به گزارش
تجارت آنلاین؛
در دنيا امروزی بازاريابی بايد با شيوه ای متفاوت از گذشته انجام گيرد که
بازاريابی مدرن ناميده می شود اين نوع بازاريابی در 8 بخش متفاوت نسبت به
بخش سنتی می باشد بخشی که هم اکنون...
نظر مشتریان :در
بازاریابی کلاسیک نظرات گروه مشتریان مهم است اما در بازاریابی مدرن نظر تک
به تک مشتریان . در بازاریابی کلاسیک وقتی نظر سنجی انجام می شود نظرات
مشتریان و فراوانی آنها در تحقیقات و گزارشات آورده می شود نه نظر تک به تک
مشتریان در حالي كه در بازاريابي مدرن نظر تك تك مشتريان كسب و مورد
ارزيابي قرار گرفته و در طراحي و ارايه خدمت و محصول مورد توجه قرار مي
گيرد .
تصویر از مشتری :بازاریابی کلاسیک تصویری روشن از
مشتری ندارد . اما بازاریابی مدرن به دلیل نیاز به شناخت مشتری و امکانی
که فناوری اطلاعات و ارتباطات در اختیار قرار می دهد تصویر روشنی از مشتری ،
نیازها و خواسته هایش در بانکهای اطلاعاتی سازمان داشته و از آن بهره مي
گيرد . توجه به ارتباطات در بازاریابی و امکان ذخیره سازی و بهره برداری از
اطلاعات حاصل از رفتار و خصوصیات مشتری این مزیت را برای سازمان ایجاد می
کند که مشتریان خود را به خوبی بشناسد .
محصول :
برای
سازمانهای پیشین ارایه محصول استاندارد مزیت و سود به همراه داشت . اما
برای سازمانهای امروزی تولید انبوه سفارشی سود به همراه دارد . در
بازاريابي كلاسيك محصولاتی استاندارد برای مشتریان طراحی و ارایه می شود در
حاليكه در بازاريابي مدرن توليد اگرچه به صورت انبوه صورت مي گيرد اما
سفارش هر مشتري در آن لحاظ شده است .
تبلیغات :در
بازاریابی مدرن با توجه به امکانات و رسانه های خصوصی مانند اینترنت ،
ایمیل و تلفن همراه و دیگر فضاهای اختصاصی مجازی برای هر فرد و پشتیبانی
بانکهای اطلاعاتی قوی در این زمینه که فناوری اطلاعات آن را امکان پذیر
ساخته است ما شاهد تبلیغات اختصاصی برای یکایک مشتریان هستیم . در حالی که
در بازاریابی کلاسیک تبلیغات برای همه انجام می شود حال آنکه بسیاری از
هزینه های تبلیغات مربوط به کسانی می شود که نه در بازار هدف قرار داشتند و
نه آن را مي ديدند .
ارتباطات :در بحث ارتباطات هم ما
با 2 پدیده جدید در بازاریابی مدرن روبه رو هستیم . یکی اینکه سازمانها
دیگر اجازه ندارند بدون مجوز از مشتریان با آنها ارتباط برقرار کنند . حال
آنکه در نگرش بازاریابی سنتی بدون توجه به این حق مسلم سازمانها به خود
مجوز می دهند تا بر روی تلفن همراه مشتریان بدون اجازه و اگاهی آنها پیام
ارسال کنند. از سوی دیگر در این نگرش تنها به ارتباط یکسویه توجه می شود در
حالی که در بازایابی مدرن تمام تلاشها برای برقراری ارتباطی 2 سویه سامان
می یابد . سازمانها در تلاشند تا مشتریان با آنها تماس بگیرند . در این نوع
ارتباط است که یادگیری و شناخت مشتری مسیر می شود و می توان امیدوار بود
که ثبت این تماسها در بانکهای اطلاعاتی و پردازش آنها در آینده مزیت آفرین
گردد .
سهم :در بازاریابی سنتی هدف سهم از بازار است در
حالی که در بازاریابی مدرن به دلیل اشباع شدن بازارها و رقابت سخت میان
رقبا سازمانها به دنبال افزایش سهم خود از سبد مشتریان فعلی هستند . تحقق
این سهم به دلایلی چون : هزینه کمتر مشتریان فعلی ، وفاداری آنها و تثبیت
سودآوری آنها و آشنایی با نیازها و خصوصیات مشتریان تحقق سود سازمانها را
بیشتر از گذشته امکان پذیر ساخته است .
هدف :هدف در
بازاریابی مدرن با کلاسیک از 2 تغییر اساسی برخوردار است . یکی اینکه هدف
در این بازاریابی توجه به مشتریان سودده بازار هدف است در حالی که در
بازاریابی کلاسیک معیاری برای سوده دهی به معناي كنوني آن وجود ندارد و
بنابراین بر تمامی مشتریان بازار هدف تکیه می شود . از سوی دیگر امروزه
نگهداری مشتریان اولویت اول سازمانها است نه جذب آنها .
نگرش به بازاریابی :در
گذشته بازاریابی اصولا فعالیتی هزینه زا تلقی می شد . تبلیغات ، تحقیقات ،
پیشبرد و ترویج و .... تماما فعالیتهایی هزینه زا محسوب می شدند حال اینکه
در شرایط فعلی و بدون انجام درست فعالیتهای بازاریابی و استراتژیهای
اثربخش امکان بقا و رشد وجود ندارد لذا امروزه بازاریابی یک سرمایه گذاری
محسوب می شود که در صورت انجام اثربخش و کارای آن می توان امیدوار بود که
سازمان به اهداف خود نائل آید .
انتهای پیام/