وی با اشاره به حوادث پیش آمده در انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت گذشته افزود: در ایران، تفکر برنامه ریزی، تفکر بلند مدت و تفکر کارشناسی جایگاه خود را پیدا نکرده است، در نتیجه کسی متعهد نیست که مبتنی بر برنامه عمل کند و وقتی که متعهد نیستیم که طبق برنامه عمل بکنیم، حال یک سازمانی هم وجود داشته باشد که به ما برنامه بدهد، وقتی قرار نیست آن را عملیاتی کنیم و هر کس کار خودش را انجام دهد، داشتن و نداشتن این سازمان چه فرقی میکند.
این دکتری اقتصاد معتقد است: باید به این تفکر برسیم که برنامه محور باشیم و جامعه و همه مسئولین در یک راستا عمل کنند همانند استان کرمان که با اجرای طرح مثلث توسعه اقتصادی همه زیر یک چتر آمدهاند و هدفها مشخص شده است و اینکه در کشور هر کس به صورت جزیرهای و با سلیقه و توانمندی خود در عرصه اقتصاد و توسعه کار خود را انجام دهد حرکتی اشتباه است.
وی با بیان دلیل دیگری که منجر به فروپاشی این سازمان شد، تصریح کرد: متاسفانه در گذشته مدیران، تصمیم گیران، سیاستمداران و نمایندگان مجلس بر اساس سلیقه، روزمرگی و مصلحت اندیشی، کار را انجام می دادند که همین امر سبب انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به اینکه زمانی یک سازمان میتواند یک برنامه خوب، مناسب و کامل ارائه دهد، که اطلاعات و آمار صحیح از عناصر اقتصادی موجود در جامعه را داشته باشد، تاکید کرد: این اطلاعات مانند رشتههای عصبی هستند، اطلاعات را به مغز میدهد، آنگاه فرمان از طریق آن سازمان و مرکز فرماندهی به صورت برنامه صحیح تنظیم می شود. جریان رساندن اطلاعات صحیح، شفاف، دقیق و به موقع در سیستم و نظام مالی ما اشکال دارد، در نتیجه سازمان مدیریت و برنامه ریزی نمیتواند کار خود را درست انجام دهد.
وی افزود: باید در جریان احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی ساختار و اطلاعات دقیقتر، صحیح و به روز در اختیار کارشناسان قرار داده شود تا بتواند تصمیم درست و بهینهای بگیرد.
نظام برنامهریزی دولتی باشد یا خصوصی؟
این اقتصاددان گفت: کشور بر سر یک دوراهی بزرگ قرار گرفته است و مسئله این شده است که آیا کشور را براساس یک برنامه به عنوان برنامهریزی دولتی یا براساس یک نظام بخش خصوصی مقتدر شرکتی اداره کنیم؟
این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به اینکه در بخش صنعت، کشاورزی و تجارت، دولت کارآمد نیست تاکید کرد: باید بخش خصوصی در قالب شرکتهای کارآمد، برنامه ریزی کنند. امروزه در دنیا خیلی از شرکتهای بزرگ یک سیستم برنامه ریزی بزرگ دارند که برای کشور خود و حتی فراملیتی برنامه ریزی میکنند. ما در سر این دو راهی ماندهایم؛ یک زمان فعالیتهای اقتصادی را همه دولتی اعلام می کنیم، یک موقع ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی اعلام میکنیم و میخواهیم همه را واگذار به بخش خصوصی کنیم.
این دکترای اقتصاد افزود: از لحاظ فلسفی و ایدوئولوژیک قضیه را حل نکردهایم، از 15 سال پیش بحث خصوصی سازی و بخش اصلاح اصل 44 قانون اساسی را داشتهایم، اما هیچ اتفاقی رخ نداده است و همچنان اقتصاد ما دولتی، متکی بر بودجه دولت و متکی بر درآمدهای نفتی است.
مسئولین باید خصوصی سازی را بپذیرند
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به اینکه اگر اقتصاد ما خصوصی بود دیگر نگران کاهش قیمت نفت نبودیم تصریح کرد: باید این مساله را حل کنیم، آیا نظام اقتصادیمان به نظام خصوصی واگذاری شود یا خیر؟ این سوال هنوز جواب ندارد. هنوز مسئولین به این جمعبندی نرسیدهاند. ساز و کارهای بخش خصوصی با ساز و کارهای دولتی کاملا متفاوت است، آنگاه آن فردی که در دولت فرد شایستهای است، در بخش خصوصی جایگاهی ندارد و برعکس.
وی معتقد است: نباید لفظ خصوصی سازی را استفاده کنیم، اینکه صنعت را خصوصی سازی میکنیم و به سازمان تامین اجتماعی و به یک سری نهادها واگذار میکنیم، خصوصی سازی نیست. خصوصی سازی تعریف دیگری دارد. بخش خصوصی کمتر از 20 درصد و آن هم در مقیاسهای کوچک در اختیار دارد. باید تحمل داشتن بخش خصوصی بزرگ را داشته باشیم. نباید از بخش خصوصی ترس داشته و یا بخش خصوصی را به عنوان یک تهدید بزرگ نگاه کنیم.
مدیریت علمی بازخورد دارد
این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به اینکه، از زمانی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی را به عنوان مکمل یک سازمان اجرایی با استانداریها ادغام کردیم، یک دوره اقتصادی را گذر کردیم، تاکید کرد: باید ارزیابی داشته باشیم تا به بررسی مشکلات و چالشها پرداخته باشیم و یک گزارش مطرح کنیم و به دنبال اصلاح آنها باشیم.
وی با اعتقاد به اینکه، همیشه یک سیستم مدیریتی صحیح بازخورد دارد، اظهار کرد: بعد از بازخوردها باید تصمیم گیری کنیم. متاسفانه این گزارش چه مثبت یا منفی، وجود ندارد. در علم مدیریت و مدیریت علمی ما اصلاحات، تغییر و تحولاتی که انجام میدهیم بازخوردهای آن را دریافت میکنیم و سپس بر اساس بازخورد، میتوانیم اصلاح سیستمی را انجام دهیم. برای احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی، متاسفانه چنین گزارشی تهیه نشد. نیاز به یک مطالعات تحقیقاتی دارد که واقعا مسائل و مشکلات را شناسائی کند و به اعتقاد بنده احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی و تاثیر مثبت آن بر اقتصاد کشور در ابتدا نیازمند شناسایی خود سازمان است.