عصر ایران مینویسد: رئیسجمهور گفته است: «من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید چرا که این مصوبه در جلسه سران قوا مصوب شده است.»
در ابتدا وقتی تیتر سخنان رئیسجمهور را دیدم، گفتم شاید روحانی شوخی کرده است. اما وقتی خبر را خواندم، متوجه شدم نه، آقای روحانی خیلی هم جدی گفته است. دیگر شنیدن حرفهایی که روی سرمان شاخ سبز میکند، عجیب نیست. نگارنده خودش را برای شنیدن این خبر که رئیسجمهور گفته من در اعتراضات بنزین هم شرکت و به گرانی اعتراض کردم، آماده کرده است.
باور کنید انتظار دارم مثلا سخنگوی دولت بگوید وقتی رئیسجمهور خبر گرانی و سهمیهبندی بنزین در روز جمعه را خوانده، تعجب هم کرده و به کسانی که اطرافش بودند گفته که «اِ اِ اِ اِ بنزین هم گران شد؟»
واقعا اینقدر مسئله بنزین پیش پا افتاده بود که رئیسجمهور دوست نداشته در جریان آن قرار بگیرد؟ یا اینکه دوست نداشته قیمت بنزین افزایش پیدا کند اما به جبر روزگار زیر بار این تصمیم رفته و حالا حتی حاضر نیست بداند کی قرار است تصمیم گرانی بنزین اجرایی شود.
این سوالها را چه کسی باید جواب دهد؟ هنوز هزار سوال در مورد بنزین باقی مانده که به لطف رئیسجمهور سوالی دیگر ذهن ما را درگیر کرده است. مگر میشود دولت تصمیم به چنین کار بزرگی گرفته باشد اما رئیس دولت نخواهد بداند کی این تصمیم اجرایی میشود؟
در جریان سفر به آذربایجان شرقی، رئیسجمهور بارها از دو کلمه «تدبیر و امید» برای دولتش استفاده کرد. کسانی که به رئیسجمهور رأی دادند، هم به تدبیر او امید داشتند، هم امید داشتند اما حالا هم از تدبیر دلسرد شدهاند و هم امیدشان قربانی شده و حسابی ناامید شدهاند.
کاش رئیسجمهور در خلوت خود «تدبیر و امید» را با خود مرور میکرد و میدید آیا واقعا این روزها نام تدبیر و امید برازنده دولت دوازدهم است یا نه؟