کد خبر: ۷۲۵۸۰
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۳
جزییات عجیب از دادگاه متهمان پرونده حسین هدایتی
حسین حدادیان یکی از متهمان پرونده حسین هدایتی امروز به دادگاه آمد او مدعی شد که فقط یک راننده تاکسی بوده و ماهی 600 هزار تومان حقوق می گرفته اما قاضی گفت: چطور کاره ای نبودید وقتی که بیش از 700 میلیون تومان به حساب شما واریز شده است.
راننده تاکسی و پیک‌موتوری‌ با حساب‌های میلیاردی!

ایرنا نوشت: حسین حدادیان یکی از متهمان پرونده حسین هدایتی امروز به دادگاه آمد او مدعی شد که فقط یک راننده تاکسی بوده و ماهی 600 هزار تومان حقوق می گرفته اما قاضی گفت: چطور کاره ای نبودید وقتی که بیش از 700 میلیون تومان به حساب شما واریز شده است.

وکیل تسخیری حسین حدادان روز سه شنبه در شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی گفت: موکل من فریب یک توطئه و تبانی بین هدایتی، موسوی نژاد و یقینی را خورده و هیچ اطلاعی از این تبانی نداشته است.
وی از فردی به نام نیما مقدم به عنوان نقطه کور این پرونده یاد کرد که به گفته او در کیفرخواست نیز اسمی از او به عنوان متهم ذکر نشده است.
وکیل متهم افزود: این متهم راننده تاکسی بوده و به نظر من نیما مقدم نقطه کور این پرونده است که در کیفرخواست نیز به آن اشاره ای نشده در حالی که وی معرف موکل من و دیگران بوده است.
وی افزود: موکل قصدی که منجر به پولشویی شود نداشته، ماهی ۶۰۰ هزار تومان حقوق می گرفته و غیر از حقوق ماهیانه و پاداش و حق الزحمه چیزی نمی گرفته و طراح اصلی این مسئله یقینی بوده است.
این وکیل دادگستری افزود: اظهارات هدایتی در دادگاه دلالت دارد که به یقینی گفته، قصد تاسیس شرکتهایی داشته است و اظهارات هدایتی و موسوی‌نژاد دلالت بر تبانی آنان با بانک سرمایه را دارد.
وی افزود: درخواست وام مراحلی دارد. ابتدا به کمیته اعتبارات ارجاع داده می شود و پس از اعتبارسنجی به هیئت عمومی اعلام می شود تا بانک تسهیلات بدهد در حالی که در این پرونده موکل من هیچ نقشی نداشته است.

* مدیرعاملی که راننده تاکسی بود
حسین حدادان در دفاع از خود گفت: من راننده تاکسی هستم و ماهی ۶۰۰ هزار تومان دریافت می کنم.
قاضی مسعودی مقام گفت: در اسناد موجود ۵۵۰ میلیون تومان و در موردی دیگر ۱۸۰ میلیون تومان دریافت کرده اید.
متهم گفت: من از سال ۹۱ تا ۹۴ در مجموع ۳۵ میلیون تومان به اضافه عیدی و پاداش گرفته ام و هیچ نقشی در دریافت تسهیلات نداشتم و فقط حضور فیزیکی داشتم و کار اداری می کردم.
قاضی خطاب به او گفت: آیا شما سند تجاری امضا نمی کردی؟ متهم گفت: نمی دانستم که آنها نمی خواهند وام بگیرند.
قاضی گفت: شما مدیرعامل بودید. اگر سند امضا نکردید پس چرا برای افتتاح حساب به بانک رفتید؟
متهم گفت: نیما مقدم نماینده اکبر یقینی و موسوی نژاد بود که با هم به بانک سرمایه شعبه فرمان رفتیم. به مقدم گفتم این اسناد چیست. چون ممکن است بعدا برای من مشکل ایجاد شود ولی یقینی به من اطمینان داد که هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد.
وی از قاضی این سوال را مطرح کرد که آیا می توان در عرض ۲۰ دقیقه یک وام به مبلغ ۶۵ میلیارد تومان دریافت کرد.
حدادان افزود: به من گفتند چند ماه دیگر شما را تعویض می کنند. من به هدایتی هم نامه نوشتم که مرا جابجا کند. به من دسته چک سفید امضا دادند و یقینی گفت مشکلی ایجاد نمی‌شود.
متهم تاکید کرد: من آگاهی نداشتم و نمی دانستم که چه عواقبی دارد.
قاضی خطاب به متهم گفت: این مسئله، عدم آگاهی نیست. شما سند امضا کردی، در بانک حاضر شدی، پول به حسابتان واریز شده و سپس خارج شده و ۶۵ میلیارد تومان جابه جا شده است.
متهم گفت: بعدا فهمیدم که وام را گرفتند یعنی در ۲۰ دقیقه هم طول نکشید حتی رئیس بانک شعبه فرمان هم نپرسید که چرا به بانک آمده ایم.

* متهم ضمانت نامه ۶۵ میلیارد تومانی گرفته است
قهرمانی نماینده دادستان تهران گفت: آقای حدادان تسهیلات نگرفته بلکه او ضمانت نامه ۶۵ میلیارد تومانی گرفته که به پول تبدیل شده است.
وی افزود: ضمانت‌نامه پرونده به عنوان ثمن معامله محسوب شده است. یعنی به شرکت فولاد خوزستان مراجعه کرده و قراردادی بستند تا فولاد خریداری کنند و ضمانتی داده‌اند تا اگر خسارتی وارد شد ۱۵ درصد آن از این ضمانت نامه برداشت شود اما این ضمانت نامه را به فولاد خوزستان دادند و این شرکت نیز برای وصول پولش ضمانت نامه را به بانک برده است.

* پیک موتوری صاحب شرکت شد
قاضی مسعودی مقام از متهم بعدی به نام نورالدین مقصودیانی فرزند رحمان متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور خواست تا دفاعیات خود را بیان کند و از وی پرسید اتهامات انتسابی خود را قبول دارید که وی گفت: خیر.
مقصودیانی گفت: من اول پیک موتوری بودم، آقای یقینی به من گفتند بیا در شرکت ما کار کن، 1.5 سال هم پیک موتوری آقای یقینی بودم. آقای یقینی بعد از مدتی با تعریف از من به من گفت که می‌خواهم یک شرکتی را به نام تو کنم، من 2 سال هم پیک موتوری بودم و کارهای شخصی ایشان را انجام می‌دادم و هم مدیرعامل شرکت بودم! به من گفتند میخواهیم شرکت‌ها را پس از 2 سال به آقای هدایتی واگذار کنیم.
قاضی: شما هم مدیرعامل بودید هم پیک موتوری؟
مقصودیانی: بله. من نمی‌دانستم که اصلاً شرکت چیست. آقای یقینی در کربلا موکب داشتند و آدم اسم و رسم داری بودند. من آقای هدایتی را نمی‌شناختم بعد از 2 سال گفتند می‌خواهیم به آقای هدایتی واگذار کنیم. بعد از چند روز گفتند آقای هدایتی می‌خواهد تسهیلات بگیرد، من نمی‌دانستم اصلاً تسهیلات یعنی چه. من رفتم پرس و جو کردم و دیدم برند ورزشی دارد و سایت خیریه دارد، از بانک زنگ می‌زدند که یکسری مدارک هست و بیا امضا کن، آقای یقینی می‌رفت و امضا می‌کرد.
من نمی‌دانم وام چه هست و ضمانتنامه چه هست، من می‌رفتم در بانک سرمایه شعبه مرکزی امضا می‌کردم، آقای هدایتی هم پشت چک‌ها را به عنوان ضامن امضا می‌کرد و 7سند منگوله دار پشت چک بود.
قاضی: مبلغ چقدر بود؟
مقصودیانی: مبلغ 130 میلیارد تومان بود. من در آنجا آقای کیان پیشه را دیدم و یک بار هم حسین هدایتی را دیدم.
وکیل مقصودیانی که وکیل حدادان هم بود گفت: آقای مقصودیانی هم مانند آقای حدادان فریب خورده است. دسته چک را خود آقای هدایتی گرفتند و همراه آقای کیان پیشه و مقصودیانی در بانک بودند.
مقصودیانی گفت: آقای هدایتی در طبقات بالای شعبه نشسته بود. من رفتم آنجا و چک ها را همانجا امضا کرد و با خودم به پایین شعبه آمد.
قاضی ادامه داد: می‌گویند شما 550 میلیون تومان دریافت کردید؟
مقصودیانی گفت: نه همچین چیزی نیست.
قاضی گفت: در پرونده مستندات هست.
مقصودیانی: نه 130 میلیون است. بابت 4 سال با سنوات، حق اولاد و حق مسکن این مبلغ را به من می‌دادند. دسته چک را به آقای مقدم دادم.
قاضی گفت: مقدم دسته چک را به چه کسی داد؟
مقصودیانی گفت: من نمی‌دانم، من سریع برمی گشتم به شرکت.
وکیل مقصودیانی گفت: موکلم چیزی حاصلش نشده، این مبلغ را به صورت حق الزحمه و پاداش داده‌اند. آقای هدایتی و موسوی نژاد از تسیهلات استفاده می‌کردند و 4 درصد هم به آقای یقینی می‌دادند. موکل من تحت تاثیر آقای یقینی که هیأت می‌روند، کربلا می‌روند قرار گرفته و هدف موکل من پولشویی و ... نبوده است.
حسین هدایتی خطاب به قاضی پرونده گفت: آیا این متهمانی که درباره من حرف می‌زنند سندی دارند که من در بانک بودم؟
وکیل مقصودیانی: اینها اقرار خود آقایان موسوی نژاد و هدایتی است.
قاضی خطاب به مقصودیانی گفت: حداقل دانش این است که هم پیک موتوری هستم، سند امضا می‌کنم، مدیرعامل هستم و... ما نمی‌توانیم چشممان را ببندیم و این موارد را نادیده بگیریم همین بحث شماست که می‌گوئید به جهت امرار معاش قبول کردم.
قاضی با تفهیم اتهام به مهدی فتحی متهم بعدی پرونده به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور گفت: آیا اتهامات خود را قبول دارید که فتحی پاسخ داد: انکار می‌کنم این اتهامات را.
فتحی گفت: بنده تا سال 91 در آژانس تاکسی تلفنی بودم که از طریق یکی از دوستان کارهای آژانسی شرکت های آقای یقینی را انجام می‌دادم. این دوست من گفت که من با آقای یقینی صحبت کردم که شما در شرکت کار کنی و کارها را به مرور یاد می‌گیری. گفتم کار چیست؟ گفت شرکت بازرگانی واردات و صادرات است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار