ورزشکاران آبروی ایران؛
استقلال خوزستان قهرمان لیگ برتر شد
در ارديبهشت امسال قهرمان ليگ پانزدهم سال 94-95 مشخص شد. تیم شایسته عبداله ویسی که نمایش بسیار خوبی در این فصل لیگ برتر داشت موفق شد به قهرمانی لیگ برتر برسد. این تیم در بازی آخر خود مقابل ذوب آهن با نتیجه 2-0 به پیروزی رسید و همین پیروزی سبب شد که آنها قهرمان لیگ برتر شوند. آنها همراه پرسپولیس 57 امتیازی شدند و با توجه به تفاضل گل برترشان قهرمان لیگ برتر شدند. این پیروزی برای استقلال خوزستان یک قهرمانی تاریخی، استثنایی و بیسابقه بود. همچنين تیمهای راهآهن، ملوان و استقلال اهواز نیز سه تیمی هستند که با قبول شکست به لیگ آزادگان سقوط کردند.
فتح جام هفتم در خاک آمریکا
در اواخر خرداد ماه امسال فينال رقابتهاي جام جهاني کشتي آزاد سال 2016 بين دو تيم ملي کشورمان و روسيه در سالن فروم شهر لس آنجلس آمريکا برگزار شد و تيم ايران با شکست 5 بر 3 مقابل روسيه براي هفتمين بار قهرمان اين رقابتها شد. اين رقابتها با حضور 8 تیم برتر جهان در شهر لُسآنجلس آمریکا برگزار شد كه تیم ملی کشورمان در فینال به مصاف روسیه رفت که با پیروزی در این دیدار برای هفتمین بار و پنجمین مرتبه متوالی عنوان قهرمانی را به خود اختصاص داد.
المپيك ريو
المپیک تابستانی ۲۰۱۶ که با نام رسمی «بازیهای المپیاد سی و یکم» و «المپیک ریو» شناخته میشود از ۵ تا ۲۱ اوت ۲۰۱۶ میلادی (۱۵ تا ۳۱ مرداد ۱۳۹۵) در شهر بندری ریو دو ژانیرو در کشور برزیل برگزار شد. در رقابتهاي المپيک ۲۸ رشته ورزشي برگزار شد که دو رشته ورزشي راگبيهفت نفره و گلف براي اولين بار به اين رقابتها اضافه شدهاند. کاروان ايران در المپيک ۲۰۱۶ ريو موفق به کسب هشت مدال شد. اين در حالي بود كه ريو سرزمين آرزوهاي ما در اين سال نبود. سرزمين طلايي که برايش روياهاي طلايي رنگ داشتيم، اما در نهايت براي ما از ريو طعم تلخ قهوهاش به يادگار ماند. کاروان ايران در المپيک ريو در 14 رشته کشتي آزاد و فرنگي، وزنهبرداري، تکواندو، بوکس، تيراندازي، تير و کمان، قايقراني، تنيس روي ميز، دوچرخهسواري، دووميداني، شمشيربازي، واليبال، جودو و شنا شرکت کرد و از همان روز آغاز رقابتها همه به درخشش ستارههاي ايران اميدوار بودند اما همه چيز طبق پيش بينيها پيش نرفت. در تيراندازي و در حاليکه همهاميدوار بودند تيراندازان ايران بتوانند بالاخره سيبل مدال را نشانه بگيرند و در روزهاي نخستين چراغ اول را روشن کنند اما در نهايت الهه احمدي همانند دوره قبل بهترين نتيجه را گرفت و رتبه ششم دوره قبل را تکرار کرد. در جودو طبق انتظار سعيد ملايي و جواد محجوب نمايندگان ايران تنها يک دور روي تاتاميحضور داشتند و خيلي زود حذف شدند تا روند نزولي اين رشته بيش از پيش به چشم بيايد. در تنيس روي ميز با توجه به موفقيت نسبي نوشاد عالميان در لندن اين انتظار وجود داشت که وي حداقل نتيجه دور قبل را تکرار کرده و يا بالاتر برود اما هر سه نماينده ايران در همان دور نخست حذف شدند. در دوچرخه سواري سه نماينده ايران در رشته جاده حتي از خط پايان هم عبور نکردند اگرچه در تايم تريل تا حدودي اين نتيجه ضعيف جبران شد. در بوکس اما ناکاميها ادامه يافت. رشتهاي که با کسب تنها يک سهميه نسبت به دوره قبل که 4 سهميه داشتيم، نزول قابل توجهي را تجربه کرد و همه منتظر بودند که احسان روزبهاني با تجربه حضور در ليگ حرفهاي بوکس مقام پنجم دوره قبل بتواند در اين دوره بدرخشد و يک مدال نوبرانه را براي بوکس کسب کند اما روزبهاني در يک نمايش دور از انتظار و ضعيف در همان دور نخست به يک حريف بينام و نشان هلندي باخت تا مشخص شود در بوکس خانه از پاي بست ويران شده. در واليبال هم که تنها رشته تيمي ما در ريو بود و براي نخستين بار المپيک را تجربه ميکرد، و به قولي به انتظار ۵۲ ساله براي حضور در المپيک پايان داده بود، حضور در جمع 8 تيم پاياني آن هم تنها با دو برد، با توجه به درخشش يکي دو سال اخير واليباليستها خيلي نتيجه خوبينبود. شمشيربازي اما يکي از پديدههاي ايران در ريو بود. رشتهاي که براي نخستين بار با دو سهميه به المپيک رفت و حسابيخوش درخشيد. مجتبيعابديني با ارائه نمايشهاي درخشان چهارم شد و اگر اندکي بخت يار او بود و داوران در بازي نيمه نهايي برابر حريف آمريکايي اندکي با او مهربانتر بودند، ميتوانست يک مدال غافلگيرکننده و باارزش را کسب کند. هر چند که چهارمياو نيز دست کمياز مدال نداشت.
تفتيان، دونده سرعت ايران خوش درخشيد
در دووميداني اما روزگار متفاوتي را تجربه کرديم. احسان حدادي نايب قهرمان المپيک لندن در ادامه روند نزولي خود پرتابهايي بسيار پايينتر از رکورد شخصياش داشت و حتي به فينال نيز نرسيد تا يک ناکاميمحض را تجربه کند در عوض حسن تفتيان دونده سرعت ايران خوش درخشيد و با راهيابيبه مرحله نيمه نهايي يک افتخار بزرگ را براي ورزش مادر ثبت کرد. بقيه نمايندگان کاروان پرتعداد دووميداني هم هماني بودند که از آنها انتظار ميرفت. وزنه برداري يک المپيک درخشان را پشت سر گذاشت. دو مدال خوشرنگ طلا توسط کيانوش رستميو سهراب مرادي حاصل شد که در حقيقت نخستين مدالهاي کاروان ايران بود.
وقتی حق هرکول ایران را خوردند
در سنگين وزن هم مافياي وزنهبرداري مدال بهداد سليميرا از او گرفت و با يک حق خوري آشکار اجازه نداد تا مدالهاي وزنه برداري به 3 برسد تا همان قانون نانوشته 2 طلا براي هر کشور در المپيک رعايت شود و حق بهداد سليمي كه معروف به هركول ايران است خورده شود.
کشتي فرنگي هم يک خزان تلخ را تجربه کرد. موفقترين رشته ما در المپيک لندن که در ريو دور از انتظار بود و هيچکدام از سرداران فاتح لندن در ريو نتوانستند درخشش دوره قبل را تکرار کنند و تنها دستاورد ما دو مدال برنز کمرنگ سعيد عبدولي و قاسم رضايي بود. ناکاميتلخي که حتي اشک محمد بنا را هم درآورد.
در عوض در کشتي آزاد تماميناکاميهاي کشتي فرنگي و البته ناکاميهاي ادوار قبل را جبران کرديم و با طلاي حسن يزداني، نقره کميل قاسميو برنز حسن رحيميبهترين نتيجه 20 سال اخير کشتي آزاد در المپيک رقم خورد ضمن اينکه برهوت بيطلايي بعد از المپيک 2000 سيدني نيز شکسته شد. موفقيت کشتي آزاد ميتوانست بيشتر هم باشد اگر داوران اندکي با ما مهربانتر بودند.
کيميا طلايهدار جديد زنان ايران زمين
در تکواندو نیز دو اتفاق بينهايت را تجربه کرديم؛ بينهايت تلخ و بينهايت شيرين. تيميکه براي نخستين بار 4 ستاره در المپيک حضور يافته بود و پيش بيني ميشد که يکي از موفقترين تيمهاي ما در المپيک باشد اما همه پيشبينيها نقش بر آب شد. هر سه تکواندو کار ما در بخش مردان يعني فرزان عاشورزاده، مهدي خدابخشي و سجاد مرداني با ارائه نمايشهاي دور از انتظار و ضعيف خيلي زود با رقابتها وداع کرده و دستشان از مدال کوتاه ماند تا بدترين نتيجه تاريخ تکواندو ثبت شود. در عوض در بخش بانوان، کيميا عليزاده در نخستين حضور يک مدال برنز خوشرنگ را به سينه زد تا نخستين مدال المپيکي ورزش بانوان ايران به دست بيايد. عليزاده ورزشکاري از نسل نوپاي ايران زمين بامدادي طلايي و غرور انگيز را براي مردمان کشورش رقم زد. کسي که بعد از 65 سال ورزش حرفهاي در ايران لقب اولين را به خود اختصاص داد. در تير و کمان، قايقراني، شنا نيز کسي انتظاري خاصي نداشت و هدف تنها کسب سهميه و حضور در المپيک بود. در نهايت کاروان ورزش ايران با کسب 3 مدال طلا، يک نقره و 4 برنز و مجموع 8 مدال طلا و رتبه 25 المپيک به کار خود در المپيک پايان داد.
درخشش ورزش معلولان در سال 95
همچنين افتخارات ورزشکاران معلول در سال 95 کسب 29 طلا، 19 نقره و 29 برنز بود. رهاورد تلاش مليپوشان جانباز و معلول در سال 95، حضور در 13 اعزام برونمرزي و بازيهاي پارالمپيک ريو بود که منجر به کسب 29 نشان طلا، 19 نقره و 29 برنز شد که از اين 77 مدال، 56 نشان مربوط به اعزامهاي مختلف در سطوح جهاني، بينالمللي و آسيايي و 24 مدال دستاورد بازيهاي پارالمپيک 2016 است. نمايندگان کشورمان در مسابقات پارالمپيک ريو موفق به کسب 8 نشان طلا، 9 نقره و 7 برنز شدند که از اين ميان دو نشان نقره انفرادي و يک نشان نقره تيمي، سهم ورزش نابينايان و کمبينايان بود. بانوان در سال 95 سهميقابل توجه در افتخارات ورزش جانبازان و معلولين داشتند و در مجموع از ميان مدالهاي کسب شده در اين سال، 7 نشان طلا، 2 نقره و يک برنز سهم بانوان بود.
همچنين بسياري از اولينها با حضور بانوان محقق شد، از جمله اولين حضور تيم ملي واليبال نشسته بانوان در بازيهاي پارالمپيک، اولين حضور رشته قايقراني در پارالمپيک با حضور شهلا بهروزيراد، اولين حضور يک بانوي ورزشکار پارالمپيکي به صورت همزمان در بازيهاي المپيک و پارالمپيک که زهرا نعمتي اين افتخار را به نام خود ثبت کرد. انتخاب زهرا نعمتي به عنوان اولين ورزشکار پارالمپيکي که افتخار پرچمداري کاروان المپيک را داشت رويداد مهم ديگري بود که بازتاب گستردهاي در دنيا داشت. وي همچنين موفق شد عنوان قهرماني خود در بازيهاي پارالمپيک لندن را تکرار کند و با کسب نشان طلا از بازيهاي پارالمپيک ريو اين افتخار را مجدداً به نام خود ثبت کرد. پرچمداري کاروان پارالمپيک بر عهده عشرت کردستاني، مليپوش تيم واليبال نشسته بود که انعکاس خوبي در رسانههاي سراسر دنيا داشت و توانست نقش بانوان ايراني را هر چه بيشتر نمايان کند.
ديگر رويداد مهم و قابل توجهي که در سال95 رخ داد، رکورد تاريخي سيامند رحمان در رقابتهاي دسته فوق سنگين بازيهاي پارالمپيک ريو بود که با ثبت رکورد 310 کيلوگرم توانست ضمن دفاع از عنوان قهرماني و قويترين مرد داراي معلوليت جهان، براي دومين بار به نشان طلا در بازيهاي پارالمپيک دست يابد. مليپوشان جوان تيم بسکتبال با ويلچر هم توانستند با عملکردي درخشان در بازيهاي انتخابي قهرماني جهان، ضمن دستيابي به عنوان قهرماني، سهميه مسابقات قهرماني جهان را که سال آينده به ميزباني کانادا برگزار ميشود، دريافت کردند.از ديگر رويدادهاي مهم سال 96 در عرصه برونمرزي ميتوان به قهرماني تيم ملي واليبال نشسته در رقابتهاي بينالمللي هلند، قهرماني تيم ملي فوتبال هفت نفره در رقابتهاي بينالمللي دانمارک، ميزباني رقابتهاي بينالمللي اسکي براي اولين بار، ميزباني از تيم واليبال نشسته آلمان و برگزاري اردوي مشترک تدارکاتي براي بازيهاي پارالمپيک ريو اشاره کرد. اگرچه بازيهاي پارالمپيک به پايان رسيد اما سال آينده، سالي پرکار براي ورزش جانبازان و معلولين خواهد بود و مقدمات حضور در بازيهاي پاراآسيايي اندونزي و مسابقات جهاني، بينالمللي و آسيايي پيشبيني شده تا افتخارآفرينان جانباز و معلول بار ديگر با حضور در اين ميادين پرچم کشورمان را به اهتزاز درآورند.
تیم ملی فوتسال ایران سوم جهان شد
از افتخارات ديگري كه براي ورزش ايران رقم خورد ميتوان به سومي شدن فوتسال در سال 95 اشاره كرد. ایران برای اولین بار به رتبه سوم جهان دست پیدا کرد. بهترین رتبه ای که در رقابت های جهانی برای یک تیم ملی ایرانی به دست آمده است. ایران پیش از این به نیمه نهایی مسابقات رسیده بود اما مسابقات جهانی پس از ان دوره تغییرات بسیار زیادی کرده است و رسما این موفقیت درجه یک به حساب می آمد.
شمشيربازي ايران تاريخساز شد
تيم ملي شمشيربازي ايران نيز در بخش سابر براي نخستين بار در تاريخ به عنوان قهرماني جهان و مدال طلا دست پيدا کرد. در فينال جام جهاني اسلحه سابر در داکار سنگال تيم ملي اسلحه سابر ايران با برتري ۴۵ بر ۳۹ برابر ايتاليا، براي اولين بار در تاريخ قهرمان شد و مدال طلا را به دست آورد. تيم ملي اسلحه سابر ايران با ترکيب مجتبيعابديني، علي پاکدامن، فرزاد باهرارسباران و محمد رهبري و با سرمربيگري پيمان فخري در اين دوره از رقابتها حاضر بود. اين اولين مدال و قهرماني تيم ملي شمشيربازي اسلحه سابر ايران در جام جهاني و البته رقابتهاي معتبر جهاني شمشيربازي بود
قهرماني کشتيگيران ايران
در رقابتهاي بينالمللي
تيم ملي کشتي فرنگي ايران هم امسال با برتري مقابل گرجستان، قهرمان سي و هفتمين دوره رقابتهاي بينالمللي جام تختي شد. همچنين تيم ملي کشتي آزاد ايران هم در فينال جام جهاني 2017 کرمانشاه آمريکا را شکست داد تا براي ششمين بار متوالي عنوان قهرماني اين رقابتها را بدست آورد.
فوتبال ساحلي ايران، قهرمان آسيا شد
همچنين در روزهاي پاياني سال تيم ملي فوتبال ساحلي ايران با پيروزي مقابل امارات به عنوان قهرماني قاره آسيا دست يافت. فوتبال ساحلی ایران در ۵ سال گذشته رشد و پیشرفت چشمگیری داشته و از همان ابتدا بدون هیچ حاشیهای همواره افتخارات متعددی به نام ایران در عرصههای جهانی رقم زده است.تیم ملی فوتبال ساحلی کشورمان که با صعود به فینال رقابتهای فوتبال ساحلی آسیا جواز حضور در جام جهانی 2017 باهاما را کسب کرده بود در دیدار نهایی این رقابتها مقابل امارات علاوه بر کسب برتری و فتح جام قهرمانی، موفق شد تمام عناوین فردی و تیمی مسابقات را نیز در حضور دبیرکل AFC به نام خود بزند؛ از کسب عنوان تیمی بازی جوانمردانه این دوره از رقابتها تا کسب عنوان برترین بازیکن فنی و آقای گل رقابتها. همچنين سال ۹۵ نيز با اخبار ناگوار و تلخي همراه بود که از جمله آنها ميتوان به درگذشت چند چهره نامدار ورزشي اشاره کرد. امسال، انسانهاي بزرگي دنياي فاني را ترک کردند و به ديار باقي شتافتند که خانواده بزرگ ورزش هم از تير اجل مصون نبود و فرشته مرگ، عزيزاني از جامعه ورزش را هم با خود به ديار باقي برد.
داغ جوان
جوانترين درگذشته امسال، مهرداد اولادي بود که ۳۱ فروردين ۹۵ از دنيا رفت. مرگ او يکي از غمناکترين روزهاي سال را رقم زد چرا که هميشه مرگ يک جوان، تيرگي با خود ميآورد و شادي را ميبرد. مهرداد اولادي، در چهارم خرداد ۱۳۶۴ در قائمشهر به دنيا آمد. او فوتبال را از سنين پايين آغاز کرد و اولين حضور رسميدر فوتبال را با تيم جوانان پرسپوليس قائمشهر تجربه کرد. او در سال ۱۳۸۱ به پرسپوليس تهران پيوست و سه سال در اين تيم ماند. او در اين مدت ۴۳ بازي براي سرخپوشان انجام داد و ۹ گل نيز به ثمر رساند. در سال ۲۰۰۶، اولادي با قراردادي قرضي به الشباب امارات پيوست و سال بعدش قرارداد رسميبا اين تيم بست. اولادي در سال ۲۰۰۷، اين بار به صورت قرضي به پرسپوليس آمد و در پايان فصل باز هم به الشباب رفت. او در سال ۱۳۸۸ براي گذراندن دوران خدمت سربازي به ملوان بندرانزلي پيوست و دو سال در اين تيم بازي کرد؛ ۳۲ بازي و ۱۶ گل، حاصل کار اولادي در ملوان بود. اولادي در سه سال بعد از آن به ترتيب در تيمهاي پرسپوليس، ملوان و نفت تهران بازي کرد و در اقداميجالب توجه در تاريخ بيستم آبان ماه سال ۹۲ با امضاي قراردادي يک سال و نيمه به تيم استقلال پيوست؛ او در اين تيم هفت بازي انجام داد ولي نتوانست گلي به ثمر برساند. آخرين حضور مهرداد اولادي در فوتبال، به حضورش در ملوان مربوط است؛ حضوري که بسيار کمرنگ بود و اخيرا در اردوي تيم نيز کمتر حضور مييافت. اولادي در رده ملي هم حضور داشته و براي تيمهاي ملي جوانان، اميد، تيم "ب" ايران و تيم ملي بزرگسالان بازي کرد. کارنامه ملي اولادي يک گل ملي نيز ديده ميشود. او ۱۳ بازي براي تيم ملي ايران انجام داد و به همراه اين تيم در بازيهاي آسيايي ۲۰۰۶ حضور داشت.
مرگ در غربت
۱۴ خرداد اما يک اتفاق ناگوار، هزاران کيلومتر دورتر از ايران رخ داد؛ بهمن گلبارنژاد، دوچرخهسوار جانباز ايراني در مسابقات پارالمپيک ريو دچار سانحه شد و جانش را از دست داد. وي که در آغاز جنگ ايران و عراق و به همراه خانوادهاش از آبادان به شيراز کوچ کرده بود، در سنين نوجواني و همزمان با سالهاي واپسين جنگ به جبهه رفت.
او تنها چند ماه پيش از پايان جنگ روي مين رفت و پاي چپ خود را از ناحيه زانو از دست داد. گلبارنژاد سه سال پس از مجروحيت و نقص عضو به ورزش حرفهاي روي آورد و ابتدا به کشتي و سپس به وزنهبرداري پرداخت. او کميبعد عضو تيم وزنهبرداري جانبازان و معلولين ايران شد و در ۱۵ سالي که در اين رشته فعاليت داشت به گفته فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولين ايران، توانست ۱۲ مدال طلا و يک نقره جهاني به دست آورد. او وزنهبرداري را به دليل آسيبديدگي کتف خود کنار گذاشت اما همچنان به ورزش حرفهاي ادامه داد و در سال ۱۳۸۵ دوچرخه سواري را به عنوان رشته جديد خود انتخاب کرد. گلبارنژاد در مسابقات آسيايي فسپيک ۲۰۰۶ مدال نقره، در بازيهاي آسيايي گوانگجو ۲۰۱۰ مدال برنز و در مسابقات پاراآسيايي مالزي ۲۰۱۲ مدال طلا گرفت. او همچنين تنها رکابزن ايراني در پارالمپيک تابستاني ۲۰۱۲ لندن بود که البته به جايگاه درخوري دست نيافت. او روز شنبه ۲۷ شهريور در گروه سي ۴–۵ (C۴-۵) در مسابقات جاده، رشته دوچرخهسواري بازيهاي پارالمپيک ۲۰۱۶ ريو و در يک شيب تند دچار حادثه شد و در پي اين حادثه و ايست قلبي جان خود را ازدست داد.
کاپيتان فقيد
در ۱۹ دي امسال، خبر درگذشت کاظم سيدعليخاني، جامعه فوتبال و به ويژه پرسپوليسيها را در سوگ فرو برد. سيدعليخاني، مليپوش پيشين فوتبال ايران بود که همراه با تيم ملي در جام جهاني ۱۹۷۸ آرژانتين حضور داشت و سالها بازوبند کاپيتاني پرسپوليس را بر بازو بسته بود.
پدر استقلال
۱۴ بهمن اما خبر تلخ ديگري دست به دست چرخيد؛ پدر استقلال دار فاني را وداع گفته بود. مرد با اخلاق فوتبال ايران و کسي که سالها با تيم ملي و باشگاه استقلال، افتخارات زيادي را کسب کرده بود، اسير افيون مرگ شد و به سراي باقي شتافت. منصور خان پورحيدري که مدتها با بيماري سخت سرطان دست به گريبان بود، در ميان اندوه هواداران و پيشکسوتان فوتبال ايران از دنيا رفت. فدراسيون جهاني فوتبال هم اين ضايعه را به فوتبال ايران تسليت گفت. مرحوم پورحيدري در ۶ بهمن ۱۳۲۴ در خانوادهاي ۷ نفره حوالي ميدان خراسان تهران به دنيا آمد. خانواده او در ابتداي نوجوانياش به محله قلهک تهران نقل مکان کردند و همان زمانها بود که پورحيدري فوتبال در زمينهاي خاکي را سرگرمياصلي خود کرده بود. اولين تيم رسميپورحيدري تيم دخانيات بود که به نوعي وابسته به باشگاه دارايي بود. در سال ۴۵ از تيم دارايي با وجود قهرماني در ليگ باشگاههاي تهران، جدا شد و به تيم تاج پيوست. پورحيدري تا آخر دوران بازيگرياش در تاج بازي کرد و در همين تيم هم از فوتبال خداحافظي کرد. پورحيدري در مقام بازيگري به چند قهرماني دست يافت از جمله آنها ميتوان به قهرماني در باشگاههاي تهران، قهرماني در باشگاههاي ايران، جام دوستي، سه دوره قهرماني جام ميلز هندوستان، سوميدر جام باشگاههاي آسيا و در نهايت قهرماني در جام باشگاههاي آسيا در سال ۴۹ اشاره کرد. مطمئنا بزرگترين افتخار منصور پورحيدري در دوران بازيگري کسب عنوان قهرماني جام باشگاههاي آسيا در سال ۱۳۴۹ بود؛ جايي که در کنار افرادي مثل مرحوم ناصر حجازي، مرحوم غلامحسين مظلومي، جواد قراب، اکبر کارگر جم، کارو حقورديان، مرحوم عزت جان ملکي، مسعود معيني، علي جباري و... توانست اين عنوان را به دست بياورد. منصور پورحيدري در سال ۵۴ و در سن ۳۰ سالگي از دنياي فوتبال خداحافظي کرد. وي در همان سال با خانم دکتر فريده شجاعي که آن روزها عضو تيم بسکتبال تاج بود، ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج يک دختر و يک پسر به نامهاي عسل و علي است. پورحيدري بعد از کنار گذاشتن فوتبال در سن ۳۰ سالگي مدت کوتاهي دستيار رايکوف سرمربي وقت تاج شد. رايکوف تا سال ۵۳ سرمربي استقلال بود و بعد از آن علي دانايي فرد هدايت آبيها را بر عهده گرفت و در همان زمان هم پورحيدري دستيار دانايي فرد بود. در سال ۵۴ جکيچ سرمربي استقلال شد و او هم پورحيدري را به عنوان دستيار خود انتخاب کرد. اما اولين تجربه سرمربيگري پورحيدري در تيم اميد استقلال بود. وي اولين سرمربي تيم اميد استقلال هم محسوب ميشود. يکي از نقاط عطف دوران مربيگري منصور پورحيدري زماني بود که او با توصيه دوست قديمياش جلال طالبي هدايت تيم ملي فوتبال ايران را بر عهده گرفت. او اين تيم را در سال ۱۹۹۸ ميلادي قهرمان بازيهاي آسيايي بانکوک تايلند کرد. پورحيدري دوران خوبي را در تيم ملي فوتبال ايران پشت سر گذاشت و از به يادماندنيترين نمايشهاي تيم او ميتوان به تساوي مقابل دانمارک در خاک اين کشور اشاره کرد. بازياي که سکوي موفقيت بزرگي برايهادي طباطبايي دروازهبان آن روزهاي تيم ملي ايران بود.در چند سال گذشته منصور پورحيدري با عناويني مثل مدير فني، عضو هيات مديره و يا سرپرست در کنار استقلال بود و در اين ميان هواداران استقلال بيشتر او را با نام پدر استقلال ميشناختند. بدون شک منصور پورحيدري حق بزرگي بر گردن فوتبال ايران دارد. بسياري از نسل فعلي مربيان ايراني شاگرد پورحيدري بودهاند. او سرانجام پس از چيزي حدود يک سال مبارزه با بيماري سرطان، جان به جانآفرين تسليم کرد. ضايعه درگذشت او تا هميشه در فوتبال ايران باقي خواهد ماند.
بکنباوئر ايران
عباس نواصرزاده ۲۹ بهمن ۹۵ رخت از جهان بست تا فوتبال خوزستان يکي از پيشکسوتان بزرگش را از دست بدهد. از خوزستان پا به توپ شد؛ با وجود کم سن و سال بودنش کاپيتان تيم منتخب خوزستان شد و در کنار بازيکناني چون حسن نظري و ابراهيم قاسمپور بازي کرد و بکن باوئر ايران لقب گرفت؛ عباس نواصرزاده تا آنجا در فوتبال پيش رفت که براي تيمملي هم انتخاب شد. پيش از انقلاب به واسطه فوتبال و اخلاق خوبش معروف بود. او پس از دوران انقلاب و زماني که کفشهايش را آويخت، در امور اجرايي، چون سرپرستي تيم فولادخوزستان مشغول به فعاليت شد و در سال ۸۴ که فولاد در ليگ برتر ايران جام قهرماني را بالاي سر برد، نواصرزاده نيز به عنوان سرپرست تيم، در آن موفقيت نقش بسزايي داشت. او در يک سال اخير پس از تحمل درد ناشي از بيماري، جان به جان آفرين تسليم کرد تا خوزستان از وجود مرد بزرگي چون نواصرزاده محروم شود.
دنياي اندوه
امسال در خارج از مرزهاي ايران هم خبرهاي ناگوار کم نبود. محمد علي بوکسور نام دار و مسلمان آمريکايي پس از سالها مبارزه با بيماري پارکينسون، از دنيا رفت. همچنين خبر بهتآور سقوط هواپيماي حامل بازيکنان تيم فوتبال چاپهکوئنسه برزيل، سال ۱۳۹۵ را به سالي پر از اخبار غمگين تبديل کرد.
سال نو، حال نو
سال ۱۳۹۶ هجري خورشيدي از راه ميرسد و با خود، اميدها و آرزوهاي نو ميآورد. به اميد آن که سال جديد، حال و احوال نيکو با خود بياورد و ايران، روزهايي سرشار از اخبار خوب را تجربه کند. براي خبرنگاران و اهالي رسانه، چيزي بهتر از انتشار خبرهاي شاديآفرين نيست.