فاطمه ذوالقدر
نماينده تهران در مجلس
سالگرد پيروزي انقلاب اسلاميبهترين فرصت است تا به بررسي علل و يادآوري شرايطي که منجر به پيروزي اين جوشش مردميو دين محور شد، پرداخت. اين انقلاب برخاسته از عوامل متعددي است که ميتوان به صورت مبسوط و مفصل از آنها نوشت اما در يک دستهبندي کلي ميتوان اين عوامل را به سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي با زيرشاخههاي متعدد تقسيم کرد که البته در مهمترين وجه، انقلاب اسلامي
يك انقلاب فرهنگي است. شكلگيري انقلاب، ناشي از تحول و رشد فرهنگي جامعه و رويآوردن اقشار مختلف به ويژه قشر جوان و فرهنگي جامعه به ارزشهاي اسلاميبوده است.ايدئولوژي فرهنگي انقلاب بود که باعث تحول در نظام سياسي شد و اگر فرهنگ اسلاميدر لايههاي انقلاب، نمايان نميشد هرگز انقلاب اسلاميبه پيروزي نميرسيد. نقش عوامل فرهنگي در اين نهضت مردميبيش از ساير عوامل بوده است؛مردم نميتوانستند مناسک و مناسبتهاي مذهبي را در شرايط دلخواه برگزار کنند يا از سينما و فيلمهاي ارزشي محروم بودند،هنر به ابتذال کشيده شده بود وکساني که حرف حق ميزدند، پشت ميلههاي زندان بودند يا با سختيهاي زيادي زندگي ميکردند و... .همه اين شرايط مردم را به اين نتيجه رساند که جز با تغيير ساختار حاکميت و سپردن حکومت به دست رهبري مردميو آگاه از ارزشهاي اسلاميچون امام خميني (ره) مقدور و ممکن نيست. در پيروزي انقلاب، اعتقادات خاص فرهنگي مردم تعيين کننده بود.آنها ميخواستند در لواي اسلام «استقلال» و «آزادي» با راي و اراده خود بعنوان «جمهور» محقق شود. مردم در حوزه سينما و تئاتر و نشر کتب، خواستار محتواي غني و دستاورهاي قابل توجه و تبيين کننده بودند. لذا فهم و شناخت مفاهيميچون فرهنگ و توسعه فرهنگي، در سرنوشت ملت حائز اهميت است و تبيين استراتژي جامع در امر توسعه فرهنگي، يک ضرورت ملي، تلقي ميگردد. تبيين موقعيت ويژه توسعه فرهنگي درکشور و فرصتها و تهديدهايي که روند توسعه فرهنگي را تحت تأثير قرار ميدهد، از وظايف مسئولين و متوليان مقوله فرهنگ است که ضرورت هرچه بيشتر برنامهريزي کارآمد و مديريت فرهنگي مؤثر را دريابند و در اين چهارچوب انجام وظيفه کنند. متاسفانه در مواردي، تهاجم فرهنگي توانست تا حدودي آثار خود را برجاي بگذارد ولي با وجود اين آسيب، بازهم درصد زيادي از مردم ، دغدغه مسائل فرهنگي را دارند و براي آن تلاش ميکنند.در راستاي تثبيت و ارتقاي ارزشهاي انقلاب بايد روشهاي مديريت را به خوبي هماهنگ كرد تا اثربخشي بهينه فعاليتها، حاصل شود و اين امر مستلزم توجه به عوامل محيطي و سياسي جامعه است كه حوزه فرهنگ را به شدت تحت تأثير خود قرار ميدهد. مديران فرهنگي بايد علاوه برمهارتهاي اداري و انساني، به مهارت اداره مسائل اجتماعي نيزمجهز باشند و توجه به مسائل اجتماعي، مستلزم ايجاد ساختارهاي لازم در سازمانها و تخصيص امكانات و منابع مالي و انساني است . اگرچه در اين مقطع زماني، با توجه به شرايط اقتصادي کشور، تخصيص بودجه فرهنگي با رعايت ضرورت اهميت و اولويت حوزه فرهنگ، صورت نگرفته و هزينههاي بالاي فعاليتهاي فرهنگي و توليد آثار، ناديده انگاشته شده است، ليکن در بررسي و تصويب بودجه، سعي بر جبران اين نقص با لحاظ شرايط و اولويتها بوده است.
در نهايت اميدواريم، با حفظ و بسط ارزشهاي انقلاب، مسير توسعه و تعالي ملي را هموار نماييم چرا که آينده انقلاب اسلامي، منوط به شيوه بهره برداري از امکانات فرهنگي کشوراست.