به گزارش تجارت آنلاین، سهام بانک ملت روز سهشنبه بازگشایی شد تا پس از افشای زیان ۳ هزار میلیاردی، ۲۰ هزار سهامدارش ۳ برابر خسارت پلاسکو ضرر کنند.
در همین ارتباط شاهین چراغی رئیس هیأت مدیره کارگزاری مهرآفرین، در گفتگو با خبرنگار تجارت آنلاین اظهار داشت: واقعیت این است که اتفاقی که در صنعت بانکداری افتاده و اینکه عملکرد بانک مرکزی درست است یا نیست، بحث اصلی است، بدین جهت که اگر بانکها به نقطه امروز رسیدهاند، اتفاقی نبوده است که فکر کنیم ظرف شش ماه یا یک سال اخیر رخ داده است، بلکه فرایندی است که شاید از سه دولت قبلی شروع شده است و الان نتایج آن را داریم در این دولت کاملا میبینیم، بحث گسیختگی در ساختار نظام بانکی و پولی ما از دهه 70 شروع شد و الان میبینیم که به تدریج توسعه پیدا میکند و بر عدم نظارت بانک مرکزی بر بازار پول میرسد و الان نمود پیدا میکند.
* چرا مردم باید تاوان آن را بدهند؟
چراغی افزود: این است که روند بهبود آن هم نمیتواند یکدفعه و به یکباره رخ دهد، یعنی باید قطعا این سمزدایی از صنعت بانکداری در یک دوره مثلا ده ساله انجام بشود. اینجاست که نقش بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر خیلی مهم است. سوال من این است که آیا مردم مقصرند یا دولتها، اگر دولتها مقصر بودند چرا مردم باید تاوان آن را بدهند؟
وی بیان داشت: روز سهشنبه 3600 میلیارد تومان از ارزش سهام بورس مربوط به سهامداران بانک ملت ریخته است، در حالی که کل خسارات ساختمان پلاسکو هزار میلیارد تومان هم نمیشود، در حالی که روز سهشنبه در یک نماد بانکی 3.6 برابر پلاسکو برای سهامداران خسارت به بار آورده است، اما میبینیم که در آنجا رئیسجمهور برای بازدید میرود، شهردار و تمام مقامات مسئول میروند، اما در بازار سرمایه در یک نماد و در یک ساعت 3.6 برابر پلاسکو ضرر و زیان به مردم وارد شده است، چرا؟ چون مردم واقعا نمیدانند به چه کسی مراجعه کنند.
* اقتصاد کشور بیمار است
رئیس هیأت مدیره کارگزاری مهرآفرین ادامه داد: مردم مقصر نیستند، مردم بر اساس تحقیقات دولتها و همین دولت آمدهاند و سهام بانکها را خریدهاند و به آنها گفتهاند که بانکها تحت نظارت هستند، دریغ از اینکه بانکها تحت نظارت نیستند بلکه چاه ویل هستند. آن کسی که سهام بانک را خریده است به دنبال سود بیشتر بوده و ریسک آن را پذیرفته است، اما آن کسی که سپردهاش را در بانک گذاشته است، هیچ ریسکی را قبول نکرده و معافیت مالیاتی و ... داشته است و راه مطمئنتری را رفته و افرادی که سهام بانک را خریداری کردهاند و به اقتصاد کشور به عنوان سهامدار و فعال بازار سرمایه کمک کرده است، دارد چوبش را میخورد.
* اگر این اتفاق بورسی در کشور دیگری رخ میداد، از همان لحظه خروج منابع از آن بانک شروع میشد
چراغی افزود: یعنی عملا سهام بانکها را سپردهگذاران خوردند و کتک و خسارت بانکها را سهامداران. به طور کامل برعکس آنچه که باید اتفاق بیافتد. همین اتفاق نشاندهنده اقتصاد بیمار کشور است، بانکی که 3600 میلیارد تومان ارزش سهام آن میریزد، میبینید که سپردهگذارانش اصلا احساس ناامنی نمیکنند و بدون هیچ ریسک و احساس خطری دارند زندگی میکنند. در صورتی که همین اتفاق اگر در یک جای دیگر و کشور دیگری میافتاد از همان لحظه خروج منابع از آن بانک شروع میشد.
وی در پاسخ به این سوال که راهکار چیست و بانک مرکزی به عنوان نهاد مسئول و ناظر در این قضیه چه اقداماتی باید انجام دهد؟، اظهار داشت: در این مقوله به طور کلی باید گفت که عمده داراییهای بانکها، یعنی طرف راست ترازنامه بانکها تبدیل به داراییهای سمی شده است، یعنی بانک مرکزی تنها کاری که در این وضعیت میتواند بکند، (870 هزار میلیارد تومان سپردههای 17 بانک بورسی هستند که از این 870 هزار میلیارد تومان سهم عمده آن متعلق به سه چهار بانک است که اینها مثلا رفتهاند و پولی به سپردهگذاران دادهاند و در جاهای مختلف سرمایهگذاری کردهاند)، حال بانک مرکزی باید عملا بخشی از این داراییها را در کنترل بگیرد و خودش مستقیم وارد گود بشود یعنی مثلا الان بانکها دارایی دارند و بانک مرکزی بخشنامه میزند که «بانکها بروید و داراییتان را بفروشید. خب به کی بفروشند؟» آنقدر با این بخشنامهها ساده برخورد میشود، بیشتر اوقات آدم فکر میکند که حتما عمدی در کار است.
چراغی ادامه داد: در جامعهای که پول نقد وجود ندارد، مثلا میگویند نقدینگی بالاست اما این نقدینگی کشفلو (cash flow) نیست، در سپردههای مردم و حسابهای دفتری است. آنطرف هم که داراییهایی که مردم پول از بانک گرفتهاند و تبدیل به دارایی کردهاند، و هر روز هم بدهکارتر میشوند، به شخصه معتقدم که «نقدینگی کشور کشفلو (cash flow) نیست، نقدینگی دفتری است». بدین معنی که نقدینگی که در کشور وجود دارد نقدینگی جریانات آزاد نیست، یعنی حساب دفتری است.
وی افزود: به این فکر کنید که یک بانکی سر کوچه شما یک مشتری دارد و آن هم شما هستید، و یک مشتری دیگر هم دارد که من هستم، آنوقت پول شما را به عنوان سپردهگذار گرفته و به عنوان وام به من داده است، هر روز برای شما سود حساب میکند و من را بدهکارتر میکند، این بانک چیزی داخلش نیست، تنها پول از شما میگیرد و به من داده است، به شما پیامک سود میزند و به من پیامک بدهی، اما سوال اصلی اینجاست که «آیا در بانک سر کوچه شما پولی وجود دارد؟». در صنعت بانکداری ما هم این اتفاق در حال رخ دادن است و مردم باید این را متوجه بشوند که نقدینگی که میگویند، نقدینگی جریانات وجوه آزاد نیست.
* تمام دستاوردهای دولت در زمینه کاهش تورم، در دولت دوم آقای روحانی از بین خواهد رفت
وی در خصوص پیشبینیاش از صنعت بانکداری اظهار داشت: بانکها از این وضعیت خارج نخواهند شد، یعنی میزان نقدینگی مازادی که در کشور دارد اتفاق میافتد، میتواند یکی از عوامل بسیار تحریککننده تورم در کشور باشد، که اعتقادم این است در دولت دوم آقای روحانی این اتفاق خواهد افتاد، یعنی تمام دستاوردهای دولت در زمینه کاهش تورم، در دولت دوم آقای روحانی از بین خواهد رفت. یعنی در دوره دوم آقای روحانی شرایط نقدینگی بدتر خواهد شد و این نقدینگی خودش را در تورم نشان خواهد داد. بالاخره باید یک بلایی سر این نقدینگی بیاید.