رييس اتحاديه عکاسان شهرری در گفت وگو با «تجارت» عنوان کرد؛
مشاغل گوناگوني براي گردش مالي تعريف شده که هر کدام در بخشهاي صنعت، کشاورزي و خدمات تعريف ميشود. اما جالب اينجاست که برخي وارد اين مشاغل ميشوند و يک شبه ره صد ساله را ميپيمايند و برخي ديگر در همين صنف زيان ميبينند و همان سرمايه ناچيز را از دست ميدهند. يکي از اين مشاغل صنف عکاسان است.
براي آنکه در جريان مشکلات اين صنف قرار بگيريم، با ابوالفضل قديمينژاد رييس اتحاديه عکاسان، چاپخانه داران و عينک سازان شهرري گفت و گو کرديم. اين اتحاديه اکنون 470 واحد صنفي دارد که پروانه کسب دريافت کردهاند. 35 درصد از اعضا مالک هستند و بنا به دستور اداره صنعت و معدن جواز خودشان را تمديد ميکنند. نتيجه اين گفت وگو در ادامهامده است.
تعهد اعضا به اتحاديه چگونه است و آيا اعضايي داريد که جواز کسب نداشته باشند؟
افراد بسياري هستند که بدون جواز کسب فعاليت ميکنند. دليل خاصي ندارد که اين عده جواز کسب نميگيرند، اما تنها دليل اين است که افراد متخلف جواز کسب نميگيرند تا بتوانند پس از تخلف به سادگي به محل ديگري بروند يا در برابر قانون پاسخگو نباشند. در اين رابطه اتاق اصناف، اداره صنعت و معدن، ادارهاماکن و ديگر ادارات مربوطه کمک خوبي به ما داشتهاند.
وضعيت اتحاديهها را چگونه ميبينيد؟
بايد بپذيريم که اتحاديهها نيازمند تغيير و تحول هستند. در اتحاديهها بايد نوآوري و تحول ايجاد شود و افراد جديد وارد صنف بشوند. افراد جديد و جوان باعث تحول و پويايي در اتحاديه خواهند شد. اگرچه قانون تعيين ميکند که انتخابات اصناف برگزار شود و اعضا انتخاب شوند، اما بايد افرادي بيايند که بتوانند به حل مشکلات صنف کمک کنند. امروزه در بسياري از اتحاديهها به جاي کار صنفي، روابط دوستانه و تعريف خاطره اتفاق ميافتد. البته در اتحاديه عکاسان با هماهنگي اعضاي هيات مديره کار قانوني صورت ميگيرد و براي تحقق اين مهم، ميخواهيم که ادارات به اتحاديه کمک کنند.
روساي اتحاديهها افراد قديميو بزرگان صنف هستند و برخي از آنها سواد کافي ندارند. نظر شما در اين مورد چيست؟
اينکه بزرگان صنف هستند، براي همگان محترم بوده و بايد شان آنان حفظ شود اما اينکه بخواهيم افرادي که توانايي تلاش براي پيگيري امور صنف را ندارند، به عنوان رييس انتخاب کنيم و به دليل ناتواني نماينده صنف، منافع اعضا در خطر بيفتد، کار بسيار اشتباهي است. تا کي قرار است منافع اعضا به خاطر مسايل جزيي ناديده گرفته شود يا به خطر بيفتد. اگر پدر من آدم خوبي بوده، خدابيامرزي دارد.
چالشهاي صنف عکاسان در حال حاضر چيست؟
بزرگترين چالش صنف ما واحدهاي بدون پروانه است. اما در صنف عکاسان بزرگترين چالش اين است که دستگاههاي دولتي از وظايف خود تخطي ميکنند و با انجام کارهاي اقتصادي در واحدهاي صنفي دخالت ميکنند. به عنوان مثال شهرداري يک واحد عکاسي در اداره ايجاد ميکند. اداره ارشاد جواز صادر ميکند يا پروانه ميدهد که عده اي بتوانند دفاتر گوناگون ايجاد کنند. اين در حالي است که در ماده 90 و 91 قانون نظام صنفي ميگويد چنين چيزي درست نيست.
البته برخي از مشاغل به اين ادارات مراجعه ميکنند و پروانه تاسيس ميگيرند.عينک سازان از وزارت بهداشت اجازه تاسيس ميگيرند اما جواز فعاليت را بايد از اتحاديه بگيرند. متاسفانه بسياري از افراد قوانين را ناديده ميگيرند و براي ناديده گرفتن قانون نظام صنفي به پروانه تاسيس ادارات استناد ميکنند. مشکل ديگر دفاتر پيشخوان دولت است. اين دفاتر محلي را ايجاد کردهاند که عکس ميگيرند و کار عکاسي را انجام ميدهند. از سوي ديگر ثبت نام اظهار نامه مالياتي را نيز انجام ميدهند، در حالي که اين در وظيفه صنف دفاتر خدمات اينترنتي است. چرا آقايان فراموش کردهاند که اصناف بابت اين فعاليتها ماليات ميدهند و ما درد همکاران را ميدانيم. پرکردن اظهار نامه مالياتي چه ربطي به دفاتر پيشخوان دولت دارد و تاسف آور اينکه حدود شش هزار تومان نيز گرانتر ميگيرند. اينکه در برخي ادارات ميبينيم پسر فلان مدير به دليل اينکه بيکار است، اجازه بدهند يک دستگاه کپي در اداره بگذارد، بسيار بد است. اين کارها انگيزه را کاسب ميگيرد. کاسب بايد هزينه دارايي، ماليات، بيمه و ... بدهند و هنگاميکه ميبينند يک نفر در يک اداره بدون آنکه هزينه اي داشته باشد، بسيار بيشتر از آنها درآمد کسب ميکند، افسرده ميشوند.
امروزه همه چيز متحول شده و بايد هزينههاي حمل و نقل از بين برود از سوي ديگر عکس نبايد کاغذي باشد. در اين مورد چه توضيحي داريد؟
مشاغل بايد به روز باشند و عکاسان نيز به روز هستند. عکاسي که فيلمبرداري کلان انجام ميدهد، آيا نميتواند عکس ديجيتال را روي سي.دي براي ارايه به پيشخوان دولت يا هر دستگاه ديگري ارايه دهد؟ واقعا عملکرد دستگاههاي دولت تاسف آور است. در اداره ثبت دستگاه فتوکپي گذاشتهاند! اين چه معنايي دارد. ما به اين عملکرد اعتراض کردهايم و اداره صنعت و اتاق اصناف به اين اداره تذکرات کتبي و شفاهي براي جمع آوري دادهاند که اين کار تخلف است. توجيه آنها اين است که پروندهها محرمانه است و نبايد آن را به بيرون از اداره داد. در حالي که پرونده متعلق به فرد است و از همه چيز آن خبر دارد.
به نظر ميرسد که اين کار به نفع مراجعه کنندگان باشد و اشتغالزايي داشته باشد.
اشکال در اين است که دوستان و آشنايان را آنجا به کار گذاشتهاند. نکته مهمتر اين است که ادارات دولتي کار تعريف شده اي دارند و کاسبي در ادارات دولتي ممنوع است. اگر هم ميخواهند در اداره دولتي کاسبي کنند، بايد از اتحاديهها مجوز بگيرند. به ما مراجعه کنند و قانون نظام صنفي را رعايت کنند و ما نيز به آنها مجوز ميدهيم. چگونه ميخواهند درآمد داشته باشند، اما نميخواهند به دولت مجوز فعاليت بدهند؟
چرا هزينههاي فيلمبرداري و عکاسي در سطح شهر و کشور متفاوت است؟
براي اينکه هزينهها متفاوت است. مطمئن باشيد کسي که 10 ميليون تومان بابت فيلمبرداري مراسم عروسي دريافت ميکند، 9 ميليون تومان آنرا هزينه کرده است. امروز دوربين فيلمبرداري داريم که 10 ميليون تومان قيمت دارد و دوربين ديگري هم40 ميليون تومان قيمت دارد. امروز مردم به کيفيت اهميت ميدهند.
يک تلويزيون دو ميليون تومان قيمت دارد و ديگري 5 ميليون تومان قيمت دارد که اين تفاوت قيمت براي کيفيت تصوير است. يک فيلمبرداري با يک اکيپ انجام ميشود که يا در شهر يا بين شهري و حتي در کشور ديگر مراسم برگزار ميشود و هرکدام قيمت متفاوتي دارد. کساني که به هزينههاي فيلمبرداري انتقاد ميکنند، چرا از هزينه تالار عروسي انتقاد نميکنند که تا 100 ميليون تومان نيز ميپردازند؟ و فقط دنبال هزينه پنج ميليون توماني هستند که به فيلمبردار ميدهند؟ آيا ميدانند که اجاره روزانه دوربين 300 هزار تومان است و يک دوربين هم نيست، بلکه دو دوربين نياز است. يک دوربين براي زنانه و يک دوربين براي مردانه لازم است و يک دوربين عکاسي هم بايد باشد.
آيا امکان اعتراض به هزينههاي فيلمبرداري يا کيفيت آن وجود دارد؟
اتحاديه واحد شکايات دارد و مشتريان ميتوانند به اين واحد مراجعه کنند. اين شکايات در کميتههاي تخصصي بررسي و نتيجه اعلام ميشود. البته بايد دلايل آن را اعلام کنند و ما نيز آن دلايل را بررسي ميکنيم. نکته اي که نبايد فراموش کنيم، اين است که بين فيلمبردار و مشتري قرارداد بسته ميشود و هنگام بستن قرارداد، جزييات آن را مشخص ميکنند. چگونه است که آن موقع نسبت به بستن قرارداد ايرادي نميگيرند اما پس از آنکه کار تمام شد تازه يادشان ميافتد که قيمت گران است. اگر کيفيت کار ايرادي داشته باشد، قابل بحث است اما در مورد قيمت بايد هنگام بستن قرارداد توجه کنند. قرارداد بند به بند است و اتحاديه آن را تاييد کرده است. اگر قرارداد ايرادي دارد بايد توجه کنند و به جاي ارزانتري بروند. آنهايي که نسبت به هزينه فيلمبرداري انتقاد دارند، ميخواهند دبه در بياورند که اجرت فيلمبردار را ندهند.
درحالي که هنگام بستن قرارداد يک اکيپ همراه عروس و داماد به دفتر فيلمبردار ميآيند. کاسب هم براي داشتن محل کار، بايد هزينه اجاره سنگيني بپردازند. چرا به سراغ مغازهها يا دفاتري که ماهيانه 10 ميليون تومان هزينه اجاره ميگيرند، مراجعه نميکنيد و از آنها انتقاد نميشود. به هر حال هزينهها بايد از محلي تامين شود. يک جوان مجبور است کاسبي کند و چون سرمايه ندارد بايد هزينه محل را بپردازد.
آيا گران شدن هزينه فيلمبرداري باعث کاهش تقاضا نشده است؟
به هيچ وجه اين طور نيست. اکنون هزينه فيلمبرداري عروس و داماد بين 600 هزار تا 12 ميليون تومان است اما هزينه 12 ميليون تومان به اين دليل است که عروس و داماد بخشي از مراسم را در ترکيه يا دوبي انجام ميدهند و اکيپ فيلمبرداري را به ترکيه يا دوبي ميبرند. همين تصميم هزينه با بالا ميبرد.
اگر کسي بخواهد يک آتليه فيلمبرداري راهاندازي کند، به چه ميزان سرمايه نياز دارد؟
بستگي به اين دارد که چه دستگاههايي را بخرد و در چه جايي کار کند؟ اکنون آتليه اي که من تاسيس کردهام، براي تجهيز و خريد محل بالغ بر هفت ميليارد تومان هزينه شده است.
آيا ظرفيت اشتغال در فيلمبرداري تکميل شده يا هنوز هم ميتوان آتليه راهاندازي کرد؟
قبل از اينکه کسي بخواهد آتليه تاسيس کند، بايد شرايط را بررسي کند. امروزه جواناني که ميخواهند وارد اين کار شوند، ميگويند که بابت يک فيلمبرداري 10 ميليون گرفتهاند، اما نميبينند که سود اين يک ميليون تومان است. نکته ديگر اينکه آن شخص درماه چند مراسم فيلمبرداري ميگيرد که بتواند هزينه اجاره و کارکنانش را در بياورد. اين طور نيست که هر روز فيلمبرداري باشد. فيلمبرداريها در دو روز پايان هفته و ايام تعطيل است. اما فراموش نشود که دو ماه عزاداري و اياميداريم که هيچ جشني برگزار نميشود و کار فيلمبرداري هم تعطيل است.
هزينههاي آتليه چقدر است که تا اين اندازه نسبت به آن تاکيد داريد؟
براي يک فيلمبرداري پنج نفر بايد داشته باشيم. يک نفر پيشکار است. دو نفر فيلمبردار براي زنانه و مردانه و يک عکاس داريم. اينها بايد از صبح در اختيار باشند. تا در حالتهاي گوناگون فيلمبرداري شود. آن وقتي که در پايان شب، فيلمبرداري تمام ميشود، تازه کارهاي پس از آن شروع ميشود که ابتدا بايد ميکس و مونتاژ شود، پس از آن بايد تدوين گري و صداگذاري شود. امروزه براي يک صداگذاري و ميکس و مونتاژ 700 هزار تومان بدهيم. آيا ميتوانيم فيلم را همين طور خام به مشتري بدهيم؟ بنابر اين آن فردي که دو ميليون تومان قرار داد فيلمبرداري ميبندد، با 100 هزار تومان ميکس و مونتاژ انجام ميدهد و هرچقدر کيفيت کار بالاتر برود، هزينهها هم بالاتر ميرود. براي عکس هم اين طور است. مشاهده ميکنيد که يک نفر با هزينه کمتري قرارداد عکاسي بسته و نتيجه آن ميش شود که پس از گذشت شش ماه، عکس زرد ميشود اما کسي که پنج ميليون تومان هزينه فيلمبرداري و عکاسي ميگيرد که نميتواند چنين کاغذ بي کيفيتي را استفاده کند و بايد کيفيت عکس را براي سالها تضمين کند. اتفاقا افرادي که مبلغ گران ميپردازند، براي کارشان دقت بيشتري و آينده نگري دارند.
بازار کار عکاسي اشباه شده يا هنوز هم عده اي ميتوانند وارد اين کار بشوند؟
بازار اين کار اشباه نشده است و هنوز هم خيلي خوب است اما شرط اين است که يک نفر کننده باشد. آنهايي که ورشکسته ميشوند به دليل اين است که کننده نيستند و ميگويند کار خوبي نيست و يا کم ميآورند. اگر کسي کار درستي انجام بدهد و مشتري رضايت داشته باشد، دوست يا بستگانش را به اين فرد معرفي ميکند چون دنبال کار با کيفيت ميگرديد.
اگر فردي بخواهد کننده کار عکاسي بشود و درآمد خوبي داشته باشد، بايد دورههاي خاصي را ببيند؟
اتحاديه عکاسان شهرري دورههاي تخصصي را براي اعضا گذاشته تا افراد با تجربه و توانمند تربيت شود. امروزه دورههاي اتحاديه براي عکاسان و فيلمبرداران با تجربه است زيرا آنها نيز بايد متخصص شوند. ما اطلاعات و توانمندي قديميها را نيز به روز ميکنيم. اتحاديه بايد براي اعضا کار کند. اتحاديه قهوه خانه نيست که عده اي دورهم بنشينند، چاي بخورند و داستان تعريف کنند. ما تحول را از اتحاديه عکاسان شروع کردهايم.
کلاسهاي شما تا اندازه اي پربار است که اگر کسي آموزش ديد، بتواند کار خوبي ارايه دهد؟
اتحاديه عکاسان شهرري بهاموزش اهميت خاصي ميدهد. در کاسهاي اتحاديه اساتيد دانشگاه تدريس ميکنند. آموزشها بهاندازه اي مهم است که پس از دورهاموزشي با سازمان فني و حرفه اي براي برگزاري آزمون هماهنگي ميکنيم و آزمون برگزار ميشود و مدرک فني حرفه اي ميدهيم. با هيچ کس هم تعرف نداريم. سال گذشته 120 هنرجو داشتيم که تنها 75 نفر آنان در آزمون فني و حرفه اي قبول شدند. بنابر اين همانطور که در آموزش جدي هستيم، در آزمون هم جدي هستيم و کسي گمان نکند که کافي است در کلاسها بنشيند و مدرک بي حساب و کتاب ميدهيم.
بسياري از افراد دانشجوي رشتههاي عکاسي دانشگاه هستند که نميتوانند در بازار کار موفق شوند. نظر شما در مورد اين افراد چيست؟
تحصيلات بسيار خوب است، ولي هر تحصيلاتي بدون داشتن دورههاي تجربي نميتواند کارآمد باشد.
علم رکن و پايه اصلي است و اگر تحقيقات علمينباشد، نتيجه نخواهد داد. علم بدون عمل پايه سستي دارد. علم بايد همراه عمل باشد تا بهترين کيفيتها را بدهد. تجربه هم به علم نياز دارد. امروزه تجهيزات به روزي توليد ميشود که نتيجه علم است بنابر اين افرادي که تجربي کار ميکنند هم نبايد از علم دور بمانند. امروزه دستگاههايي ميآيد که بايد علم استفاده از آن را داشته باشيم.
موقع صدور جواز کسب، از متقاضيان آزمون ميگيريد؟
بر اساس قانون نظام صنفي، حق نداريم هنگام جواز دادن ، آزمون بگيريم. دستورالعملي براي ما آمده که توانايي فرد را مدرک دانشگاهي يا مدرک فني حرفه اي تاييد ميکند. بنابر اين ملاک ما فقط و فقط مدارکي است که دانشگاهها يا مراکز آموزش فني و حرفه اي صادر ميکنند.
با دستگاههاي دولتي مشکلي نداريد؟
بزرگترين مشکل ما با ادارات کار است. امروزه يک نيروي کار به آساني به اداره کار مراجعه ميکند و انواع تهمتها را به کارفرما ميزند و کاسب را نيز جريمه گزافي ميکنند. بسياري از نيروهاي کار بدون آنکه حضور دايميداشته باشند، شکايت ميکنند که دايم بودهاند و کاسب جريمه ميشود. ادارات کار بايد باور کنند که اگر کارگري خوب کار کند، هيچ کارفرمايي حاضر نيز به همکاري اش با آن نيروي خوب پايان دهد. کارگران نيز گمان ميکنند که اگر کارفرما يک روز 100 هزار تومان درآمد داشت، همه آن سود است. در حالي که هزينههاي جانبي را نميبينند و 15 درصد اين سود است. نتيجه آن شده که کاسبها سعي ميکنند يا مغازه را بفروشند يا اجاره بدهند.