وي ادامه داده است: صرفه جويي، فرهنگ سازماني ماست* به طور کلي ميتوان هزينههاي سازمان بزرگي مانند بانک ملي ايران را به دو بخش هزينههاي عملياتي (سود سپردهها) و غير عملياتي (اداري و پرسنلي و سرمايه اي) تقسيم کرد.
همه مستندات گواهي ميدهد که طي سالهاي اخير، تلاش بر بهبود سطح معيشت کارکنان بوده، بنابراين هزينههاي پرسنلي نه تنها با کاهش رو به رو نشده است، بلکه شاهد افزايش منطقي آن نيز بوده ايم.
هزينههاي عملياتي اما همواره قابليت تعديل داشته و دارد. گرچه مهمترين بخش هزينههاي عملياتي بانک ملي ايران به سود پرداختي به سپرده گذاران بر ميگردد، اما همواره نگاه مديران و کارکنان به بانک، مانند اعضاي يک کارخانه توليدي بوده است.
مواد اوليه اين کارخانه، منابع دريافتي است؛ محصول اين کارخانه، خدمات بانکي و سود آن، رضايت مشتريان و کارکنان است. تامين مواد اوليه ارزان قيمت براي کارخانهاي مانند بانک، با تلاش بي وقفه کارکنان شعب محقق ميشود. اين موضوع به خوبي در دستور کار کارکنان بانک قرار گرفته و با سرعت هر چه بيشتر در حال انجام است.
از سوي ديگر پرداخت درست و به جاي تسهيلات، باعث بازگشت به موقع آن و در نتيجه کسب سود براي بانک و ذينفعان آن يعني مردم ميشود. دستاورد ديگر اين روند، چرخش پول ميان توليدکنندگان و در نهايت رونق گرفتن توليد و اشتغال ميشود.
تحقق درست چرخه دريافت منابع ارزان قيمت، رساندن آن به دست نيازمند واقعي و کسب سود منطقي و قانوني، منابع و مصارف بانک را در يک تعادل مثبت نگه داشته است.
همکاران من اگر چه در سطح کلان به منابع و مصارف بانک به صورت ويژه توجه دارند، اما در سطوح خرد نيز اين هزينههاي اداري را از ياد نبرده اند. منطقي کردن برگزاري همايشها، بهينه کردن مصرف انرژي و ... از اين جمله اند.
کارکنان بانک ملي ايران به اين اعتقاد دارند که منابع بانک، منابع مردم و کشور است. «صرفه جويي» اگر به معناي مديريت بهينه منابع و مصارف، کاهش هزينههاي غيرضروري و درست مصرف کردن تعبير شود، ميتوان گفت که فرهنگ سازماني و نهادينه شده در بانک ملي ايران است.