با امضاي تفاهمنامه همکاري لوکاويل روسيه و نفت خزر ايران؛
بخت مناطق نفتي درياي خزر که تاکنون هيچ شرکت خارجي براي مطالعه و توسعه آن ابراز تمايل نکرده بود، بالاخره با امضاي دو تفاهمنامه بين شرکت ملي نفت ايران و شرکت لوک اويل روسيه با هدف ارزيابي زمينشناختي در درياي خزر باز شد.
به گزارش ايسنا، درحالي که درياچه خزر به عنوان بزرگترين درياچه جهان و با در اختيار داشتن حجم وسيعي از ذخاير هيدروکربوري دنيا، از مناطق بکر نفت و گاز به شمار ميرود هيچ شرکتي به طور رسميبراي ورود به توسعه خزر اعلام آمادگي نکرده بود. به طوريکه بيژن زنگنه، وزير نفت کشورمان در اين مورد اظهار کرد در خزر ديگر با تحريم روبهرو نيستيم اما براي ميادين نفتي و گازي اين منطقه بايد خواهان داشته باشيم تا توسعه ميدانهاي اين منطقه را انجام دهد. فعلا هيچ شرکت خارجي براي اين موضوع اظهار تمايل نکرده است. براي رفع اين مشکل کميته سرمايهگذاري در شرکت نفت خزر تشکيل شد تا مذاکرات با شرکتهاي بينالمللي و صندوقهاي سرمايهگذاري خارجي براي فراهم کردن مقدمات توسعه و جذب سرمايه و فناوري در خزر به صورت هدفمندتر و اثربخشتر فراهم شود. اکنون بعد از گذشت حدود يک ماه از تشکيل کميته مذکور شرکت ملي نفت ايران و شرکت لوکاويل روسيه براي ارزيابي زمينشناختي در درياي خزر ۲ تفاهمنامه همکاري امضا کردند. شرکت لوک اويل و شرکت نفت خزر نيز يک تفاهمنامه همکاري امضا کردند. اين اسناد پس از چند ماه مذاکره درباره اکتشافهاي زمينشناختي در بخش جنوبي درياي خزر امضا شدهاند. بر اساس اين گزارش، در فاصله سالهاي ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ ميلادي، کنسرسيوميمتشکل از شرکتهاي شل، لاسمو و وبا اويل (Veba oi) با همکاري نفت خزر تشکيل شد و در نتيجه آن، گروهي تحت عنوان گروه مطالعاتي خزر جنوبي Sought Caspian Study Group آغاز بهکار کرد. نتايج مطالعات اين گروه نشان داد حجم بالايي از ذخاير هيدروکربوري در اين بخش وجود دارد. مطالعات زمينشناسي و ژئوفيزيکي اين گروه نشان داد از ميان ساختارهاي زمينشناسي موجود، ۴۶ ساختار وضع بهتري دارند که از ميان آنها هشت ساختار منتخب در اولويت مطالعات جامع به منظور اکتشاف و توليد قرار گرفت و انجام عمليات حفاري تنها روي يکي از اين هشت بلوک اولويتدار، به کشف ميدان هيدروکربوري سردار جنگل منتهي شد؛ ميداني که بر اساس برآوردها حدود ۲ ميليارد بشکه نفت درجا دارد. به اين ترتيب مشخص است خزر جنوبي از ظرفيت هيدروکربوري مناسبي برخوردار است؛ هم در حوزه گاز و هم در حوزه نفت.
شرکت ملي نفت و لوکاويل ۲ تفاهمنامه همکاري امضا کردند
شرکت ملي نفت و شرکت لوک اويل روسيه براي همکاري در زمينه ارزيابي زمينشناختي در درياي خزر، ۲ تفاهمنامه همکاري امضا کردند. اين تفاهمنامهها در حضور بيژن زنگنه، وزير نفت و واگيت الکپروف، مديرعامل لوک اويل و پيش از آغاز ديدار دو جانبه آنان در مسکو امضا شد. اين اسناد پس از چند ماه مذاکره درباره اکتشافهاي زمينشناختي در بخش جنوبي درياي خزر امضا شدهاند. بيژن زنگنه، وزير نفت، که بعدازظهر روز سهشنبه (۱۱ مهرماه) بهمنظور شرکت در نوزدهمين نشست وزارتي مجمع کشورهاي صادرکننده گاز (GECF) تهران را به مقصد روسيه ترک کرده بود، شامگاه سهشنبه در مسکو با واگيت الکپروف، مديرعامل لوک اويل ديدار و گفتوگو کرد.
در اين مذاکرات که با حضور مهدي سنايي، سفير ايران در روسيه انجام شد، دو طرف بر گسترش همکاريها در حوزههاي مختلف نفتي تاکيد کردند. مديرعامل لوک اويل تاکيد کرد که براي گسترش همکاريهاي نفتي در بخشهاي مختلف، علاقه دو جانبه وجود دارد. زنگنه نيز با تاکيد بر اهميت همکاريهاي نفتي ايران و روسيه، نشست جيييسياف در مسکو و همچنين همافزايي دو کشور در اين عرصهها را براي تقويت همکاريها تاثيرگذار برشمرد. رياست دوره اي مجمع کشورهاي صادرکننده گاز امسال (۲۰۱۷) به عهده روسيه بوده، از اين رو مسکو ميزبان نشست نوزدهم وزارتي اين مجمع شده است. با توجه به اينکه دوره دوم دوساله دبيرکلي محمدحسين عادلي، دبيرکل کنوني مجمع کشورهاي صادرکننده گاز سه ماه ديگر به پايان ميرسد از اين رو انتخاب دبيرکل جديد اين مجمع مهمترين دستورکار نوزدهمين نشست وزارتي در مسکو به شمار ميآيد. کشورهاي روسيه و ليبي نامزدهاي خود را براي احراز پست دبيرکلي اين مجمع معرفي کردهاند.
حسن تاش در گفتگو با «تجارت» تاکید کرد؛
به گزارش تجارت، روز دوشنبه اين هفته بود که اعلام شد ميدان گازي کيش در صف توسعه در قالب مدل جديد قراردادهاي نفتي قرار دارد و تاکنون شرکت انگليسي-هلندي شل، اني ايتاليا و شرکتهاي ايراني سرمايهگذاري غدير و صانع براي توسعه آن ابراز تمايل کرده و تفاهمنامههاي همکاري مشترکي را با هدف مطالعه ميدان امضا کردهاند. همچنين اعلام شد که توسعه اين ميدان گازي در چند فاز اجرايي خواهد شد که طبق بررسيهاي انجام شده در فاز يک طرح توسعه آن روزانه يک ميليارد فوت مکعب گاز توليد خواهد شد. در همين زمينه سيد غلامحسين حسنتاش کارشناس انرژي در گفتگو با تجارت در خصوص طرح توسعه ميدان گازي کيش و ابراز تمايل شرکت انگليسي-هلندي شل، اني ايتاليا و شرکتهاي ايراني سرمايهگذاري غدير و صانع براي توسعه آن اظهار داشت: ميدان گازي کيش يکي از ميادين بزرگ گازي جهان است. اکتشاف اوليه ميدان در قبل از انقلاب و مراحل تکميلي اکتشاف آن در بعد از انقلاب و عمدتا در دهه 80 بوده است. در سال 1388 توسعه ميدان تحت قرارداد بيع متقابل به کنسرسيوميبا محوريت بانک ملت واگذار شد اما اين کنسرسيوم موفق عمل نکرد و لذا بعدا کار از آنها گرفته شد و مجددا در دولت دهم کار توسعه محدود ميدان تحت نوع ديگري قرارداد به کنسرسيوم ديگري سپرده شد که آنها هم موفق نبودند. وي افزود: از ابراز تمايلي که اشاره فرمودهايد اطلاعي ندارم ولي يک نکته بسيار مهم، روشن شدن اين موضوع است که آيا توسعه اين ميدان و بهرهبرداري از آن در حال حاضر اولويت دارد يا خير؛ اين نکته مهمياست که کارفرما يعني شرکت ملي نفت ايران بايد از آن مطمئن بشود چراکه پيمانکاران و از جمله شرکتهاي خارجي انگيزهاي براي اين اولويتبندي ندارند. اين کارشناس انرژي ادامه داد: چراکه اگر احيانا مشخص شود که توسعه ميدان اولويت ندارد طبعا فرصت سرمايهگذاري و کار براي آنها ايجاد نميشود. به نظرم کارفرما بايد در اين مورد دقيقا مطالعه کند و دولت هم تا مطمئن نشود که توسعه اين ميدان اولويت دارد، نبايد اجازه عقد قرارداد را بدهد. چرا اين را ميگويم؟ به دليل اينکه اولا توسعه ميدان مشترک گازي پارس جنوبي و فازهاي آن در اولويت است و با توسعه فازهاي پارس جنوبي نياز گازي کشور تا سالها تامين ميشود و تا مدتها مازاد هم خواهيم داشت.
حسنتاش بيان کرد: ثانيا متاسفانه در حال حاضر و شايد تا 10 سال آينده بازارهاي عمده جهاني گاز به روي ايران بسته است که خود بحث مفصلي دارد. ثالثا ارتقاي بهرهوري انرژي و از جمله گاز و کاهش شدت انرژي در تمام اسناد برنامهاي جزو اولويتهاي دولت است که در صورت تحقق آن مازاد داخلي گاز افزايش خواهد يافت. بنابراين ممکن است محلي براي استفاده از گاز ميدان کيش وجود نداشته باشد و در اين صورت سرمايهگذاري انجام شده بلااستفاده خواهد ماند.
وي گفت: لذا قبل از توسعه ميدان بايد وضعيت عرضه و تقاضاي داخلي و پتانسيلهاي صادراتي گاز به دقت مطالعه شود. البته اگر سرمايهگذار خارجي خود متقاضي گاز ميدان باشد و مثلا آن را تبديل به LNG کند و ببرد، داستان فرق ميکند يعني اگر توسعه ميدان تحت يک بسته قراردادي انجام شود که صادرات گاز ميدان را تضمين کند مشکلي که اشاره کردم حل است و در غير اينصورت خير. اين کارشناس انرژي در پاسخ به اين سوال که به نظر شما بهتر است شرکت ايراني عهدهدار طرح توسعه باشه يا در شرايط کنوني حضور شرکتهاي خارجي به خصوص "شل" براي افزايش انگيزه و ورود در طرحهاي ديگر نفت و گاز رو مناسبتر ميدانيد؛ اظهار داشت: به نظرم در مورد ميدان دريايي و برزگي مانند کيش با توجه به سوابقي که اشاره کردم به شرطي که اولويت آن اثبات شود و يا شرکت خارجي خودش مشتري گاز باشد، استفاده از سرمايهگذاري خارجي نتيجه بهتري خواهد داشت. وي همچنين در خصوص تاثير برجام بر ورود شرکتهاي مطرحي چون شل به صنعت نفت و گاز گفت: بدون شک سرمايهگذاري خارجي و خصوصا سرمايهگذاري شرکتهاي اروپايي هم نتيجه برجام است و هم تقويتکننده برجام و مانع برگشت آن است. ولي اين سرمايهگذاريها بايد در راستاي منافع ملي و اولويتهاي کشور هم باشد. طبعا سرمايهگذارن صرفا به دنبال منافع خود هستند. هماکنون در صنعت نفت اولويتهاي قطعي و روشني داريم که بعضا زمين مانده است و بايد سرمايهگذاريها را به آنها هدايت کرد.