مسعود یوسفی - چند وقت پیش در فضای مجازی نقل قولی از مدیرعامل کمپانی خودروسازی بنز منتشر شده بود با این مضمون که :« طی پنج تا ده سال آینده نرم افزار و اطلاعات همه صنایع را خواهد بلعید... تا 80 درصد از رفت و آمدهای شهری حذف خواهد شد و سیستم های اطلاعاتی جای آن ها را خواهد گرفت... بنابراین آلودگی هوا نداریم. تصادف به حداقل خواهد رسید و وقت بیشتری برای تفریح خواهیم داشت... شاید بتوان گفت تنها کسب و کار فیزیکی که در آینده رشد خواهد کرد، گردشگری است. انسان ها کارهای خود را به سیستم های اطلاعاتی واگذار خواهند کرد و تفریح را برای خود نگه خواهند داشت». شاید پیش بینی مدیرعامل شرکت بنز را قدری غلوآمیز بدانیم، اما نمی توانیم منکر یک واقعیت عینی و زنده شویم؛ «انقلاب علمی!». همه ما در همین چند سال اخیر از نزدیک شاهد انقلاب علمی در همه عرصه ها به خصوص در حوزه نرم افزاری و اطللاعاتی هستیم. بدیهی است که اگر این مسیر و این انقلاب علمی با همین منوال و به همین سرعت به پیش برود بشر در آینده نزدیک کار زیادی نخواهد داشت و از سوی دیگر فرصت و فراغت کافی برای تفریح و گردش به دست خواهد آورد، تا به سیر و گشت و گذار در آفاق گیتی بپردازد. به این ترتیب پیش بینی مدیر عامل شرکت بنز محقق خواهد شد و حرفه گردشگری یا همان سیر در آفاق و طبیعت، پیشرو و در صدر سایر حرفه ها قرار خواهد گرفت. چنین فرصتی بی گمان برای ایران به عنوان یکی از ده کشوری که دارای بیشترین جاذبه های تفریحی و تاریخی است یک فرصت گرانسنگ و ایده آل محسوب می شود. از سوی دیگر ایران به دلیل برخورداری از طیف وسیعی از صنایع دستی منحصر به فرد، زیبا و پر نقش و نگار می تواند مقصد گردشگران و توریست های زیادی از سراسر دنیا باشد تا ضمن ارزآوری و ایجاد اشتغال و ار زش افزوده بالا ، امکان معرفی فرهنگ و تاریخ پربار کشورمان به جامعه جهانی فراهم آورده شود و ایرانی ها به عنوان مردمانی فرهنگ مدار و صلح طلب به جهانیان معرفی شوند.
با این حساب به نظر می رسد مسؤلان باید دست بجنبانند و گردشگری را در اولویت اول اقتصادی کشور قرار دهند و عزم ملی و مردمی را برای ایجاد انگیزه در این بخش تحریک کنند. باور کنیم که گردشگری و به تبع آن صنایع دستی می تواند شعار امسال، یعنی « حمایت از کالای ایرانی » و در نهایت راه نجات کشور از اقتصاد تک محصولی و رهایی از وابستگی به نفت را محقق سازد.