کد خبر: ۳۳۷۵۶
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۵



" اگر آب کشور را ببرد ارتش صدايش هم در نمي‌آيد و هيچ موضعي نمي‌گيرد. ارتش بي سرو صدا، فقط در پادگان‌ها حضور دارد. آمريکا چنين نيرويي را مي‌خواهد" اینها بخشی از سخنان حسن عباسی است که باعث واکنش فرمانده نیروی زمینی ارتش شده است. اما سوال اینجاست که حسن عباسی به چه جراتی کلماتی را بر زبان می آورد که بوی تفرقه می دهد، آن هم تفرقه بین دو نیروی نظامی کشور که برای اعتلای نظام از پیروزی انقلاب تا برهه حساس کنونی، از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. بی شک اگر این اظهارات از سوی شبکه های بی.بی.سی یا صدای آمریکا مطرح می شد، به سادگی از کنار آنها می گذشتیم و چون خصلت آنها را می دانیم، به پای غرض ورزی دشمنان نظام و انقلاب می گذاشتیم. اما وقتی فردی با سبقه عضویت در سپاه پاسداران، آن هم رده های بالا چنین سخن میگوید، به کجا باید پناه برد؟

اما مشکل اصلی این است که عباسی بارها و بارها نسبت به بسیاری از شخصیت ها اظهارات نامناسب و ادبیات توهین آمیز را به کار برده و هیچ کس جلوی او را نگرفته تا کار به اینجا رسیده است. اما امروز همه چیز تفاوت دارد و باید مشخص شود که حسن عباسی کیست و با چه اهدافی چنین سخنانی را بر زبان می آورد. اکنون بهترین زمان است تا سپاه پاسداران تکلیف خود را با این عضوش روشن کند و همانگونه که روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری اعلام کرد اظهارات سیدرضا اکرمی ربطی به سمت وی در نهاد ریاست جمهوری ندارد و دولت پاسخگوی اظهارات وی نیست، سپاه پاسداران نیز اعلام کند که حسن عباسی سخنگوی این نیروی نظامی کشور نیست تا مبادا مردم گمان کنند این شخص با هماهنگی سپاه پاسداران سخن میگوید.

البته ماجرا بسیار جدی تر از اینهاست. در شرایطی که سخن گفتن برای بسیاری از فعالان سیاسی و چهره های شناخته شده با واکنش دانشجویان رو به رو می شود و به رییس مجلس شورای اسلامی در صحن حضرت معصومه(ع) با مهر و لنگه کفش حمله می کنند یا آنقدر به تاکسی حامل علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی سنگ و آجر پرتاب می کنند که باعث وحشت مردم می شود یا عده ای مقابل ماشین ریاست جمهوری را پس از بازگشت از نشست سازمان ملل می گیرند و به سوی حجت الاسلام حسن روحانی لنگه کفش پرتاب می کنند یا در مراسم سالگرد امام خمینی(ره) شعارهایی می دهند و مانع سخنرانی حجت الاسلام سید حسن خمینی می شوند و بسیاری موارد دیگر بدون واکنش دستگاههای انتظامی و قضایی اتفاق می افتد، باید نگران اظهارات حسن عباسی باشیم. به راستی چرا کسی به سوی حسن عباسی مهر،‌ لنکه کفش،‌ آجر و گوجه فرنگی پرتاب نمی کند؟ تاسف آورتر اینکه روزنامه هایی همچون کیهان، وطن امروز، جوان یا خبرگزاری هایی همچون فارس و تسنیم و مهر هیچ واکنشی نسبت به این اظهارات تفرقه انگیز حسن عباسی نشان نمی دهند. سوال اینجاست که اگر این اظهارات از سوی فرد دیگری به زیان سپاه گفته می شد، آیا باز هم این رسانه ها سکوت میکردند؟

البته جای بسی خوشبختی است که سپاه پاسداران در واکنشی منطقی با اظهارات حسن عباسی برخورد کرد و این اظهارات در زمانی منتشر شد که هیچ اختلاف یا سوءتفاهمی بین ارتش و سپاه وجود ندارد و تاکنون نیز وجود نداشته و فرماندهانی فهیم بر این دو نیروی نظامی ریاست می کنند، اما باید نگران روزی باشیم که این اظهارات با اهدافی خاص و در مقاطعی خاص منتشر شود. مهمتر اینکه آیا حسن عباسی که خود را دکتر می داند، باید چشمانش را ببندد و دهانش را باز کند و هرچه می خواهد بر زبان بیاورد؟ آیا این فردی که خودش را دکتر می کند، به اندازه یک فرد آمی از تبعات اظهاراتش خبر ندارد؟

به نظر می رسد زمان آن فرارسیده که به هر فردی دکتر نگوییم، هر فردی را پشت تریبونها راه ندهیم، ماهیت آنها را به درستی شناسایی کنیم و بدانیم که عده ای مغرضانه یا بدون غرض اما از سر ناآگاهی، تیشه به دست گرفته اند و به ریشه می زنند .

برچسب ها: عباسی ، ارتش ، سپاه
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار