر نبود و تنها براساس اعتقادات اردوغان
بود. پيروزي اردوغان در انتخابات رياست جمهوري درسال 2014 و قدرت عدالت و
توسعه در انتخابات سال 2015 نشانگر آن بود که اين چالش به نفع اردوغان حل
شده است. کودتاي جمعه شب نشان داد که تنفر از گولنيستها و يا نگراني از
رويکرد آنها همچنان زنده است و تاثير اين گروه در نيروهاي هوايي قدرتمند
است. اگرپيش از حمله، آقاي اردوغان هتل خود در شهر ساحلي مارماريس را ترک
نکرده بود رويدادها ميتوانست متفاوت باشد. بيانيه گولن در انتقاد کودتا
بيانگر آن بود که او شخصا دراين امر دست نداشته است ولي اردوغان به طور
واضح مصمم بود اين امر را به گردن گولن بياندازد. تئوريسنهاي توطئه
معتقدند اردوغان از کودتا قدرتمندتر از گذشته بيرون آمده و بنابراين اين
کودتا نمايشي بوده است. من دراينباره ترديد دارم.
اردوغان بسيار
قدرتمند پيش آمده و در حال حاضر بيشتر از گذشته بين مردم محبوب است. ولي
اين نتيجه بسيار نزديک به يک رويکرد طراحي شده از قبل است. ديگران
رويدادهاي جمعه شب را به عنوان مدرکي ميبينند که ارتش هنوز فکر ميکند
مسئوليت حفظ کشور در راه درست را برعهده دارد. اين امر براي برخي افسران
اينطور بود ولي نه براي مقامات بالاي ارتش که روابطشان با اردوغان به طور
قابل توجهي بهبود يافته است و بسياري معتقدند گولن تهديدي بزرگتر بر ميراث
آتاتورک است تا آقاي اردوغان. به هر صورت نيروهاي ارتشي تنها زماني در
سياست دخالت ميکنند که بدانند مردم در طرف آنها است. قابليت اردوغان به
کشاندن مردم در خيابانها در مقابله با کودتا نشان داد که اين مورد فرق
دارد. ما شايد هرگز داستان کامل را نفهميم ولي آنچه مهم است حرکت بعدي
ترکيه است. بسياري از کساني کهاميدوارند بهترينها براي کشورشان رخ دهد
دوست دارند اردوغان پيروز باقي بماند امري که با انتقاد از فشار بر
مطبوعات، قانون و فساد همراه بوده است. درعين حال عکس العمل رئيس جمهور
نشان ميدهد که او به سرکوب بيش از آزادي تمايل دارد.
او همچنين به
دنبال بازگرداندن گولن به ترکيه است زيرا فرد ديگري را براي پاسخگويي و
مسئوليت کودتا ندارد. تلاشهاي گذشته ترکيه براي استرداد گولن از سوي
آمريکا رد شده بود. اگر اردغان بتواند پرونده درست عليه گولن بسازد شايد
روابط پيچيده اش با ايالات متحده تحت تاثير قرارگيرد.ترکيه در منطقه
بازيگري مهم است و درحال مذاکره براي پيوستن به اتحاديه اروپاست . ما
نيازداريم تا ترکيه به عنوان يک راه استراتژيک عليه داعش باقي بماند و به
عنوان متحد ناتو در حل بحران سوريه فعال باشد ولي هيچ يک از اين نقشها
معني نخواهد داشت وقتي که ترکيه دموکراتيک ، سکولار و متعهد به قانون اساسي
باقي نماند.