ابراهيم صفرلکي
مديرکل روابط عموميبانک دي
بي گمان از گذشته تاکنون يکي از بزرگترين دستاوردهاي بشر در حوزه ترويج دانايي رسانهها بودهاند. رسانه ابزاري است که دانش را از حوزه علم و دانشگاه خارج ساخته و با کاهش دادن وجوه پيچيده، آن را به سادگي در اختيار عموم مردم قرار ميدهد.
از اين روست که رسانهها بيشترين تاثيرگذاري را در انتقال مفاهيم به اجتماع دارا هستند و نميتوان براي اين نقش رسانه بديلي در جامعه پيدا کرد.هوشمندان به هنگام احساس نياز به افزايش درک عمومياز يک مفهوم خاص به سراغ رسانهها ميروند و بايد پذيرفت کهامروزه ميزان اطلاعات عموميدر جامعه ايران نسبت به غالب پديدههاي اقتصادي بالاخص بانکداري اسلامياندک است و متاسفانه همين امر سبب ميشود تا تعامل لازم بين جامعه و سيستم بانکي جهت پيشبرد و تعميق روزافزون بانکداري اسلاميدر اقتصاد کشور صورت نگيرد.وقتي مشتريان درک صحيحي از ماهيت عقود اسلامينداشته باشند و تفاوت سود مشارکت به عنوان يک حق اسلاميبا نرخ بهرهاي که به عنوان يک منفعت ربوي مطرح است را تشخيص ندهند؛ بدون شک نميتوان انتظار داشت تا به هنگام مراجعه به شعب خواستار اجراي هرچه بهتر قوانين بانکداري بدون ربا در قراردادها شوند.
مسلما تحقق هر پديده اجتماعي بيش از خواست حاکميت وابسته به خواست ملتهاست و اين آحاد مردمند که با مطالبه يا عدم مطالبه يک مساله رقم خوردن يا رقم نخوردن آن در سرنوشت جامعه خود را تعيين ميکنند.
طبيعتا گزارههاي اقتصادي نيز از ساير ابعاد پديدههاي اجتماعي مستثني نيستند و بدين ترتيب است که بانکداري اسلاميدر چنين شرايطي براي ترويج هرچه بيشتر در سطح جامعه نيازمند خواست و اراده ملت است و براي تبديل شدن يک مساله به خواست و اراده ملت تنها و تنها ياري رسانههاست که موفقيت را به ارمغان ميآورد.اين رسانهها هستند که ميتوانند يکي را محبوب جامعه سازند و يا وي را به دست فراموشي سپارند و اين رسانهها هستند که ميتوانند مردم را به استقبال از پديدهاي فراخوانند يا به ترک و طرد آن!
پس امروز نيز رسانهها هستند که ميتوانند بر عمق دانايي مردم از اهميت و ضرورت بانکداري اسلاميبيافزايند و آن را به مطالبه مردم از سيستم بانکي کشور تبديل سازند. در بررسي ابعاد تاثيرگذاري رسانهها در ترويج بانکداري اسلاميچند نکته را ميتوان داراي اهميت بالايي برشمرد:نخستين و اساسيترين نکته که در فوق نيز بدان اشاره شد، تعميق و افزايش آگاهي و درک مردم از ماهيت بانکداري اسلاميو تفاوت آن با بانکداري ربوي است. اين اتفاق بي گمان در افزايش مطالبهگري عمل به بانکداري اسلاميدر قراردادها و رعايت وجوه اسلاميعقود اهميت بسزايي دارد.
دوم اطلاع رساني از پيشرفت نظريهپردازي و ابزارها در بانکداري اسلاميبه مردم است. با اين کار تصور غلطي که در اذهان مردم از ايستايي نظام بانکداري اسلاميشکل گرفته است برطرف ميشود و پويايي و تحولات آن را در مسير افزايش کارآمدي آشکار ميسازد.
متاسفانه يکي از گزارههاي نادرست شکل گرفته از بانکداري اسلاميدر افکار عموميناکارآمدي آن در انجام وظايف سيستم بانکي است که بدين گونه و با ياري رسانهها برطرف ميشود.
سوم مرور منظم و مستمر اخبار حوزه بانکداري اسلاميدر تمام ايام سال و نه منحصر به هفته بانکداري اسلامياست که ميتواند تاثير به سزايي بر درگير کردن دائميذهن مخاطبان با پديدهاي به نام بانکداري اسلاميداشته باشد و اين مقوله را در اذهان مردم از موضوعي مناسبتي که سالي يکبار بدان توجه ميشود به پديدهاي مستمر و جاري در بطن زندگي که همه روزه با آن سرو کار دارند؛ تبديل کند.
به اين ترتيب است که ميتوان از عطف توجه جدي آحاد مردم به مساله بانکداري اسلاميبراي تعميق و ترويج آن بهره برد و يقين داشته باشيم تا پديدهاي به خواست و اراده ملت بدل نشود تحقق و اجراي آن در سطوح مختلف اجتماعي جاري و ساري نخواهد شد.
در همين راستا و در جهت ترويج هرچه بيشتر اقتصاد اسلاميمبتني بر نظام بانکداري بدون ربا، روابط عموميبانک دي بيش از پيش دست ياران و همکاران رسانهاي را ميفشارد و براي هرگونه هم افزايي در ارتباط بانک و رسانه در راستاي تاثيرگذاري بهتر بر اطلاع رساني به جامعهامادگي خود را اعلام ميدارد.
باشد تا حاصل عملکرد امروز ما آيندهاي باشد هرچه بيشتر مبتني بر سبک زندگي اسلاميو حيات طيبه براي نسلهاي آينده.