حسين کمالي تشريح کرد؛
حسين کمالي فعال سياسي اصلاح طلب ودبيرکل حزب اسلامي‌کار، درفاصله سال‌هاي ۶۸ تا ۸۰ درراس وزارت کارو امور اجتماعي قرارداشت؛ کمالي درسال ۶۸ جانشين ابوالقاسم سرحدي زاده شد و در سال ۸۰ جايش را به صفدرحسيني داد. اوهمچنين در کارنامه اش سه دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي‌و يک دوره قائم مقام وزارت بازرگاني را دارد.وي مشاور عالي مرحوم آيت الله‌هاشمي‌رفسنجاني نيزبوده است.
کمالي درگفتگو با مهردرباره مسلک سياسي روحاني، ليست شوراي شهراصلاح طلبان وهمچنين آينده شهرداري تهران سخن گفت. وي معتقد است که روحاني امروزتغييرات زيادي داشته و مانند روحاني ۳۵ سال پيش نيست. دبيرکل حزب اسلامي‌کارهمچنين درباره سهم خواهي برخي احزاب اصلاح طلب در تهيه ليست شوراي شهر تهران گفت: «برخي احزاب بايد رعايت مي‌کردند تا سهم بيشتري برندارند.» کمالي درباره گزينه شهرداري تهران اظهار کرد: «اينکه برخي مي‌گويند شهردار تهران بايد «چهره ملي» باشد، صحيح است.» مشروح گفتگوی مهر با حسين کمالي به شرح ذيل است:
 آقاي روحاني بار ديگر به عنوان رئيس جمهور کشورمان انتخاب شد. اصلاح طلبان مانند ۴ سال پيش از روحاني حمايت کردند. جريان اصلاحات قاعدتا در دولت يازدهم انتظارات و خواسته‌هايي از روحاني داشت؛ حالا اينکه چه مقدار از آن‌ها برآورده شد و چه مقدار برآورده نشد، بحث ما نيست. فکر مي‌کنيد انتظارات و خواسته‌هاي اصلاح طلبان در دولت دوازدهم از روحاني چه باشد؟
اصلاح طلبان در دو مرحله نسبت به انتخاب آقاي روحاني اعلام موضع کردند؛ يکي در سال ۹۲ که در آن مرحله اجماعي بر اساس ضروت‌هاي وقت صورت گرفت و به عنوان حاميان آقاي روحاني در صحنه حضور پيدا کردند. البته چون اين اجماع در آخرين روزها و ساعات اتفاق افتاد، شايد نتوانستند نقشي را که در اين دور(انتخابات ۹۶) در حمايت از وي ايفا کردند، به عهده بگيرند.مجموعه اصلاح طلبان در دور دوم از مدت‌ها قبل بررسي و مطالعات وسيعي را درباره انتخابات رياست جمهوري انجام دادند. مطالعات و برنامه ريزي و سياست گذاري‌هاي خوبي صورت گرفت و همزماني آن با انتخابات شوراهاي شهر باعث شد تا کميته کارگروه ارزيابي و برنامه ريزي شوراي عالي اصلاح طلبان در دو بخش نسبت به توليد برنامه اقدام کند. يکي برنامه ريزي براي نحوه پيروزي در انتخابات شوراها، اداره شوراها و نحوه اداره شهر؛ الان شوراي شهر برنامه جامع و کاملي را در اختيار دارد.درباره رياست جمهوري هم همين کارگروه برنامه مورد نياز را تهيه کرد. البته در رياست جمهوري يک تفاوت وجود داشت که علاوه بر کارگروه برنامه ريزي و سياستگذاري شوراي عالي اصلاح طلبان، خود دوستان حاضر در ستاد انتخاباتي آقاي روحاني هم مشغول بودند؛ آن‌ها هم برنامه ريزي‌هاي جداگانه اي داشتند اما آنچه به صورت منسجم تدارک ديده شد، توسط همين کارگروه بود. اصلاح طلبان نظرات خود را در قالب همين برنامه‌ها که بعضا در برنامه‌هاي اعلامي‌رئيس جمهور هم حضور داشت، اعلام مي‌کردند. در واقع گفتمان تعاملي که بايد ميان اصلاح طلبان و اعتدال و دولت روحاني شکل بگيرد، در همين برنامه‌ها مستتر است.
 اجازه بدهيد من روي اين توقعات ريزتر بشوم؛ به هر حال آقاي روحاني در سال ۹۲ گزينه ابتدا مقبول اصلاح طلبان نبود و اين جريان بنابر شرايطي ترجيح داد که از وي حمايت کند. اصلاح طلبان انتظار داشتند که روحاني بتواند اين جريان را از گوشه نشيني سياسي خارج و فضا را براي اصلاح طلبان باز کند. چه قدر از آن انتظارات برآورده شد و حالا امروز اصلاح طلبان در دولت دوازدهم چه انتظاراتي از رئيس جمهور خواهند داشت؟
اصلاح طلبان در سال ۹۲ کانديداي خاصي را پيشنهاد نداده بودند و در هيچ يک از جلسات، تصميم گيري درباه نامزدي فرد خاصي صورت نگرفته بود و اينکه فردي کانديداي اصلي و فرد ديگر کانديداي فرعي باشد، نبود. حالا اينکه در ذهن افراد اين مساله به وجود آمده باشد که فردي در جريان اصلاحات نزديک‌تر يا دورتر است يا مقبول اصلاح طلبان قرار مي‌گيرد يا خير، بحثي است که به يک جمع بندي و اعلام نظر هم نرسيده بود؛ بعضي از يک کانديدا و بعضي ديگر از کانديداي ديگر حمايت مي‌کردند. اکثر قريب به اتفاق هم نظر داشتند که اگر‌هاشمي‌رفسنجاني کانديدا شد، از وي حمايت بشود.بعد از اينکه‌هاشمي‌کنار رفت، بايد روي بقيه افراد حاضر در صحنه گفتگو صورت مي‌گرفت. از آن‌هايي که باقي مانده بودند، ميان دو نفر بحث و گفتگو شد و در نهايت جمع به اين نتيجه رسيد که حمايت از روحاني صورت بگيرد. اين حمايت در آن زمان منوط به تعهدات روحاني نبود که مثلا آقاي روحاني بگويد من اين کارها را انجام مي‌دهم و در مقابل شما از من حمايت کنيد؛ در حقيقت شرط و شروطي از هيچ طرف چه آقاي روحاني و چه اصلاح طلبان وجود نداشت اما آقاي روحاني در مسير مبارزات انتخاباتي خود، در حوزه مسائل سياسي و اقتصادي و فرهنگي وعده‌هايي داد که نزديک به تفکر اصلاح طلبان بود. اينکه اصلاح‌طلبان در دور دوم(انتخابات ۹۶) همگي آستين‌ها را بالا زدند و همه جانبه به نفع آقاي روحاني به صحنه‌امدند، در دور نخست به اين صورت نبود و کمتر بود.آقاي روحاني رئيس ستادي را براي خود انتخاب کرد که روي حساب و کتاب بود و توانست تعامل خوبي با اصلاح طلبان، گروه‌هاي ميانه و حتي اصولگرايان ايجاد کند. اصلاح طلبان نيز توانستند تمامي‌احزاب اصلاح طلب را حول آقاي روحاني جمع کنند. ستاد ويژه اي که روحاني به وسيله محمد شريعتمداري ايجاد کرده بود و من مسئول آن ستاد بودم، توانست بخش عمده اي از آراي پراکنده در جامعه را تجميع کند و در سبد آراي وي بريزد.
آيا معتقديد که روحاني نسبت به ۴ سال پيش «اصلاح طلب تر» شده است؟
نمي‌توانم بگويم اصلاح طلب؛ مي‌توانم بگويم که تفکراتش تغييرکرده چون خود آقاي روحاني، مدعي اصلاح طلبي نيست. روحاني مي‌گويد من ميانه رو هستم اما خب تفکرات امروز روحاني با تفکرات ۲۰ سال پيش وي، کاملا متفاوت است؛ چون من ۳۵ سال با روحاني ارتباط کاري دارم و تفکرات وي به مروز زمان تغيير کرده است؛ روحاني امروز، روحاني ۳۵ سال پيش نيست و بسيار متفاوت شده است. به نظر من اين اتفاق صحيحي است؛ چون اين‌ها که چوب و سنگ نيستند! نظرات امروز روحاني نسبت به آنچه ۳۵ سال پيش داشته، اگر نگوييم اصلاح طلبانه‌اما مي‌توانيم بگوييم بسيار اجتماعي تر و قابل پذيرش تر در جامعه شده است.
 آقاي روحاني در ايام انتخابات، اظهاراتي را درباره سال‌هاي دهه ۶۰ به خصوص اتفاقات سال ۶۷ مطرح کرد؛ آيا چنين اظهاراتي را در جهت تغيير تفکرات روحاني مي‌دانيد يا اساسا طرح اين موضوعات را اشتباه تلقي مي‌کنيد؟
من فکر مي‌کنم اساس اشتباه به صدا و سيما باز مي‌گردد؛ صدا و سيما اين کاره نيست و بلد نيست! صدا و سيما در برگزاري مناظره‌ها و همچنين در زمان برگزاري انتخابات، اشتباهات اساسي داشت.
 بنابراين شما اظهارات آقاي روحاني پيرامون دهه ۶۰ را نوعي بداخلاقي مي‌دانيد؟
ببينيد! شما از خبرگزاري مهر بيرون بياييد! و در زمينه اي که من دارم صحبت مي‌کنم بياييد.
 شما مي‌فرماييد دو طرف يکديگر را تخطئه کردند؛ اما آيا واقعا جنس اظهاراتي که آقاي رئيسي مطرح مي‌کرد با جنس اظهارات آقاي روحاني يکي بود؟ آقاي روحاني موضوعي را زير سوال برد(اعدام اعضاي سازمان منافقين در سال ۶۷) که اساس نظام را زير سوال مي‌بُرد اما اظهارات آقاي رئيسي صرفا، نقد سيستم تحت مديريت دولت يازدهم بود.
خير؛ اين برداشت شماست. من ديدم که تخطئه اصل وفرع نظام درمذاکرات طرفين وجود داشت. يکي مي‌گويد که اعدام‌هاي فلان سال چه جور بود و فرد ديگرهم مي‌گويد که تاکنون هيچ کاري در اين نظام انجام نشده است؛ چه تفاوتي به لحاظ آسيب رساندن به اعتماد و سرمايه اجتماعي، ميان اين دو وجود دارد؟
حرف نامزدهاي طرف مقابل اين بود که به جزدولت‌هاي نهم و دهم، عنان کاردولت همواره دراختيار يک جناح خاص بوده است. نقد آنها بيشترمعطوف به نوع خاصي از تفکرمديريتي بود نه کل ساختار نظام و انقلاب.
خير؛ همگي اين‌ها قصه است! آنچه بود، دامن زدن به نوعي بداخلاقي توسط صدا و سيما بود؛ در انتخابات ۸۴ و ۸۸ هم اين کار را مرتکب شدند؛ بخشي از آن وقايع ناشي از رفتار بدي بود که صدا و سيما مروجش بود. ما نبايد اصل کارآمدي نظام را تحت هيچ شرايطي زير سوال ببريم. شما وقتي درباره يک نظام صحبت مي‌کنيد، داريد از خون شهدا، جانبازان و همه کساني که زحمت کشيدند و امروز نيستند، صحبت مي‌کنيد.
 آقاي کمالي! در خصوص نوع ادبيات آقاي روحاني که شما فرموديد از سال ۹۲ به جريان اصلاحات نزديک تر شده و از طرفي هم فرموديد در دولت دوازدهم ادامه پيدا خواهد کرد، مي‌خواهم سوال بپرسم. به نظر شما اين ادبيات اصلاح طلبانه آقاي روحاني چه قدر مي‌تواند فضاي سياسي را به سمت راديکال شدن با نهادهاي حاکميتي بکشاند؟
آقاي روحاني بخشي از حاکميت است و در مقابل آن تعريف نمي‌شود. از طرف ديگر اگر آقاي روحاني بخواهد فعاليت مديريتي خوبي داشته باشد، به فضاي توام با آرامش نياز دارد؛ بنابراين روحاني طبيعتا نبايد به سمت راديکالي کردن فضا حرکت کند. هميشه کسي که براي اداره جامعه از آرامش استفاده مي‌کند، مدير است و در مقابل افراد ناراضي از اغتشاش بهره مي‌برند. بنابراين روحاني نبايد به سمت راديکال کردن فضا حرکت کند و نخواهد کرد. روحاني از هوشياري لازم براي حرکت نکردن در اين مسير برخوردار است.
 خب! اگر روحاني بخواهد مطالبات اصلاح طلبان را با صداي رسا عنوان کند، چه خواهد شد؟
مطالبات اصلاح طلبان اصلا عنوان نشده که بخواهد فضا را راديکالي کند. برنامه‌ها را خود ما اعلام کرديم و همه اين برنامه‌ها در جهت تامين منافع ملي و حفظ نظام اسلامي‌است.
 بخشي از مطالبات اصلاح طلبان از روحاني، رفع حصر بوده؛ مساله اي که بارها از سوي بزرگان پاسخ داده شده است.
طبيعتا هر اتفاقي که در جامعه رخ مي‌دهد، قابل گفتگو است. همه موضوعات و مسائل که موضوع اختلاف است بايد در چارچوب‌هاي قانوني پيگيري شود؛ اصلا ما به درست و غلط بودن آن هم کار نداريم. کساني که خواستار نظم اجتماعي هستند بايد همگان را به سمت قانونمداري و رفتارهاي قانوني هدايت کنند. اگر ما امکان گفتگو و اظهار نظر را برداريم، کار را پيچيده و سخت مي‌کنيم؛ اين به نفع دولت و نظام و مردم نيست. اصلاح طلبان مي‌گويند که درباره ۸۸ بايد پيگيري شده و پاسخ داده شود. رئيس جمهور هم مي‌گويد، من مشغول پيگيري اين مسائل در چارچوب‌هاي قانوني هستم؛ اين که چيز بدي نيست.  
 اين روزها، بحث درباره چيدمان کابينه دولت دوازدهم داغ شده؛ گمانه زني‌هاي زيادي هم درباره اين موضوع مطرح شده است. اگر ما قائل به سه جريان سياسي در کشور باشيم، يعني اصلاح طلب، اصولگرا و ميانه رو، فکر مي‌کنيد آقاي روحاني در آينده به کدام يک از اين سه جريان ميدان بيشتري بدهد؟
آن چيزي که واضح و مشخص است، بيشترين جمعيتي که از آقاي روحاني در امر انتخابات حمايت کرد، اصلاح طلبان بودند. البته خود آقاي روحاني در جامعه راي خوبي دارد. شايد درگذشته نظرات شخصي وي براي مردم شناخته شده نبود و مردم در قالب آن انديشه‌ها به روحاني نگاه نمي‌کردند اما امروز چنين نيست؛ امروز وضعيت فرق کرده است؛ روحاني،  امروز در حال تبديل شدن به يک سرمايه اجتماعي است و تفکرات وي براي بسياري از افراد مورد پذيرش واقع شده است. بنابراين جداي از اصلاح طلبان که نقش حمايتي خوبي از روحاني داشتند، خود وي هم در جامعه داراي راي است.روحاني تلاش کرده با نظرات و آرايي که از خود بروز مي‌دهد، از همه طيف‌هاي فکري استفاده کند؛ اين وضعيت در دولت آقاي‌هاشمي‌هم وجود داشت. در دولت‌هاشمي‌مي‌ديديم که هم از احزاب چپ حضور داشتند و هم از حزب موتلفه. مديريتي که وجود داشت، همه را دور يکديگر جمع مي‌کرد. تفکري که روحاني در حال نمايندگي آن است، وسط راه رفتن و ميانه راه رفتن نيست بلکه معتدل حرکت کردن است. معتدل حرکت کردن به معني ميانه جدول حرکت کردن نيست.
 با توجه به مثالي که از دولت مرحوم‌هاشمي‌زديد، دريافتم از تعريف شما ازاعتدال اين است که اگر۱ نفر اصلاح طلب در کابينه حضور دارد، در مقابل ۱ نفر هم اصولگرا باشد.
خير اين طور نيست. دردولت امروز روحاني از همه طيف‌ها حضور دارند؛ از اصولگرا تا اصلاح طلب و ميانه رو. اين مساله هم بر اساس عدد و رقم نيست. آقاي روحاني کابينه خود را بر اساس طيف بندي اصلاح طلب، اصولگرا و ميانه نمي‌بندد بلکه بر اساس توانايي‌هاي افراد و اينکه چه کسي مي‌تواند چه نقشي را ايفا کند، مي‌بندد. تفکرات مختلف توقع دارند که نمايندگاني در دولت داشته باشند تا بتوانند نظرات خود را از طريق آن‌ها اعمال کنند اما اين به معناي تقسيم بندي گروهي نيست.
 خود اصلاح طلبان آيا سهمي‌براي حضور در دولت مي‌خواهند؟
تا اين لحظه که من با شما صحبت مي‌کنم، گفتگويي دراين باره نشده است يا من لاقل از آن بي اطلاعم.
 به سراغ بخش دوم گفتگو برويم؛ يعني ليست شوراي شهر اصلاح طلبان. انتقادات بسيار زيادي از ليست شوراي شهر اصلاح طلبان در تهران مطرح شد که بسيار پُر دامنه بود. فکر مي‌کنيد ريشه اين انتقادات کجا بود؟
شايد فرهنگ کار جمعي و جبهه اي به‌اندازه کافي در ميان ما يعني کل آحاد جامعه به وجود نيامده باشد؛ اينکه ياد گرفته باشيم در کار جمعي، خودخواهد و تماميت خواه نباشيم؛ اين مساله اصلاح طلب و اصولگرا هم ندارد؛ بايد در اين زمينه کار بيشتري صورت بگيرد.
 يک کارگروه با عنوان «بررسي و ارزيابي» متشکل از ۱۴ نفر در شوراي عالي اصلاح طلبان تشکيل شد که وظيفه اش غربال نامزدهاي شوراي شهر بود. آقاي «جواد امام» از اعضاي اين کارگروه طي اعتراضي عنوان کرد که ضوابط مربوط به غربال نامزدها به هيچ وجه در اين کارگروه رعايت نشده است.
البته من معتقدم علاوه برايراداتي که آقاي امام مطرح کرده، ايرادات ديگري هم وجود داشته است اما اين‌ها با گفتگو و پرسش و پاسخي که در جمع صورت مي‌گيرد، قابل ارائه است. صحبت‌هايي که مطرح مي‌شود الزاما به معني صحيح بودن آن‌ها نيست. راجع به کل موضوع زماني مي‌توانيم صحبت کنيم که يک آسيب شناسي صورت گرفته باشد. خود من انتقاداتي به نحوه بستن ليست شوراي شهر دارم که بعدا مطرح مي‌کنم.
 سهميه احزاب در ليست شوراي شهر اصلاح طلبان چگونه بود؟ يعني مثلا اين طور بود که گفته شود حزب x يا حزب y هر کدام سهميه خاص و مشخصي در ليست نهايي خواهند داشت؟
سهميه اي براي هيچ حزب و گروهي وجود نداشت اما شايد برخي احزاب بايد رعايت مي‌کردند تا سهم بيشتري بر ندارند.
 بايد رعايت مي‌شد؟
بله.
 يعني رعايت نشد؟
حالا اين جزء همان موضوعاتي است که بايد بيشتر بررسي شود.
 گفته شد که مثلا حزب اتحاد ملت سهميه خواهي کرده است.
روي اين مسائل بايد گفتگو شود؛ اظهار نظر قبل از گفتگو، يک طرفه به قاضي رفتن است؛ بايد بحث و گفتگو شود؛ شايد آن‌ها پذيرفتند که اشتباهي انجام شده است.
 درباره گزينه شهرداري صحبتي در شوراي عالي يا شوراي شهر شده است؟
بله؛ هم کساني که درشهرداري سابقه کاردارند و هم کساني که سابقه ندارند، مطرح هستند. منتهي بايد دراين باره رفتارمنطقي تري صورت بگيرد؛به اين معني که به کارايي و نقش آفريني افراد توجه شود. امروزشهرداري در وضعيتي به شهردار جديد تحويل داده مي‌شود که بدهي اين مجموعه بنابر گزارش‌هاي رسيده – نمي‌دانم چقدر صحت دارد - به۳۰ تا۶۰ هزارميليارد تومان مي‌رسد. اگراين آماروارقام صحيح باشد، بايد فکري به حال اين حجم ازبدهي‌هاي سنگين بشود.شهردارآينده تهران بايد ازطرفي ارتباط خوبي با دولت داشته باشد چراکه شهرداري از دولت طلب دارد؛دراين زمينه،نوعي تعامل ميان دولت و شهرداري لازم استما در حدود۹۰ چالش اساسي را درشهرتهران شناسايي وبراي حل اين چالش‌ها،درشوراي عالي اصلاح طلبان برنامه ارائه کرده‌ايم. شهردار آينده بايد به همه اين مسائل پاسخ بدهد؛ بايد از طرفي ارتباط خوبي با دولت داشته باشد چراکه شهرداري از دولت طلب دارد؛ در اين زمينه، نوعي تعامل ميان دولت و شهرداري لازم است. از طرف ديگر شهردار آينده بايد رابطه خوبي با مجلس داشته باشد؛ چراکه شوراي شهر نمي‌تواند پاسخ گوي برخي از مشکلات حوزه شهري باشد و بايد اين قوانين در مجلس اصلاح شوند.شهردار آينده همچنين بايد با قوه قضاييه و بخش‌هاي ديگر هم رابطه خوبي داشته باشد. اينکه برخي دوستان مي‌گويند شهردار بايد يک «چهره ملي» باشد، صحيح است که توسط همه پذيرفته شده باشد. از طرف ديگر شهردار آينده نبايد نسبت به مسائل شهري، رويکرد سياسي داشته باشد.
 آقاي کمالي! اينکه هر۲۱ نفر شوراي شهر تهران از اصلاح طلبان انتخاب شده‌اند را آيا به صلاح اين جريان مي‌دانيد يا فکر مي‌کنيد مشکلاتي را مي‌تواند در آينده ايجاد کند؟
اين مساله در گذشته در بخش‌هاي مختلف اتفاق افتاده است؛ يعني گروهي، طوري رفتار کرده که گروه قبل از خود را - البته با راي مردم - به طور کلي کنار گذاشته است. در مجلس و شوراي شهر چندين مرتبه اين اتفاق رخ داده است.من به سيستم خودکنترلي و تضارب آرا معتقدم اما اين اتفاق يعني يک سويه شدن جريانات، بارها رخ داده است و از طرفي نشان داده شده، افرادي که پيروز مي‌شوند به اين نکته توجه نمي‌کنند که در صورت نداشتن عملکرد مناسب، موقعيت خود را در دوره بعد از دست خواهند داد.
 نظرات متفاوتي درباره آينده شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان مطرح مي‌شود؛ عده اي موافق ادامه فعاليت شورا هستند و برخي ديگر مخالف. به نظر شما چه آينده اي درانتظار اين شورا خواهد بود؟
اين مساله بايد در شوراي هماهنگي اصلاح طلبان بحث شود که هنوزگفتگويي دراين باره نداشته‌ايم. جلسه اين شورا دوهفته پيش رسميت پيدا نکرد.

با تداوم رشد صنعت بيمه
 ضريب نفوذ بيمه در پايان سال ۹۵به ۲/۲درصد رسيد

دكتر همتي در دومين نشست هم انديشي با مديران ارشد صنعت بيمه در چهل و ششمين سالگرد تاسيس بيمه مركزي، ضمن ابراز اميدواري نسبت به آينده صنعت بيمه اجراي سه وظيفه حاكميتى درقانون بيمه مركزى، يعنى وظيفه حمايتى، هدايتي و نظارتى را اولويت اصلي بيمه مركزى دانست.
به گزارش روزنامه تجارت به نقل از اداره كل روابط عمومي‌و امور بين الملل بيمه مركزي، دكتر همتي رئيس كل بيمه مركزي در اين نشست از زحمات ۴۶ ساله فعالان صنعت بيمه و بنيانگذاران بيمه مركزي تقدير كرد و گفت: صنعت بيمه در اين مدت پيشرفت‌هاي خوبي داشته و الان نسبت به ساير بازارهاي مالي در وضعيت خوبي قرار دارد. شايد بيمه مركزي و شورايعالي بيمه هنوز از تمام ظرفيت‌هاي خود استفاده نكرده‌اند اما ساماندهي بازار بيمه درطول ۴۶سال گذشته بتدريج اهميت اين نهاد مهم حاكميتى را آشكارساخت و امروز نقش مهمى درصنعت بيمه ايفا ميكند.  رئيس كل بيمه مركزي افزود: ما در تلاشيم در شرايط آرام تصميمات بهينه بگيريم و نگذاريم تصميمات عجولانه دوباره صنعت بيمه را دچار تنش كند اما بايد به اين نكته هم توجه داشت كه اگر در شرايط ايده آل قرار داشتيم، ميتوانستيم بهتر عمل كنيم اما صنعت بيمه هم متاثر از شرايط محيطى اقتصادي كشور است.  وي افزود: ما بايد شرايط را به سمتي ببريم كه هر سه بعد وظايف حاكميتي يعنى حمايت، هدايت و نظارت را اجرا كنيم چرا كه من به آينده صنعت بيمه اعتماد دارم و با مديران خوبي كه دارد ايمان دارم در كوتاهترين زمان ممكن به وضعيت مطلوب ميرسد كما اينكه پرداخت خسارت حوادث متعدد اخير خود نشانگر توانايي صنعت بيمه بود.  دكتر همتي با اشاره به لزوم تعريف صحيح از نقش‌هاي اركان صنعت بيمه گفت: بيمه مركزي با تصويب آيين نامه حاكميت شركتي سعي در اجراي خود كنترلي در شركت‌هاي بيمه را دارد وميخواهد از رعايت حقوق ذينفعان خصوصا بيمه گذاران وسهامداران جزء مطمئن باشد و تمايلي به دخالت در امور شركت‌ها ندارد و سنديكاي بيمه گران و انجمن حرفه اي صنعت بيمه مي‌توانند با دفاع از حوزه صنفي خود وكنترل‌هاى لازم وتقويت رقابت سازنده وغير مكارانه در اين حوزه به ما كمك كنند اما طبق قانون نظارت حاكميتى فقط بر عهده بيمه مركزي است و قابل واگذارى نيست.
مدير عامل بيمه آسيا:
 اولويت اول استفاده از توان و ظرفيت نيروهاي داخل شرکت است
آيين معارفه معاونين فني بيمه‌هاي اموال، مالي و اقتصادي،توسعه و برنامه‌ريزي، مدير امور مالي و رييس شوراي فني بيمه آسيا با حضور نايب رييس هيأت مديره و مديرعامل، اعضاي هيأت مديره، معاونين مديرعامل و مديران اين شرکت در دفتر مديريت عامل بيمه آسيا برگزار شد.
به گزارش روزنامه تجارت به نقل از روابط عمومي‌بيمه آسيا،دکتر کاردگر، نايب رييس هيأت مديره و مديرعامل بيمه آسيا در سخناني، انتصابات جديد را در راستاي تکميل چارت جديد سازماني اين شرکت دانست و گفت : اولويت اول بيمه آسيا ، استفاده از توان و ظرفيت نيروهاي داخل شرکت است و جايگاه پست‌ها را اشخاص با حضور تاثير گذارشان بها مي دهند.
مدير عامل بيمه آسيا با توصيف معاونت توسعه وبرنامه ‌ريزي به عنوان قلب شرکت بيان داشت : بهره‌ برداري از تکنولوژي‌‌هاي روز دنيا براي اداره اين معاونت يک ضرورت انکارناپذير است که مي‌بايست مدنظر مسئولان آن قرار گيرد.
نايب رييس هيأت مديره بيمه آسيا ضمن قدرداني از تلاش فرامرز خجير در حوزه معاونت فني بيمه‌هاي اموال به دليل موفقيت‌ها و تبريک به مسعود بادين، اظهار داشت : اميدواريم روند ارتقاء و توسعه معاونت بيمه‌‌هاي اموال بيمه آسيا با سرعت و دقت هرچه بيشتر ادامه يابد. دکتر کاردگر در ادامه با قدرداني از تلاش دکتر نوراللهي در معاونت توسعه و برنامه ‌ريزي بيمه آسيا گفت : دعوت از پژوهشگران قدرتمند و متخصص، اعزام کارشناسان به خارج از کشور به منظور آموزش و انتقال دانش به داخل شرکت ،تقويت واحد R&D و اتصال واحدهاي دانشگاهي به صنعت بيمه و بيمه ‌آسيا از جمله وظايف و الزامات معاونت توسعه و برنامه‌ ريزي است. مديرعامل بيمه آسيا با آرزوي موفقيت براي داود سرايي در سمت مدير مالي بيمه آسيا ، انتظارات از واحد مالي را اصلاح آيين‌ نامه‌‌ها و مقررات، تلاش در راستاي ايجاد ارتباط تنگاتنگ با واحدهاي فني و ساير بخش‌ها، تلاش در جهت وصول مطالبات، دارا بودن توان بالاي تحليل به دليل دراختيار داشتن اطلاعات، استخراج هزينه تمام‌شده يک بيمه ‌نامه يا پروژه بيمه ‌اي و ... عنوان کرد.

شاخصه‌هاي سرمايه انساني صنعت بيمه
 از ديدگاه مديرعامل بيمه‌کوثر

شاخصه‌هاي سرمايه انساني در صنعت بيمه، هوشمندي در کسب‌وکار، ديد اقتصادي، تحول‌گرايي، تدين و تعهد است.
به گزارش روزنامه تجارت به نقل از روابط‌عمومي‌بيمه‌کوثر؛ مديرعامل شرکت در ديدار با کارکنان و نمايندگان سرپرستي استان تهران، ضمن بيان مطلب فوق، تصريح‌کرد: داشتن تدين، تعهد و روحيه خدمت‌‌گذاري، صداقت و شفافيت، عدالت و انصاف، مسئوليت‌پذيري، پايبندي به مقررات
و تعهدات، حفظ کرامت انساني، رقابت سالم، امانت‌داري و راز‌داري، کمال‌جويي و رشد علمي، جانشين‌پروري، رعايت اخلاق حرفه‌اي، نظم‌ و انضباط و تعلق‌خاطر به شرکت، روحيه تعاون و همکاري و همچنين توسعه فرهنگ‌سازماني، ايجاد فضاي فرهنگي و معنوي و امر به معروف و نهي از منکر، ازجمله ارزش‌هاي حاکم بر اين شرکت است که بايستي همه کارکنان شرکت به آن عمل کنند و در ترويج آن کوشا باشند. تنها در اين صورت است که عامل انساني تبديل به يک سرمايه لايزالي خواهد شد که مزين به نام سرمايه‌ انساني
 مي‌گردد.
مجيد مشعلچي فيروزآبادي نيروي‌انساني را سرمايه کلان و بهترين عنصر مزيت رقابتي شرکت دانست و  با بیان مطلب فوق افزود:  باتوجه بدين امر است که نيروي انساني بسترهاي صعود يا افول شرکت را فراهم مي‌سازند که‌اميدوارم شرکت بيمه‌کوثر با بهره‌مندي از سرمايه‌هاي انساني خبره و نواور و نيز مشارکت و همراهي آن‌ها در اقدامات تصميم‌ساز زمينه‌هاي رشد و تعالي شرکت را فراهم سازد.
مجيد مشعلچي فيروزآبادي نگاه مسئولان شرکت بيمه‌کوثر به شبکه فروش را يک نگاه راهبردي و حياتي دانست و خاطرنشان‌کرد: با طراحي شناسنامه کاري براي هر يک از اعضاي شبکه فروش و بررسي عملکرد آن‌ها براساس برنامه‌هاي تعيين شده، سطح‌بندي شبکه فروش صورت مي‌گيرد.

اهداء لوح سپاس بيمه دي
 به افسر وظيفه شناس راهنمايي و رانندگي

بيمه دي شعبه ايلام با اهداء لوح سپاس از عملکرد شايسته افسر راهنمايي و رانندگي استان تقدير کرد. به گزارش روزنامه تجارت به نقل از روابط عمومي‌بيمه دي؛ مديريت شعبه ايلام با توجه به عملکرد يکي از افسران راهنمايي و رانندگي استان در خصوص عدم ترسيم کروکي خسارت مالي جرحي در يک صحنه سازي تقلبي تصادف، در خردادماه 96 ، با ارسال لوح سپاس از وظيفه شناسي ايشان تقدير به عمل ورد. تکريم از سرگرد رحمان محمدياري در جلسه اي که براي بررسي تصادفات ساختگي در پليس راه استان ايلام با نيروي انتظامي‌استان تشکيل شده بود، انجام  گرفت.

بخشنامه بيمه آرمان براي بخشودگي
 100 درصد جريمه موتورسيکلت‌ها

شرکت بيمه آرمان به کليه واحدهاي صدور خود اعلام کرد که از موتورسيکلت‌هاي فاقد
 بيمه نامه که دارندگان آن به
 خريد بيمه نامه شخص  ثالث
  اقدام نمايند ، جريمه دريافت
  نکنند. به گزارش روزنامه تجارت به نقل از روابط عمومي‌بيمه آرمان، مديريت امور شعب اين شرکت در بخشنامه اي به کليه واحدهاي صدور اعلام کرد که بر اساس مصوبه بيمه مرکزي از اول تير تا پايان شهريور 1396 براي موتورسيکلت‌هاي فاقد بيمه نامه که به خريد بيمه نامه شخص ثالث اقدام مي‌کنند، 100 درصد مبلغ جريمه بند(ب) ماده 24 قانون بيمه اجباري خسارت وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشي از وسايل نقليه مصوب سال 1395 را دريافت نکنند.
مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي تعامل مستمر و ارتباط هميشگي با اقشار مختلف مردم را ويژگي مشترک اين سازمان و اهالي سينما و اصحاب رسانه دانست و گفت: ما مشترکات زيادي با اهل هنر و قلم داريم.
همه ما مردم را دوست داريم و عموم مردم مخاطبان ما هستند. به گزارش روزنامه تجارت به نقل از اداره کل روابط عمومي‌سازمان تأمين اجتماعي، دکتر سيدتقي نوربخش در مراسم اکران فيلم سينمايي آپانديس با حضور جمعي از مديران مسئول، سردبيران و خبرنگاران حوزه تأمين اجتماعي، پيشکسوتان مطبوعات و عوامل ساخت اين فيلم سينمايي افزود: از هنرمندان دعوت مي‌کنيم که موضوعات تأمين اجتماعي را دغدغه خود قرار دهند و به توليد آثار هنري در اين حوزه بپردازند.
وي ادامه داد: فيلم آپانديس يک اثر هنري خوب و برجسته است و يکي از موضوعات مبتلابه روز را به تصوير مي‌کشد و يکي موضوع اجتماعي روز را مورد مداقه قرار مي‌دهد. دکتر نوربخش با بيان اينکه تأمين اجتماعي سازماني اجتماعي و اقتصادي است که نيمي‌از جمعيت کشور را تحت پوشش دارد، گفت: تأمين خدمات درماني مورد نياز درمان نيمي‌از مردم کشور و همچنين معيشت بازنشستگان و مستمري بگيران که همراه با اعضاي خانواده به ٥ ميليون نفر مي‌رسند، نيز بر عهده سازمان تأمين اجتماعي است. وي افزود: سازمان تأمين اجتماعي متعلق به خود مردم است و با سرمايه آنان شکل گرفته و به آنان خدمت مي‌کند. مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي با اشاره به سابقه بيش از ٦٠ ساله اين سازمان، اظهار داشت: پيشينه سازمان تأمين اجتماعي به سال ١٣٣٢ باز مي‌گردد و با توسعه خدمات در حال حاضر ١٨ نوع خدمت به جامعه هدف ارائه مي‌شود. دکتر نوربخش گفت: سازمان تأمين اجتماعي در دولت‌هاي نهم و دهم شرايط خوبي نداشت و با مسائل حاشيه اي آلوده شده بود. يکي از حاشيه‌هايي که براي اين سازمان ايجاد شده بود انتشار روزنامه براي پيگيري اهداف سياسي خاص بود. وي افزود: به همين دليل در ابتداي دولت تدبير و اميد انتشار روزنامه متوقف شد و ما به اين فکر کرديم که همه رسانه‌ها و روزنامه‌هاي کشور رسانه سازمان تأمين اجتماعي هستند و در اين دوره ارتباطي صميمانه و توام با صداقت با رسانه‌ها داشتيم. مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي شفافيت و نقدپذيري را از مهمترين ويژگي‌هاي اين سازمان برشمرد و گفت: سازمان تأمين اجتماعي متعلق به مردم است بايد از شفافيت برخوردار باشد. از اصحاب رسانه قدرداني مي‌کنيم که با تعامل سازنده و توجه کافي به اين سازمان امکان شفافيت و پاسخگويي را فراهم مي‌کنند.