روزنامه تجارت- حسين خدنگ؛ اکنون
سه روز است خورشیدی که از پشت کوه های شلم طلوع می کند نه بازی بچه سنجاب
های کوچک را از لابه لای شاخه های گشن بلوط ها می بیند و نه از هیاهوی باد و
آواز پرندگان در آفتاب صبحگاهی خبری می شنود.
اکنون هفتاد و دو ساعت است صدای فریادهای سنجاب هایی که در محاصره شعله های آتش بچه هایشان را به دندان گرفته و سراسیمه در
دایره ای بسته از آتش می گریختند در گوش سنگ ها و صخره ها منعکس می شود.
اکنون
سه روز است از آسمان ایلام همراه خاکستر سیاه بلوطستانهای سبز زاگرس پرهای
هزار رنگ اما نیم سوخته بال پرندگانی بر در و دیوار شهر فرو می ریزد که در
چنبره هولناک آتش مجال پریدن نیافتند.
حالا که این سطرها را می نویسم
سه روز است از جمعه سیاه جنگل های ایلام می گذرد. آخرین خبرها از مهار کامل
آتش در بلوطستانهای ایلام حکایت دارد تا بالاخره بعد از ساعت های هولناکی
که با اشک چشم و آه دل بر دل سوختگان طبیعت و شهروندان ایلامی گذشت چشم های
خسته و دستهای تاول زده آنانکه به یاری
بلوط ها شنافتند دمی آرام گیرد.مردان و زنانی که از نخستین ساعتهای شروع آتش سوزی به صورتی خودجوش با هر چه در توان داشتند به
کوهپایه های شلم شتافتند تا در نبود ناامید کننده امکانات ابتدایی و اولیه با اشک چشم ها و تاول دست ها شعله های آتش را فرو بنشانند.
هر
چند بسیاری از آنان خوب می دانستند این شعله های سوزان محصول آتش زری
خاکستری هستند که سالهاست در جان بلوط های زاگرس ریشه کرده است اما شعله
هایش را بسیاری آنقدر ندیدند تا بالاخره سه روز قبل دامن بلوطستان شلم را
گرفت.
آتش در نیستانحکایت
آتش سوزی بلوطستان «شلم» در ایلام حکایت سرمایه ای است که در نبود امکانات
ازدست می رود، سرمایه ای به نام جنگل های بلوط در ناحیه رویشی زاگرس که ۱۱
استان کشور را در خود جای داده است و میزبان یکی از ارزشمندترین گونه های
درختی جهان به شمار می آید. جنگلهای بلوط از منتهی الیه شمال غربی ایران
آغاز و سپس تا غرب و جنوب غرب ایران امتداد می یابند.
در این میان استان
ایلام به عنوان عروس زاگرس میزبان یکی از غنی ترین رویشگاه های اصلی گونه
منحصر به فرد بلوط در غرب کشور است که بخش عمده ای از مساحت این استان را
در بر گرفته است.اما در سالهای اخیر جنگلهای محدوده زاگرس از جمله جنگلهای
بلوط ایلام تهدیدهای بسیاری را تجربه کرده و در این بین بخش عظیمی از وسعت
این جنگلهای ارزشمند هر ساله در تابستان گرم منطقه به دلیل وقوع آتش سوزی
های متعدد از دست رفته اند.در این میان جنگلهای ایلام بر خلاف سالهای گذشته
طی سالجاری هنوز به گرمای فصل تابستان نرسیده شاهد حوادث متعددی بوده اند
که مهم ترین این حوادث طی 72 ساعت گذشته در این استان رخ داد.
بنابر
گزارش ها نخستین آتش سوزی عصر پنج شنبه در ابعاد کوچک جنگل های پارک جنگلی
چقاسبز را فرا گرفت كه دامنه آن به كوه شلم كشیده شد و آتش و دود آن بخش
وسیعی از آسمان ایلام را در بر گرفت.این آتش سوزی تا حوالی نیمه های شب
یعنی ساعت ۲۴ ادامه داشت و به رغم اینکه از لحظات ابتدایی گروه های امدادی،
یگان حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست، بسیج، شهرداری و آتش نشانی و نیروهای
مردمی برای خاموش كردن آتش در محل حادثه حضور یافتند اما به دلیل خشك بودن
علف ها و وزش باد دامنه آتش بخشهایی از جنگل های زیبای شلم را طعمه خود
كرد تا اتش سوزی ساعت ۳۰ دقیقه بامداد مهار شود.اگرچه آتش سوزی این جنگلها و
مراتع بامداد جمعه مهار شد ولی حوالی ظهرجمعه دوباره با وزش باد در منطقه
آتش زیرخاکستر دوباره شعله ور شد تا اعزام نیروها برای اطفای حریق دوباره
در دستور کار قرار گیرد.
برخلاف آتش سوزی نخست عصر جمعه شلم ان چنان در
آتش می سوخت که مسئولان ستاد بحران استان با روشهای مختلف تبلیغاتی در
رسانه ها و صدا و سیما از مردم استان برای مهار و خاموش کردن آتش درخواست
کمک کردند که این فراخوان با حضور گسترده مردم استان و به خصوص شهر ایلام
مواجه شد.
متعاقب این اعلان همگانی شهروندان پیشاپیش گروه های امدادی،
یگان حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست،نیروهای نظامی و بسیج، شهرداری و آتش
نشانی برای خاموش کردن آتش در محل حادثه حضور یافتند اما به علت خشک بودن
علف ها و وزش باد، بخش وسیعی از جنگل های شلم طعمه آتش شد.چنین اتفاق
وحشتناک و کم سابقه ای باعث شد بسیاری از مردم ایلام یک شبانه روز را در
بیقراری و بیداری به سر ببرند و بسیاری نیز شب خود را در کوهستان و در
مبارزه با شعله های مهیب آتش سپری کنند.همزمان شدن گسترش آتش سوزی با
تاریکی شب اگرچه که حضور و دسترسی مردم را به کوهستانهای صعب العبور دشوار
کرده بود با این حال صدها نفر از داوطلبین مردمی و دوست داران طبیعت در دل
تاریکی شب و با حداقل ترین امکانات برای مبارزه با آتش رهسپار منطقه شلم در
شمال شهر ایلام شدند.
شمار زیادی از جوانان و مردان ایلامی در حالی که
کوله پشتی بر پشت و بیل در دست داشتند خود را به محل رساندند و شمار زیادی
از شهروندان ایلامی نیز با چشمانی اشکبار از دور نظاره گر آتشی بودند که به
جان جنگل های بلوط افتاده بود.
اگرچه که مردم داوطلب امکانات اولیه
همچون بیل و وسیله های برش شاخه برای خاموش کردن آتش را همراه خود داشتند
اما آنان از کمبود امکانات به شدت گله داشتند و همین نبود امکانات متاسفانه
در سالهای اخیر بیشترین ضربه را به بلوطهای ایلام زده است.
آتش سوزی
جنگلها که این روزها به عنوان یک بحران در استان ایلام تبدیل شده، در نبود
امکانات و حداقل ها در استان برای مهار آتش در جنگلها رخ داده و وضعیت
بحرانی در استان ایلام ایجاد کرده است.
قصه دراز آتش سوزی جنگلهای ایلام
چند سالی است در فصل تابستان جنگلهای استان ایلام را به کام مرگ می
فرستند، استان خشکسالی زده ای که هم اکنون در حال از دست دادن تنها داشته
خود یعنی درختان بلوط است.
در سال جاری به طور مکرر خبر از آتش سوزی در
جنگلهای استان ایلام به گوش می رسد و متاسفانه طی روزهای اخیر هم این واقعه
در استان بیشتر به چشم خورده و در نبود امکانات متاسفانه بخش قابل توجهی
از جنگلهای استان در آتش می سوزد.
ایلام و زخمی به نام نبود امکاناتسالهای
سال است که استان ایلام به دلیل توپوگرافی خشن خود و رشته های کبیرکوه در
مواقع آتش سوزی امکانات لازم برای خاموش کردن آتش ندارد و مسئولان هر سال
وعده برای مستقر شدن یک بالگرد در استان می دهند ولی خبری نیست.جمعه گذشته
هم بخش مهمی از کوه های «شلم» استان ایلام در آتش بی تدبیری سوخت چراکه
نبود حداقل ها باعث افزایش طول آتش سوزی این جنگلها شد و با زحمات طاقت
فرسا خاموش شد.البته این قصه امروز و دیروز استان ایلام نیست، این قصه چند
ساله ای است که آتش سوزی از یک طرف و بی تدبیری و بی توجهی به ارتقای
امکانات استان از طرف دیگر دامن گیر استان شده است.
در استانی که ۶۴۰
هزار هکتار جنگل دارد و ۹۰ درصد آن را درختان بلوط تشکیل داده است، باید
گفت متاسفانه نبود امکانات برای مقابله با بحران در هنگام آتش سوزی کماکان
در استان دارد.
نکته مهم در آتش سوزی ها استان ایلام و همین آتش سوزی
جمعه گذشته منطقه شلم تعمدی بودن و عامل انسانی است که بازهم در نبود نیروی
کافی برای حفاظت از منابع طبیعی استان در این زمینه مقام اول را
داراست.البته هنوز میزان خسارت وارد شده به جنگلها و محیط زیست و منابع
طبیعی استان ایلام در این آتش سوزی مشخص نشده ولی آنچه معلوم است اینکه بخش
وسیعی از جنگلهای استان در آتش سوخته و البته در این بین تعدادی از حیات
وحش استان نیز از بین رفته است.
شانس از آنجا با جنگلهای شلم ایلام یار
بود که این جنگل در نزدیکی شهر ایلام است و حالا این سوال پیش می آید اگر
در مناطق دورفتاده بود چطور این آتش خاموش می شد؟
بعد از آتش سوزی بخشی
از جنگلهای ایلام در چند روز اخیر و اختلاف نظر مسئولین برای متولی این
اتفاق این سوال وجود دارد که چه کسی مسئول خاموش کردن این آتش سوزی ها است؟
در
این خصوص درحالیکه همه منتظر واکنش نفر اول محیط زیست این کشور بودند.
معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت از محیط زیست در نشست خبری مسئولیت مهار
این آتش سوزی را سازمان محیط زیست ندانست و گفت: « این آتشسوزی با حضور
سازمان منابع طبیعی، سازمان محیط زیست و نیروهای امدادی مهار شد؛ البته
جنگلهای آتشگرفته جزو مناطق حفاظتی محیط زیست نبود و مسئولیت آن با
سازمان جنگلها بود، اما ما نیز در مهار آن کمک کردیم.» این در حالی بود که
به گفته مدیر کل منابع طبیعی استان ایلام آتش سوزی منطقه "شلم"ایلام در
منطقه حفاظت شده محیط زیست رخ داده بود.آتش سوزی جمعه سیاه کوهستان های
ایلام به اعتراف همه مسوولان در نبود امکانات اولیه با اشک چشم مردم خاموش
شد تا دوباره قصه تکراری ایلام بی بالگرد! در ذهن همه شهروندان تداعی شود.
این در حالی است که طی پنج سال گذشته بارها ضرورت اختصاص یک بالگرد به
استان ایلام از سوی مسوولان پیگیری شده و بی نتیجه مانده است.
هر چند به نظر می رسد با وقوع این اتفاق نوشداروی بالگرد بعد از مرگ سهراب به مدیریت بحران در استان ایلام برسد.
در
همین راستا محمدرضا مروارید استاندار ایلام در پیامی خطاب به مردم ، ضمن
تشکر از همکاری مردم و دستگاه های اجرایی برای خاموش کردن آتش منطقه شلم
ایلام تاکید کرد حتما باید یک دستگاه بالگرد به استان اختصاص پیدا کند.
به
گفته استاندار ایلام ارتفاعات جنگلی استان بسیار سخت گذر هستد و در مواقع
آتش سوزی، خاموش کردن بسیار سخت می شود که برای همین استان نیازمند یک
بالگرد است.
در آتش سوزی روزهای گذشته ایلام هرچند دیر اما سرانجام پس
از چند روز پیگیری و رایزنی، بالاخره روز یکشنبه بعد از 48 ساعت از وقوع
آتش سوزی یک فروند بالگرد مجهز به کیسه حمل آب وارد استان ایلام شد و
عملیات اطفای حریق در ارتفاعات شلم را آغاز کرد.
به گفته مدیرکل منابع
طبیعی و آبخیزداری استان ایلام سرانجام پیگیری های شخص استاندار به نتیجه
رسید و بالگرد آب پاش با مساعدت نهاد ریاست جمهوری برای کمک به خاموش کردن
آتش در ارتفاعات صعب العبور شلم وارد عمل شد. خیرالله آذرکردار عصر یکشنبه
در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: هم اکنون عملیات اطفای حریق در این
منطقه که از ساعتی پیش با شعله ور شدن دوباره کنده های نیم سوخته درختان و
عرصه های خشک آغاز شده بود با استفاده از این بالگرد در حال انجام است.
این بالگرد دو مرحله عملیات آب پاشی و اطفای حریق را در ارتفاعات شلم انجام
داده و هر بار 2 هزار لیتر آب را از سد ایلام حمل و بر روی آتش ریخته است.
آذرکردار یادآور شد: این بالگرد با هماهنگی های انجام شده تا
(دوشنبه) نیز در استان حضور دارد و به نظر می رسد با این تخصیص های گاه و
بیگاه نمی توان به آینده ای و آمادگی لازم در موارد مشابه امید زیادی داشت.
آینده ای که تنها تهدید آتش سوزی را با خود به همراه ندارد و صدای پای
لورانتوس آتش نهفته ای دیگری است که دوباره به جان بلوطهای زاگرس افتاده
است. آتشی که درست مثل شعله های گر گرفته اما در خفا از درون چند سالی است
بلوطهای زاگرس را می سوزاند و زغال می کند.
لورانتوس آتش پنهان در جان بلوط ها از
آتش جمعه سیاه ایلام که بگذریم تهديدهايي نظير لورانتوس(نوعي آفت مخصوص
درختان بلوط)، تبر و بيماريهاي موسوم به ذغال که همراه با گرد و خاک دست
به دست هم داده و تاکنون بر پايه آمارهاي رسمي بيش از 18 ميليون اصله از
درختهاي بلوط منطقه زاگرس را به کام مرگ کشاندهاند. در سالهاي اخير، در
ارتباط با عارضه زوال بلوط در جنگلهاي غرب كشورمان اطلاعات و آمار بسيار
نگران كنندهاي از سوي كارشناسان و ادارات متولي منابع طبيعي، ارائه شده
است. بنابه نتايج يک پژوهش گفته ميشود اين عارضه جنگلهاي بلوط11 استان
کشور را تحت تاثير قرار داده است.«مراد سپه وند» استاد دانشگاه و کارشناس
منابع طبيعي در خصوص نتايج اين پژوهش ميگويد: سازمان جنگلها، مراتع و
آبخيزداري كشور، ميزان آلودگي جنگلهاي غرب كشور از جمله استانهاي لرستان،
چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد، فارس، كرمانشاه، كردستان و ...
زوال بلوط را 33 درصد اعلام نموده است. در استان ايلام، 30 درصد جنگلها در
معرض خشك شدن تدريجي و در نهايت دائمي و از بين رفتن كامل قرار دارند. اين
کارشناس معتقد است: هم چنين آمار و اطلاعات مشابهي در رابطه با زوال بلوط
ساير استانها ارائه گرديده است به نظر ميرسد به جز ارائه آمار و اطلاعات و
دادن هشدارهاي تكاندهنده از سوي كارشناسان و متوليان منابع طبيعي مملكت،
مختصر بررسيها و پژوهشها و احياناً اقدامات عملي نيز در رابطه با پديده
زوال بلوط در بعضي استانها انجام گرفته است ولي اين اقدامات پراكنده،
نتوانستهاست حتي باعث دستيابي به «درك مشتركي» از اين بلاي خانمان سوز در
بين كارشناسان و متوليان امر شود، چه رسد به آن كه زمينه «اقدامات مشترك» و
مؤثري را فراهم آورده باشد!
به گفته سپه وند، شماري از كارشناسان،
پديده زوال بلوط را در نتيجه حمله آفات و امراض و بعضي ديگر آن را نتيجه
تنشهاي غير زنده و عدهاي نيز اين عارضه را به دليل مجموع تنشهاي غير
زنده و زنده ميدانند. دليل يا دلايل قضيه هر چه باشد، متاسفانه آنچه
نگرانكننده است، استيصال مسوولان مربوطه است! بهطوري كه گويي بايد بدون
آن كه كاري بكنيم يا كاري از ما ساخته باشد، نظارهگر نابودي شتابان و
روزافزون جنگلهاي بسيار با ارزش و بي مانند بلوط باشيم. اين استاد دانشگاه
معتقد است: البته گستردگي فراوان عرصههاي جنگلي و آلودگي خيره کننده و بي
مهار در اين گستره وسيع، خود به خود بر دشواري و پيچيدگي كار افزوده است
ولي، دست و پابسته و تنها نظارهگر ماندن هم هيچ مشكلي را حل نخواهد كرد!
لااقل ميتوان در فضاي اطلاعرساني گسترده فعلي جهان پيگيري نمود و متوجه
شد كه در ساير كشورهاي جهان، چه شناخت و تجربهاي از عارضه زوال بلوط وجود
دارد و چه راهکارهايي براي رويارويي با آن پيشنهاد شده است. در حال حاضر يک
ششم جنگلهاي زاگرسي کشور آلوده به بيماري ذغالي بلوط بوده و از اين يک
ميليون هکتار نيز، 300 هزار هکتار با آلودگي بيش از 50 درصد در وضعيت
بحراني قرار دارند. با وجود پراکنده بودن مناطق بحراني ميتوان گفت
استانهاي ايلام، لرستان و کرمانشاه به ترتيب داراي بيشترين مناطق بحراني
هستند. براساس تحقيقاتي که سازمان جنگلها با همکاري موسسه تحقيقات جنگلها
و مراتع انجام داده مشخص شده است که مناطق بحراني عمدتا جنگلهاي لبهاي
يا حاشيهاي هستند؛ يعني جايي که مناطق گرمسيري تمام شده و وارد مناطق
معتدل زاگرسي ميشويم که اين مسئله نشان ميدهد تغييرات آب و هوايي به وجود
آمده، در شدت يافتن اين بيماري تاثيرگذار بوده است.
به گفته مسوولان
براي کنترل آفات درختان بلوط جنگلهاي زاگرس 300 ميليارد تومان پول لازم
است که اگر اين اعتبار تامين نشود بيماري خشکيدگي بلوط همچنان پيشرفت
ميکند.
سابقه بيماري زغالي يا خشکيدگي بلوط در کشور به سال 87 ميرسد و
از همان سال سازمان جنگلها، با همکاري موسسه تحقيقات گياه پزشکي و موسسه
تحقيقات جنگلها و مراتع از مناطق بازديد کرده و پس از بررسي هر منطقه علت
اين پديده را وجود سه نوع سوسک چوبخوار عنوان کردند. در سال 89 طرح جامعي
براي کنترل اين پديده تهيه شد و در سال 90 با اجراي يک دستور العمل ضربتي،
چند عمليات اجرايي هم انجام شد که به دليل محدوديتهاي اعتباري ناقص ماند و
در سال 91 نيز کارگروه ويژهاي متشکل از صاحبنظران کارشناسان و محققان
جنگل شناسي تشکيل و مجددا دستور العمل جامعي به استانهاي درگير ابلاغ شد
که در آن راهکارهاي اجرايي براي کنترل و پيشگيري از اين پديده مشخص شده
بود. بيماري زغالي بلوط سابقهاي بسيار طولاني در کشورهاي حوزه مديترانه،
انگلستان و آمريکا داشته و در برخي کشورها پيشينه آن به 200 سال پيش باز
ميگردد. البته اين مساله در جنگلهاي شمال ميان درختان بلوط گسترش چنداني
نداشته و در عوض با خشکيدگي گونه منحصر به فرد شمشاد مواجه هستيم که
سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور براي آن نيز تمهيدات ويژهاي
انديشيده است. در حال حاضر يک ششم جنگلهاي زاگرسي کشور آلوده به بيماري
ذغالي بلوط بوده و از اين يک ميليون هکتار نيز، 300 هزار هکتار با آلودگي
بيش از 50 درصد در وضعيت بحراني قرار دارند. با اعلام خبر تشکيل کارگروهي
براي رسيدگي به موضوع بيماري زغالي بلوط به رياست مهندس جلالي رييس سازمان
جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور نشستهاي اين جلسات به صورت هفتگي برگزار
شده و در نهايت طرح جامعي با جمع بندي نظراتي که در اين جلسات مطرح ميشود
طرح جامعي به دولت ارائه خواهد شد و با توجه به توجه مسئولين و تاکيد دکتر
روحاني در شوراي عالي محيط زيست بايد به صورتي ويژه براي کنترل اين پديده
اعتباري در نظر گرفته شود. خدا کرم جلالي «معاون وزير کشاورزي و رييس
سازمان در اين خصوص با تاکيد بر ضرورت توجه بيشتر به مساله حفاظت از
بلوطستانهاي حوزه زاگرس در گفت و گو با رسانهها با اشاره به خشک شدن بيش
از 18 ميليون درخت بلوط زاگرس گفت: بيماريهاي زغال بلوط و سوسک چوب بيش از
15 درصد از زمينهاي جنگلهاي زاگرس را در بر گرفته است.
وي ادامه داد:
در پيوند با حل اين مشکل پس از بازديد کارشناسان سازمان خواربار و کشاورزي
ملل متحد (فائو) و همچنين شماري از کارشناسان کشور آلمان از جنگلهاي
زاگرس، مقرر شد درختان آلوده به بيماري ياد شده قطع شوند.
جلالي بيان
کرد: براي مقابله با پديده خشکيدگي درختان بلوط جنگلهاي زاگرس و بيماري
زغال بلوط و سوسک چوب خوار، اين سازمان طرحي پنج ساله تهيه کرده که در
شوراي محيط زيست هم مطرح و اکنون به دولت ارائه شده است.
وي افزود:
اجراي اين طرح مستلزم تامين 150 ميليارد تومان اعتبار است که در صورت تخصيص
آن از سوي دولت، به اجرا درخواهد آمد و با اين معضل مقابله ميشود.
در ستایش مرگ ایستاده "دار بایلو"بر
اساس آخرین آمارهای رسمی آتش جمعه سیاه ایلام که به جان بلوطهای شلم افتاد
بیش از 50 هکتار از بلوطستان شلم را سوزاند و این در حالی بود که حدود 90
هکتار از جنگلهای این منطقه با بیماری زغالی در سالهای گذشته دست به گریبان
بوده اند.
بسیاری از شهروندان با دل شکسته می گویند این بلوطها که سال
به سال در سوگ شاخه های خشکیده بلوطستان می نشینند انگار در جمعه سیاه خود
اگاه تن به خودسوزی زدند تا شاید خاطره مرگ ایستاده دار بایلو را در ذهن
شهروندان زنده کنند و توجه مان را دوباره به بلوطستانهای زاگرس جلب کنند.
«دار
بايلو!» کهن ترين بلوط ايلامي در منطقه زاگرس شمالي بود که کمی بیشتر از
يکسال پيش خبرگزاريها از مرگ او به عنوان کهن ترين درخت بلوط استان ايلام
بر اثر خشکسالي خبر دادند.
تمام سهم این بلوط کهن از روزنامهها و
سايتهاي خبري تنها چند سطر کوچک با فونت ريز در گوشهاي پرت افتاده از
صفحه و لابهلاي آگهيهاي تبليغات رنگارنگ تورهاي گردشگري کشورهاي ساحلي و
مديترانهاي بود.
هرچند وقت که چشمي اتفاقي به تيتر خبر ميافتاد و
همان چند سطر محدود را ميخواند انگار خواننده درست مثل «بايلو» ميخشکيد و
نفسهايش به شماره ميافتاد.خبر از يک منظر البته اهميتي آنچناني نداشت و
در سالهاي اخير اغلب هر روز خبري در خصوص موارد مشابه منتشر ميشد که نه
فقط از مرگ يک درخت که از مرگي گسترده در مقياس هکتار روايت ميکرد. اين
يکي اما وقتي از لابه لاي سطرها به آن اتفاق ميرسيد تا مغز استخوانت را
ميسوزاند و آن چند کلمه دلت را به همنوايي و اندوه يک سوگواره دسته جمعي
چون آيين «چمر» (عزاداري سنتي منطقه غرب کشور) بزرگان طوايف و ايلهاي
ايلام ميکشاند. کهنترين درخت بلوط ايلام تک درختي بود که به نام «دار
بايلو» معروف بود، به عنوان کهن سال ترين درخت بلوط در منطقه عشايري دامنه
زيباي دينارکوه آبدانان شناخته ميشد و بنا به نقل قول بزرگان طوايف و
گمانه زنيهاي علمي کارشناسان، 600 تا 700 سال عمر داشت. «دار بايلو» (به
معناي درخت بلوطي که در محل وزش بادهاي تند قرار دارد) تنها درخت بلوطي بود
که در منطقه عشايري «دره ژله و يخي» زاگرس قرار داشت و در ميان مردم و
ساکنان آن حوالي از ارزش و محبوبيت خاص برخوردار بود. کهنترين درخت بايلون
آبدانان، تک و تنها بر فراز يکي از تپههاي بلند منطقه قرار داشت و از
تمام جهتها در ديد رهگذران بود و هر مسافر يا چوپان و مهماني که از مسير
ميگذشت، براي دقايقي زير سايه سار اين درخت تنومند نفس تازه ميکرد.
تنهايي، ارتفاع بلند، زيبايي شکل، پر شاخ و برگي، موقعيت جغرافيايي و در
مسير بودن، اين درخت را در اذهان عمومي مردم آبدانان مقدس و محبوب کرده
بود. گزارش خبرگزاريها از مرگ اين درخت تنها، در اثر پديده خشکسالي چند
سال گذشته، به صورتي نمادين و ايستاده خبر داده بود. بايلو البته تنها بلوط
بلوطستانهاي زاگرس نبود که در نفس تنگي خشکسالي و گرد و غبار عربي
ايستاده جان داد.پيش از بايلو بسياري ديگر از درختان زيست بوم زاگرس نفسشان
از تنفس هواي مسموم و عطش سالهاي بي باران به شماره افتاده و بريده بود.
این روزها همزمان با آتش سوزی منطقه شلم به یاد دار بایلو و هزاران بلوطی
که سوختند همگان می گویند اي کاش آتش سوزی جمعه سیاه ایلام به خودسوزی دسته
جمعی بلوط ها تعبیر شود تا شاید نگاه ها دوباره به سمت این درختان و آتش
نهفته در جانشان برگردد و صدای سوختن ساقه و شاخه های بلوطها در گوشمان
همواره جاودان بماند شاید زاگرس از این پس در سوگ درختانش خون نگرید!