عمدي بودن تغيير ويرگول حقوق‌ ساز نجومي‌بودجه ۹۶ 
عضو کميسيون برنامه بودجه مجلس با اشاره به اينکه ويرگول حقوق‌ نجومي‌ساز تبصره ۱۲ بودجه سال جاري در مجلس عمدي تغيير کرده است، گفت:‌ عده‌اي اعتقادي به اين موضوع ندارند و نمي‌خواهند که اصلاح شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، در جريان تصويب و ابلاغ قانون بودجه سال ۹۶ کل کشور اتفاقي رخ داد که در نوع خود جالب و نکته‌اي بسيار ظريف و زيرکانه است. بدين شرح که طبق بند الف تبصره 12 که مربوط به افزايش حقوق بگيران کشوري، لشکري، قضات و هيات‌علمي‌است تفاوت تطبيق را در حکم حقوق ثابت پيش بيني کرده است.
در حقيقت جابه جايي ويرگول بين واژه «حقوق، ثابت باقي بماند» «حقوق ثابت، باقي بماند» بار معنايي و فراتر از آن بار مالي گزافي براي دولت ايجاد مي‌کند. به عقيده کارشناسان اين ويرگول ناقابل حالا محل اختلاف شده و تداعي کننده حقوق‌ مادام العمر و نجومي‌برخي افراد است. 
در سالهاي قبل بودجه کشور يعني از سال‌هاي 91، 92، 93، 94، 95 و لايحه بودجه 96 حکم بند الف تبصره 12 قانون و لوايح بودجه سال‌هاي متوالي چنين مي‌آمد: افزايش حقوق گروه‌هاي مختلف حقوق‌بگير از قبيل هيأت علمي، کارکنان کشوري و لشکري و قضات به‌طور جداگانه توسط دولت در اين قانون انجام مي‌گيرد به‌ نحوي‌که تفاوت تطبيق موضوع مواد (٧١) و (٧٨) قانون مديريت خدمات کشوري مصوب ٨/٧/١٣٨6 در حکم حقوق، ثابت باقي بماند.»
در قانون بودجه سال 96 اين ويرگول در جايي قرار گرفته که مي‌تواند تبعات و پيامدهاي خاص خود را داشته باشد. در اين بند آمده است: افزايش حقوق گروه‌هاي مختلف حقوق‌بگير از قبيل هيأت علمي، کارکنان کشوري و لشکري و قضات به‌طور جداگانه توسط دولت در اين قانون انجام مي‌گيرد به‌ نحوي‌که تفاوت تطبيق موضوع مواد (٧١) و (٧٨) قانون مديريت خدمات کشوري مصوب ٨/٧/١٣٨6 در حکم حقوق ثابت، باقي بماند.»
با تفسير دستگاه‌هاي مختلف از اين قانون و افزايش هزينه‌ها و بار مالي مترتب بر آن موجب شد، تا سازمان اداري و استخدامي‌کشور به آن واکنش نشان دهد و در نهايت مجبور شد، با ارائه توضيحاتي اعلام کند که دستگاه‌هاي اجرايي مانند سنوات قبل عمل کنند. هرچند اين دستورالعمل نافي اجراي قانون نخواهد بود، اما براي مقطعي کوتاه و تا رفع و اصلاح قانون مشکل را حل خواهد کرد.
در همين راستا طرح دو فوريتي به منظور اصلاح اين بخش در مجلس به جريان افتاد که نمايندگان با يک فوريت آن موافقت کرده و در دستور کار کميسيون برنامه و بودجه قرار گرفته است براي چند و چون وضعيت اين طرح، حسينعلي حاجي دليگاني در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري فارس، به ويرگول نجومي‌ساز حقوق در تبصره 12 قانون بودجه که مربوط به افزايش حقوق کارمندان است، اشاره کرده و اظهار داشت: کليات طرح اصلاح اين موضوع در کميسيون برنامه و بودجه راي آورده و قرار شد رسيدگي به جزئيات به وقت ديگري موکول شود و هنوز در دستورکار قرار نگرفته است.
عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به اينکه برخي از اعضا با اصلاح اين فرايند موافق نيستند، تصريح کرد: ديدگاه‌ها در اين زمينه متفاوت است و حساسيت روي موضوع از سوي نمايندگان کم است. در اولين روز‌هاي هفته کاري پيش رو، در دستور کار قرار گيرد. زيرا اگر اصلاح نشود، افراد بعداً مي‌توانند با طرح شکايت به ديوان عدالت اداري،‌ خودشان را با توجه به اين قانون محق بدانند. 
حاجي دليگاني به ابعاد و پيامدهاي ويرگول نجومي‌ساز در بصره 12 قانون بودجه 96 پرداخت و افزود: اين ويرگول بار مالي زيادي براي بيت‌المال خواهد داشت و حتي براي صندوق‌هاي بازنشستگي نيز دردسر ساز خواهد شد. 
اين نماينده مجلس در مورد نظر مسئولان دولت نسبت به اين موضوع عنوان کرد: رئيس سازمان اداري و استخدامي‌نظر مثبتي در رابطه با اصلاح داشت، اما نامه‌اي که اظهارنظر رسمي‌کرده باشد، وجود ندارد، حتي خردادماه سال جاري سازمان برنامه و بودجه احکام کارکنان خود را براساس ويرگول پريده شده زده بود اما بلافاصله احکام جمع‌آوري شده زيرا بار مالي جديد براي دولت ايجاد مي‌کرد. 
وي افزود: خبردار شديم يکسري افراد ذينفع دنبال اجراي اين بحث هستند و هر چه نسبت به موضوع در مجلس جلوتر مي‌رويم، ظنم قوي‌تر مي‌شود که تغيير در ويرگول مربوط به احکام حقوق کارکنان دولت، عمدي بوده است.

کار نکردن نيمي‌از مردم نشانه عدم توزيع عادلانه درآمدهاست
يک مقام مسئول کارگري معتقد است کار نکردن نيمي‌از مردم ايران نشان از اختلاف طبقاتي بسيار و عدم توزيع عادلانه درآمدها در سطح جامعه دارد. به گزارش ايسنا،‌هادي ابوي ، اظهار کرد: اينکه عده‌اي در جامعه نياز به شغل ندارند و در مقابل تمام اعضاي يک خانواده ناچارند کار کنند تا چرخ زندگي بچرخد، حکايت از واقعيت تلخ بي عدالتي و عدم توزيع عادلانه ثروت و درآمد در کشور دارد. وي با بيان اينکه توزيع درآمد در جامعه بايد عادلانه باشد، ادامه داد: امروز در بيشتر خانواده‌هاي ضعيف و اقشار محروم و دهک‌هاي پايين جامعه تمام اعضا به نوعي مشغول کار هستند تا از عهده‌ هزينه‌هاي زندگي برآيند و اقتصاد خانواده دچار مشکل نشود ولي در طرف ديگر خانواده‌هايي هستند که اگر يک نفر در آن به تنهايي کار کند، مشکلي به لحاظ امرار معاش يا تامين هزينه‌هاي زندگي به وجود نمي‌آيد و اعضاي خانواده آنقدري تامين هستند که نياز به کار کردن را در خود احساس نکنند. دبيرکل کانون عالي انجمن‌هاي صنفي کارگران اضافه کرد: اگر عده‌اي با وجود داشتن توانايي کار، تمايل به کار ندارند به اين دليل است که يک نفر مسئوليت خانه را به دوش مي‌کشد و يا آنقدر درآمد دارد که نيازي به کار کردن همه اعضاي خانواده نيست. ابوي با ابراز تاسف از وجود تبعيض و اختلاف طبقاتي و توزيع نامناسب درآمدها افزود: اينکه ۱۰ درصد به حقوق و دستمزدها اضافه شود ولي هزينه‌هاي زندگي ۱۰۰ درصد افزايش يابد عادلانه نيست. انبارهاي بيشتر واحدهاي توليدي به دليل پايين بودن قدرت خريد مردم پر است و توليدکنندگان ناچار شده‌اند براي فروش اجناس و جبران چک‌هاي برگشتي کالاها را در بسته‌بندي‌هاي دوتايي و چهارتايي به مصرف کننده عرضه کنند. اين مقام مسئول کارگري گفت: در تمام کشورها سياست افزايش دستمزد سياستي راهگشا براي ارتقاي قدرت خريد جامعه و رشد اقتصادي تلقي مي‌شود و دولتها با بهبود سطح درآمد آحاد جامعه تلاش مي‌کنند تا هم چرخه اقتصاد بچرخد و هم کالاي با کيفيت توليد شود و به دست مصرف کننده برسد.
به گفته وي در حال حاضر بيشترين مصرف کنندگان کالاي داخلي کارگران و کارمندان هستند و اگر سهم کارگر از محل توليد پرداخت شود و قدرت خريد آنها افزايش يابد، هم دولت به ماليات خود مي‌رسد و هم کالاي توليد کننده با کمترين مشکلي به فروش مي‌رود و با گردش نقدينگي به اقتصاد کشور کمک مي‌شود.



عضو ناظر مجلس در شوراي پول و اعتبار از ورود اين شورا به تخلفات برخي بانک‌ها در کاهش ندادن نرخ سودهاي بانکي خبر داد. به گزارش خانه ملت، عليرضا تابش، با انتقاد از اقدامات برخي بانک‌ها مبني بر کاهش ندادن نرخ سودهاي بانکي، گفت: براساس اخباري که به دست ما رسيده است، برخي بانک‌ها از قانون بانک مرکزي و مصوبه شوراي پول و اعتبار مبني بر کاهش نرخ سودها تا سقف 15 درصد امتناع کرده‌اند و همچنان سودهاي با نرخ‌ بيش از 20 درصد پرداخت مي‌کنند که اين تخلف است. عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس تصريح کرد: موضوع تخلف برخي بانک‌ها از قانون براي کاهش نرخ سودهاي بانکي را در شوراي پول و اعتبار بررسي مي‌کنيم و اين موضوع در دستور کار اين شورا قرار گرفته است.


يک نماينده مجلس با بيان اينکه با ادامه روند و روش کنوني در اداره کشور براي سال‌هاي آينده بايد از کشورهاي خارجي استقراض کرد تا بتوان هزينه‌هاي جاري را پرداخت، گفت: اداره‌امور کشور با اين رويه برازنده نظام جمهوري اسلامي‌نبوده و در چارچوب نظام اسلامي‌قابليت توجيه ندارد، لذا بايد منابع جديد براي اداره کشور ايجاد شود. به گزارش خانه ملت، سيد علي ادياني ،، با تاکيد بر اينکه در تمام دنيا مرسوم است که هر شخص خدماتي دريافت مي‌کند هزينه آن را مي‌پردازد، افزود:در ايران نيز هر شخصي از کودک دبستاني تا پيرمرد کهنسال که از تلفن همراه استفاده مي‌کند، هزينه آن را پرداخت مي‌کند و دولت يارانه به آن اختصاص نمي‌دهد، لذا در حوزه انرژي و حامل‌هاي انرژي نيز بايد تجديد نظر صورت گيرد.


عضو کميسيون بودجه مجلس، از تشکيل کارگروهي در کميسيون متبوعش براي بررسي مشکلات جذب فاينانس و ارسال گزارش به صحن علني خبر داد. به گزارش خانه ملت، محمد حسيني ، با اشاره به اينکه هر ساله در تبصره‌هاي قانون بودجه به دولت اجازه مي‌شود تا ميزاني از سرمايه‌هاي موردنياز خود را براي پيشرفت طرح و پروژه‌هاي ملي از طريق فاينانس تامين کند، گفت: تامين فاينانس در ساليان گذشته هر ساله در تبصره‌هاي بودجه ذکر شده و حتي ميزان باقيمانده سهميه سال‌هاي گذشته نيز در تبصره‌هاي سال جديد قيد مي‌شود. وي افزود: در سال جاري کميسيون بودجه براي اينکه بررسي کند که چه اتفاقاتي در جذب فاينانس رخ داده، نشستي را با بانک مرکزي و ساير مسئولان ذيربط تشکيل داد.


بررسی «تجارت» از تناقض بین واقعیات و میزان اعلامی توسط دولت نشان داد؛
گروه اقتصاد کلان- ايليا پيرولي: گسترش نرخ بيکاري، ناکارآمدي فضاي کسب‌و کار، افت رتبه شاخص جهاني ايران در کسب‌و کار، همه و همه گوياي يک موضوع مشخص است؛ « عدم سياست‌گذاري مشخص براي اشتغال و انحصار اقتصاد به وسيله خام‌فروشي و تجاري‌سازي». اين در حالي است که دولت مستقر مثل دولت‌هاي گذشته با تعاريف خود و با استفاده بسياري از تبصره‌ها و آيين نامه‌هاي دستوري هر ازگاهي از افزايش ميزان اشتغال در کشور خبر مي‌دهد. عادتي که هيچ‌گاه دولت‌ها فراموش نکردند. 
اما به راستي، چرا دولت مذکور و دولت‌هاي پيشين اقدام به‌امارسازي مي‌کنند. آمارهايي که بيشتر يادآور فيلم خانه‌اي روي آب است. همان فيلمي‌که در تلاش بود شخصيت اصلي فيلم را بر خلاف افکار و عقايدش نشان دهد.
و شايد شيبه به بازي با آمارهاي کاغذي فوتبال باشد وقتي تيمي‌به در اجرا ديگر بختي براي صعود ندارد، اما روي کاغذ کورسوي اميدي برايش وجود دارد با هزاران احتمال.
حالا دولت دوازدهم به تبعيت از دولت يازدهم و دولت‌هاي گذشته‌امارهايي را ارائه مي‌کنند که تنها مي‌توان به آنها لقب کاغذي ناميد؛ به عبارتي دولت مذکور در تلاش است که در مواجهه با آمارهاي بي‌سابقه بيکاري، سندي را ارائه دهد که برابر با اصل آن باشد، اما ديگر غافل از آن است که‌امروزه نمي‌توان با فرار رو به جلو، رفتار پوپوليستي خود را به پيش راند.
افزايش سالانه 940 هزار نفر به فارغ االتحصيلان بيکار، به معناي نبود تناسب در بازار کار و و آموزش نيروي انساني است. موضوعي که در بازار کار به خوبي مي‌توان آن را مشاهده کرد.
از طرفي، وقتي در بسياري از شاخص‌هاي اقتصادي رکود تعميق يافته و هنوز نشانه‌هاي مثبتي براي احياي آن وجود ندارد، اين پرسش مطرح مي‌شود که چگونه مي‌توان بدون رونق اقتصادي، شاهد کاهش ميزان بيکاري بود؟!
نکته قابل تآمل اينکه در اين دو سه سال اخير که کشور با رشد اقتصادي مواجه بوده است، تنها و تنها به يک علت عمده اتفاق افتاده است و آن هم خام‌فروشي نفت وگاز کشور بوده است؛ آن هم پس از رفع تحريم‌هاي نفتي ناشي از برجام بوده است. حالا چگونه مي‌توان ادعا کرد که کشور با افزايش اشتغالزايي مواجه بوده است، در حالي‌که همه‌امارها حکايت از افزايش رشد انحصار و سلطه بازار خام‌فروشي بر اقتصاد کشور بوده است. همه کارشناسان اقتصادي از مکاتب مختلف اقتصادي، به صورت مشترک بر اين موضوع تاکيد دارند تا زماني که سرمايه از طريق خام‌فروشي نفت و گاز به دست بيايد هيچ‌گاه بخش‌هاي ديگر اقتصادي از جمله بخش‌هاي مياني و خرد اقتصاد با رونق مواجه نخواهند شد. لذا با اين اوصاف نبايد دلخوش به‌امارهايي باشيم که رکود در درون تک تک سلول‌هاي بخش‌هاي آن رسوخ کرده است. همه مي‌دانند که ايجاد اشتغال تنها و تنها از طريق توليد ايجاد مي‌شود.
وقتي پيشران‌هاي اقتصادي از جمله مسکن بدون رونق است، اين پرسش مطرح مي‌شود چگونه وقتي توليد در اغما است، کاهش نرخ بيکاري را انتظار داشت؟!
حتي براساس آمارهاي ارائه شده بخش خودرو نيز زمين‌گير شده است و اين بخش که زماني نيز سهمي‌در اشتغال ايفا مي‌کرد، حالا نيروي کار خود را به صورت‌هاي مختلف تعديل کرده و هر از گاهي کارکنان آن دست به اعتراض‌هاي مختلف مي‌زنند.
کارشناسان اقتصادي بر اين عقيده‌اند مادامي‌که، « پالايشگاه‌ها، ‌پتروشيمي‌ها، فلزات اساسي مانند فولاد و صنايع معدني مانند سيمان، سياست‌گذاري‌ها را گروگان خود گرفته‌اند. خودرو، ‌فولاد، ‌سيمان و پتروشيمي‌لابي دارند و در سياست‌گذاري‌ها حاضرند، نبايد انتظار داشت که رشد اقتصادي همراه با اشتغالزايي را در اقتصاد شاهد باشيم.»
از سويي ديگر بخش خصوصي نيز به معناي واقعي در کشور فعال نيست. به عبارتي اصلا بخش خصوصي واقعي در کشور اگر هم وجود داشته باشد نمي‌تواند در برابر انحصارگرايي که در اقتصاد کشور ايجاد شده است، تاب بياورد، لذا آنچه که اکنون در اقتصاد مشاهده مي‌شود، حضور گسترده انحصارگرايان موسوم به بخش خصوصي است. بخشي که با پشتوانه دولت‌ها از رشد بخش‌هاي مولد جلوگيري کرده و براي سودآوري بيشتر بخش‌هاي غيرمولد را گسترش داده است. نشان به آن نشان که سهم بخش خدمات در توليد ناخالص داخلي از حجم عمده‌اي برخوردار بوده است. کافي است که با مراجعه به‌امارهاي گمرک به راحتي مشاهده کرد که چگونه تراز تجاري ايران منفي شده است و سمت واردات در اين هشت ماهه‌امسال با افزايش چشمگيري مواجه بوده است. به قول دکتر حسين راغفر، کارشناس اقتصادي، دولت اکنون با تعارضات و بي‌برنامه‌گي مواجه شده است و با وجود اينکه تمايلي به اين کار ندارد اما به ناچار از سوي گروهي انحصار طلب، به گوشه رينگ اقتصاد چسبيده است. اين اقتصاددان در اين باره در مصاحبه‌اي به ما گفته است:« ما با تعارض منافع با دولت روبه‌رو هستيم و گويي بعضي از مقامات در وزارتخانه‌ها نمايندگي كارتل‌ها در وزارتخانه‌ها هستند كه لازم هم نيست سمت و نام آنها را ببريم چون كاملاً نزد مردم شناخته شده هستند. مشكل ما محصول تفكري است كه بعد از جنگ بر اقتصاد ايران مستولي شد. نمي‌شود شما سياست‌هاي تعديل اقتصادي را دنبال كنيد و در عين حال با همان ابزارهاي سياست‌هاي تعديل اقتصادي به حل مشكل بپردازيد. نوع نگاه غالب در دولت كنوني همين است. البته وقتي با آقايان خصوصي صحبت مي‌كني خودشان قبول دارند كه فساد و ملاحظات سياسي وجود دارد. از سوي ديگر بدنه كارشناسي دولت آنقدر ضعيف شده است كه گاهي مسئله را درست تشخيص نمي‌دهد كه بخواهد درمان درست را پيشنهاد و اجرا كند و نسخه‌هاي برخاسته از نبود شناخت كافي مشكلات نيز مسائل را پيچيده‌تر كرده است.»
از زاويه‌اي ديگر اگر به واکاوي آمارسازي دولت‌ها و دولت مذکور در حوزه نرخ بيکاري بپردازيم، بهتر است که به عقب برگرديم. براساس بررسي‌هاي کارشناسي شده از سوي دکتر حسين راغفر، بعد از انقلاب تنها در ميانه دهه هفتاد هجري شمسي نرخ بيکاري تک رقمي‌شده است و درهمه سال‌هاي اخير نرخ بيکاري دو رقمي‌و بالاي 10 درصد بوده است. از سال 1384 و با آغاز دوران احمدي‌نژاد، اين نرخ جهش يافت و به 15 درصد نيز رسيد.آمارهاسي که ارائه مي‌شود دور از واقعيت است چرا که سياست‌هاي اشتغالزايي دولت غالبا نتيجه يکساني داشته و دستاورد آن ايجاد اشتغال نبوده است، بلکه حفظ شرايط موجود بوده است. اين را آمارهاي واقعي حکايت مي‌کنند.
 در اين باره دبير کل اتاق تعاون ايران مي‌گويد:«توسعه اشتغال در کشور را نيازمند نگاه صادراتي مي‌داند و تاکيد دارد که هرچه فضاي کسب و کار بهتر شود به همان نسبت اشتغال مولد و پايدار به وجود مي‌آيد».
به نقل از ايسنا، ماشاءاله عظيمي‌اظهار کرد: «سالانه بيش از يک ميليون نفر وارد بازار کار مي‌شوند و اگر بخواهيم به هدف‌گذاري ايجاد يک ميليون شغل در سال دست پيدا کنيم بايد ۷۰ درصد بودجه کل کشور را هزينه کنيم».
وي افزود:« در سال‌هاي گذشته شايد براي ايجاد يک شغل ۵۰ ميليون تومان سرمايه‌گذاري مي‌کرديم ولي اين رقم اکنون به ۲۰۰ ميليون تا ۳۰۰ ميليون تومان رسيده است».
«در چنين ساختاري كه اهميت بخش‌هاي مختلف اقتصادي در سرمايه‌گذاري و بازدهي آن چنين نمودي دارد و خريد و فروش پول و در مرحله بعد مسكن بيشترين سود را دارد توليد شكل نمي‌گيرد».
به هر حال آمارسازي دولت را مي‌توان خانه‌اي بر روي آب ناميد که تنها يک معنا را براي اقتصاد و جامعه تداعي مي‌کند و آن هم ارائه سندهاي خيالي براي فرار به جلو.


فرشاد مومني:
فرشاد مومني، اقتصاددان، گفت: اکنون و در شرايطي که دولت با بحران‌هاي اقتصادي روبه‌رو است امکان تصميم‌گيري برايش بسيار دشوار شده، چون عده‌اي از بهره‌مندان هستند که با جلوگيري از ايجاد شفافيت نمي‌خواهند واقعيات آن‌گونه که هست جلوه داده شده و دولت بر مبناي آن تصميم‌گيري کند.  فرشاد مومني گفت: در شرايط کنوني که کشور ما با انبوهي از کاستي‌ها و اختلال‌ها و نارسايي‌ها و بحران‌هاي کوچک و بزرگ رو به روست، ريشه رفتاري که نظام تصميم‌گيري و تخصيص منابع در پيش گرفته انعکاسي از نوعي سردرگمي‌و سرگشتگي است. وي ادامه داد: به موازات تکثر مشکلات، اين سرگشتگي وجود دارد که از کجا آغاز شود که با کمترين هزينه مشکلات حل و فصل شود. برداشت ما در زمان تدوين برنامه ششم توسعه اين بود که راه نجات اقتصاد ايران منحصرا از طريق توسعه عادلانه مي‌گذرد و هر رويکردي که بر وجه عادلانه بودن تاکيد نداشته باشد از پيش محکوم به شکست است. همانطور که در دولت اول حسن روحاني هم ديديم با اينکه چندين بسته سياسي ارايه شد ولي چون تناسبي با توزيع عادلانه نداشت يکي پس از ديگري با شکست روبه‌رو شد و منابع انساني و مادي هم نتوانست در خدمت حل مشکلات قرار گيرد. عضو هيئت علمي‌گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در ادامه سخنانش بيان کرد: به جاي اتخاذ رويکردهاي نمايشي و تبليغاتي به شکلي که در برنامه ششم منعکس است و به جاي اينکه مي‌خواهند در جريان برنامه ششم نزديک ۱۶۹ هدف و ‌۵۶۰ استراتژي را جلو ببرند، پيشنهاد مي‌دهيم که فقط يک هدف پي‌گيري شود و آن اشتغال مولد است. از همه ارکان ساختار قدرت مي‌خواهيم به همه لوازم عملي و نظري ايجاد اشتغال مولد پايبندي نشان دهند. وي همچنين گفت: علت توجه ما به توسعه عادلانه اين است که معتقديم راه حل‌هاي معطوف به توان رقابت، مقاومت اقتصاد ملي و ارتقاي دانايي محوري و عدالت گستري و بنيه فرهنگي امنيت ملي در ايران در هم تنيدگي عميقي دارد با ساختار نهادي مشوق فعاليت‌هاي مولد و مهار آزمندي بخش غير مولد. به نظر ما انواع بحران‌ها همين مسئله است و همچنين پشت کردن به توليد نيز مهم‌ترين دليل به وجود آمدن نابرابري‌هاي ناموجه است. در اين زمينه هزينه‌هايي که نظام ملي پرداخت مي‌کند در بعد اجتماعي و فرهنگي اگر بيش‌تر از هزينه‌هاي اقتصادي نباشد کمتر از آن نيست.  مومني گفت: شواهد بسياري وجود دارد مبني براينکه وقتي دولت به اقتضائات توليد محوري به مشابه نظام حيات جمعي اهميت نمي‌دهد نابرابري‌هاي ناموجه افزايش يافته، فساد مالي گسترش مي‌يابد و با انبوهي از مشکلات روبه رو مي‌شود. وقتي دولت غيرمولدها را مورد توجه قرار مي‌دهد آن‌ها اقداماتي انجام مي‌دهند که برآيند ممانعت در شفافيت است. وي ادامه داد: اکنون با انبوهي از عدم شفافيت‌ها روبه رو هستيم که تصميم‌گيري را دشوار کرده است. يکي از وزراي سياسي پيشين روحاني بيان کرده بود اکنون در ايران بالغ بر ۵۰ ميليون حساب بانکي مجعول وجود دارد؛ يعني وقتي بر توليدمحوري تاکيد مي‌کنيم بايد به اين بلوغ فکري برسيم که اساس جلوگيري از اقتصاد رانتي، شفافيت محوري است. او همچنين گفت: در شرايط کنوني برآوردها نشان مي‌دهد که هيچ عاملي به‌اندازه سلطه ربا و رونق تکان‌دهنده اي که در فعاليت‌هاي تجارت پول دارد قدرت توضيح‌دهنده‌ براي بحران‌هاي اجتماعي ندارد. جامعه‌اي که در آن ربا در اقتصاد وجود دارد، طبيعتا بازتوليدکننده عدم شفافيت، مشارکت‌زدايي و بحران‌هاي بي‌پايان است. مومني اضافه کرد: اکنون سيستم مالي ايران همانند سيستم پولي در نابرابري منطقه‌اي است. اکنون سرانه رباي پرداختي بيش از ۲۰۰ هزار تومان در بانک است و آنچه به عنوان سود سپرده پرداخت مي‌شود چهار برابر يارانه است. جالب است که از پرداخت يارانه نقدي شکايت مي‌شود و مي‌گويند کمر دولت شکسته است ولي در برابر پرداخت اين ميزان بهره شکوه نمي‌شود.


حسين راغفر:
حسين راغفر، اقتصاددان، بيان کرد: در بحث نابرابري‌هاي ناموجه بايد بگويم ما با زندگي پر از نابرابري‌ها رو به‌رو هستيم. کساني از فرصت‌هاي نابرابر بهره‌مندند ‌و مي‌توانند از آن فرصت‌ها استفاده کنند و کساني هم هستند که از آن نابرابري‌ها آسيب ديده‌اند. براي جلوگيري از آسيب ديدن افرادي که نابرابري فرصت‌ها به آن‌ها آسيب زده است، انديشمندان پيشنهاد برداشتن موانع از سر راه آن‌ها را مي‌دهند.
او ادامه داد: در بحث برابري فرصت‌ها، فرصت‌هايي است که مي‌تواند کساني که عقب هستند را جلو بياورد و فرصت‌هاي کساني که بر اساس نابرابري جلو هستند را تعديل کرد؛ بنابراين به اعمال سياست‌هاي نابرابرزدا و بازتوزيع‌کننده نياز داريم.
اين اقتصاد دان همچنين گفت: جان رالز که خود يک ليبرال است مي‌گويد بايد براي ايجاد عدالت در جامعه، فرصت‌ها را از کساني که برخوردارند گرفت و به کساني که برخوردار نيستند داد. البته او متهم است که در ليبراليسم بدعت‌گذاري کرده است. به اين ترتيب دفاع از برابري فرصت‌ها هم ناظر بر ايجاد فرصت‌هاي برابر و هم از بين بردن موقعيت‌هاي نابرابر است. وي در توضيح بيش‌تر از بين بردن موانع و محدوديت‌ها گفت: در وهله اول راهکار برداشتن محدوديت‌هاي منزلتي در اقبال‌هاي زندگي چه به صورت رسمي‌و چه به صورت غير رسمي‌است. براي مثال اين مورد مي‌توان به موقعيت‌هاي پيش روي آقازادگان اشاره کرد در مقابل موقعيت‌هاي مثلا رعيت‌زادگان. اين وضعيت در ساخت جامعه‌اي محقق شده است که منزلت‌هايي را براي افراد در نظر گرفته است. اين‌ها البته به صورت رسمي‌هستند. در مثال غير رسمي‌هم مي‌توان به يک جامعه نژادپرست اشاره کرد که مثلا در آن افراد سياه‌پوست در ميان افراد سفيدپوست زندگي مي‌کنند و به خاطر رنگ پوستشان که خود انتخاب نکرده‌اند از لحاظ اجتماعي مورد تبعيض واقع مي‌شوند. راغفر همچنين بيان کرد: نوع دوم محدوديت‌ها براي آثار مربوط به موقعيت‌هاي اجتماعي است. به اين ترتيب کساني که در خانواده‌هاي فقير به دنيا مي‌آيند دليل ندارد که همينطور فقير بمانند؛ بنابراين سياست‌هاي نابرابري‌زدا اينجا به اين صورت به‌کار مي‌افتند که فرصت‌هاي برابري را براي افراد خانواده‌هاي ثروتمند و فقير ايجاد کنند. اين موضوع به ويژه در بحث آموزش و ايجاد فرصت‌هاي برابر براي آموزش قابل پي‌گيري است که فقر در نسل‌هاي بعد خانواده‌هاي فقير هم مدام بازتوليد نشود. در خصوص اين نوع نابرابري فراهم کردن فرصت‌هاي جبراني نيز حائز اهميت است. او ادامه داد: اين سياست‌ها بعد از سال‌هاي جنگ در ايران نيز مورد توجه قرار گرفت؛ هرچند که بعدها قانون اساسي در اين زمينه کلا کنار گذاشته شد و برخورداران فرصت‌هاي بيش‌تري پيدا کردند. نکته‌اي که نبايد فراموش کرد اين است که منشاء فقر نابرابري و در واقع فرصت‌هاي نابرابر است؛ يعني زماني که افراد در موقعيت‌هاي مختلف از فرصت‌هاي نابرابر برخوردارند. اين اقتصاددان به نمونه‌ ديگري از نابرابري‌ها اشاره کرد و گفت: اين نابرابري که بسيار ناموجه است مربوط به نابرابري‌هاي فرصت‌هاست. هر يک از اين نابرابري‌ها منشاء اشکال بي‌عدالتي است. قانون اساسي ما به‌اموزش و پرورش رايگان عمدتا براي ايجاد فرصت‌هاي برابر تاکيد کرده است. وي در بخشي ديگر از سخنانش گفت: در بحث نابرابري‌ها دو وجه وجود دارد؛ ابتدا اينکه جامعه ما با نابرابري‌هاي روبه‌رو باشد که فطري هستند؛ مانند معلوليت جسماني يا نابرابري‌هايي که مثلا نوعي تصميمات ايجاد کرده است؛ مثل حاکميت قواعد بازار؛ يعني اقتصاد رهايي که خودش نابرابري‌هاي بعدي را ايجاد مي‌کند. راغفر با توضيح بيش‌تر درباره انواع نابرابري‌ها گفت: سوال اينجاست که چگونه مي‌توان انواع نابرابري را برطرف کرد که موجب بي‌عدالتي مي‌شوند. اگر فرصت‌هاي بين افراد برابر شود آن‌وقت مي‌توانيم از سليقه و انتخاب افراد درباره نحوه مصرف آنها سخن بگوييم. در چنين شرايطي وقتي افراد فرصت‌هاي برابر دارند، انتخابي که مي‌کنند بر مبناي سليقه آن‌هاست و منشاء اعتراض نيست.


رئيس کل سازمان خصوصي سازي گفت: در ۴ سال فعاليت دولت يازدهم بيش از ۸۷۰۰ هزار نامه نظارتي به سازمان خصوصي سازي ارسال شده است.
به گزارش تسنيم؛ پوري حسيني با اشاره به اين که خصوصي سازي يک فراينده بسيار پيچيده در کشور است گفت: آموزش و پرورش و راه و شهرسازي از جمله موضوعاتي هستند که سالهاي سال است که کشور با موضوعات مربوط به آن در ارتباط است، اما موضوع خصوصي سازي پديده‌اي جديد، موقت، پيچيده و گذرا در کشور است.
رئيس کل سازمان خصوصي سازي افزود: واگذاري سهام شرکتهاي دولتي يک فرايند بسيار پيچيده در کشور است؛ چرا که هر زمان که مي‌خواهيم يک شرکت را واگذار کنيم برخي تلاش مي‌کنند نام آن را از ليست واگذاري خارج کنند. همچنين زماني که قيمتگذاري شرکتها براي واگذاري انجام مي‌شود عده اي ديگر تلاش مي‌کنند با جوسازي، قيمتگذاري انجام شده را گران جلوه دهند. هر زمان هم واگذاري سهام شرکتها انجام مي‌شود با جوسازي تلاش مي‌کنند واگذارهاي صورت گرفته را لغو کنند.
وي در ادامه با بيان اين که در 4 سال فعاليت دولت يازدهم بيش از 8700 هزار نامه نظارتي به سازمان خصوصي سازي ارسال شده است اذعان داشت: اگر هر سال را حدود 220 روز کاري حساب کنيم و اين عدد را در 4 سال فعاليت دولت يازدهم ضرب کنيم، تقريبا براي هر روز کاري حدود 9 نامه از دستگاههاي نظارتي از جمله مجلس، ديوان محاسبات، سازمان حسابرسي، سازمان بازرسي، قوه قضائيه، دادگاهها، هيات داوري و ... دريافت کرده و مورد بررسي قرار داده‌ايم که اين موضوع انرژي زيادي از اين سازمان مي‌گيرد.
پوري حسيني افزود: به همين دليل نياز داريم در راستاي واگذاري سهام شرکتهاي دولتي از پتانسيل روابط عمومي‌ها استفاده کنيم و اين موضوع زماني بيش از پيش احساس مي‌شود که بايد در سالهاي پيش رو بحث سنگين سهام عدالت را انجام دهيم.